دورتادور عمارت آصف دیوان، مردانی نشستهاند که شانه به شانه هم و دست به زانو، یک چشم به میدان کشتی پهلوانان دوختهاند و چشم دیگرشان به قلیان کشیدن خلیل و دیگران است. چهارزانو نشستهاند و دخترانی با پیراهن گلدار و با ظروف پذیرایی و چای وارد میشوند. برای مخاطبی که در اولین قسمت یک سریال تاریخی مثل سنجرخان، این تصاویر را از قاب جادویی تماشا میکند، تاریخ پر است از جزئیاتی که حاضر است برای تماشایش، دهها قسمت پای یک قصه تلویزیونی بنشیند. اصلا سریالهای تاریخی با همین پیچ وخم و رنگ لباسهاست که شکل میگیرد.