سید محمدصادق امامیان رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی در یادداشتی در روزنامه جام جم امروز19آبان، از اهمیت قاعده مندشدن فعالیت پلتفرم های جهانی، بین المللی و بومی نوشت.
در سالیان اخیر، با تغییرات مفهومی ایجاد شده در مقوله تنظیم گری دولتی، حرکت به سمت ظهور نهادهای هم یا خودتنظیم گر بارها مورد گفت وگو قرار گرفته بود. این گونه تنظیم گری را امروزه به عنوان سازوکاری مکمل برای توسعه و کارآمدی بیشتر تنظیم گری سنتی محسوب میکنند. از سوی دیگر، ظهور و بروز غول های جهانی با مخاطبان میلیاردها نفری در عرصه ارتباطات و رسانه که همراه با انباشت سرمایه مادی و معنوی و دانش در این شرکت ها بود، عملا واگذاری بخشی از اختیارات حاکمیتی به این بازیگران را گریزناپذیر میکند. اما به تازگی در یک تغییر بنیادین، شاهدیم برخلاف اصراری که ابتدا دولت ها داشتند و در مقابل با استنکاف بازیگران بزرگ بازار صنعت دیجیتال از پذیرش مسوولیت محتوایی مواجه میشدند، حضور تمام قد این پلتفرم ها در جایگاه حاکمان محتوایی، موجب قرار گرفتن این رسانهها در نقش «دروازه بانان اینترنت» برای بخش بزرگی از جامعه شده است و مفهوم «تنظیم گری شرکتی» را به وجود آورده است.
امروزه به روشنی مداخلات یک سویه پلتفرم های بزرگ اینترنتی در جهان، زنگ خطر را برای مفاهیم پایه ای که روی آنها تاکید میشد مثل آزادی بیان، بی طرفی سیاسی، ارزش های بومی، تنوع و عدالت رسانه ای و نهایتا مردم سالاری و دموکراسی به صدا درآورده است. یک مثال روشن از این مساله، نقش مناقشه برانگیز فیس بوک در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و ادامه آن در مداخلات انتخاباتی جاری در آمریکاست. اقدام هماهنگ اینستاگرام، فیسبوک و توییتر در حذف و تحدید صفحات کاربری در ماجرای شهادت سردار سلیمانی با استناد به «قواعد شرکتی» این موضوع را در خاطره عمومی ملت ما ثبت وضبط کرد. نهایتا اقدام اخیر تیک تاک و فیس بوک در اعلام مقابله با حساب های کاربری که مفاهیم به زعم آنها یهودستیزانه منتشر میکنند و در مقابل ورود جانبدارانه به جنجال اسلام ستیزی دولتی فرانسه، همگی نمونههایی از اعمال یک جانبه قواعدی است که گاه حتی از طرف خود پلتفرم ها هم رسما اعلام نمیشود، ولی به طور جدی اعمال میشود.
به رغم محاسنی که از افزایش مسوولیت پذیری پلتفرم ها استنباط میشد، آنچه در عمل موجب هراس از توسعه و عادی سازی اعمال مفهوم تنظیم گری شرکتی در جهان شده است، بیشتر به نحوه اعمال و تبعات آن برمیگردد. عدم پاسخگویی به حاکمیت های سیاسی (به استثنای ایالات متحده)، در کنار پیچیدگیهای تکنیکی که به امکان ناپذیری نظارت حاکمیتی بر اعمال «تنظیم گری الگوریتمی» منجر شده است، به نوعی نقض حاکمیت ملی تعبیر شده است. همچنین دسترسی نامحدود شرکت ها به اطلاعات شخصی و ابردادههای کاربران، نقض آشکار و انقضای عملی «حریم خصوصی» شهروندان را به دنبال داشته است. همه اینها در کنار آشکارشدن زنجیره ای از سوءاستفادههای علنی در حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و ایدئولوژیک از این موقعیت انحصاری سبب سلب اعتماد عمومی از خواست و صلاحیت این قدرت های نوپدید فراملی در اعمال حکمرانی مسوولانه آنها شده است.
با وجود همه کژکارکردهای ذکر شده شاهدیم هیچ تضمین قابل اتکایی برای جلوگیری از تکرار این موارد وجود ندارد و در هر موقعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می توانیم انتظار تکرار موارد مشابه را داشته باشیم. به همین جهت این مفهوم به محوری ترین دغدغههای بخش بزرگی از فعالان اجتماعی و رسانه ای و نهادهای حاکمیتی به ویژه تنظیم گران ارتباطات و رسانه مبدل شده است.
مهرماه امسال فرصت شد تا در اجلاس انجمن بین المللی تنظیم گران IRF۲۰۲۰ شرکت کنم. این اجلاس به دلیل همه گیری ویروس کرونا، کاملا تحت تاثیر اتفاقات دوران پساکرونا و رشد مصرف و تسلط بیش از پیش پلتفرم های جهانی بر عرصه ارتباطات و رسانه بود. اغلب گفت وگوها نشان از دغدغه ای مشترک در رابطه با چگونگی پاسخگو کردن، نظارت عملی و الزام بازیگران بزرگ حوزه ارتباطات به رعایت منافع عمومی و ارزش های جوامع مختلف و حریم خصوصی کاربران داشت.
ناگفته پیداست همچون سایر اجلاس های جهانی مرتبط در سال های اخیر، تفاوتی ماهوی در نوع مواجهه آمریکا با سایر کشورها وجود داشت. چنان که مدیر نهاد تنظیم گر آمریکا -FCC- بدون درنظر گرفتن دغدغه بیشتر شرکت کنندگان، از لزوم اعتماد و واگذاری مسوولیت به خود پلتفرم ها و اکتفا به تنظیم گری حداقلی و مسوولیت اجتماعی شرکتی سخن میگفت. در مقابل، اغلب شرکت کنندگان از وضعیتی خبر می دادند که عملا حاکمیت ملی، هویت و فرهنگ بومی و امنیت و حریم شهروندانشان به شدت در معرض خدشه و تجاوز قرار گرفته است و لزوم مداخلات جدی حاکمیتی را خواستار میشدند. عبارت هایی چون «تجاوز الگوریتمی» در مورد «شهروندان بی دفاع» از جمله تعابیر مورد استفاده رگولاتورهای مختلف بود که نشان از عمق استیصال آنها در این حوزه در برابر پلتفرم های آمریکایی داشت. البته این نوع مواجهه قطبی «آمریکا در مقابل همه» که در دوران دولت ترامپ تشدید شده است را در اجلاس های تنظیم گران جهانی در سال های اخیر به طور متواتر شاهد بوده ایم.
در جمع بندی باید اشاره کرد هرچند در این نوشتار، قصد و فرصت ورود به جزئیات مباحث مطرح شده در اجلاس نیست و علاقه مندان می توانند به گزارش موسع تهیه شده توسط ساترا از اجلاس اخیر مراجعه کنند، اما به ذکر همین نکته اکتفا میکنم که به رغم تفاوت های قابل توجه در نحوه حضور و سهم بازار پلتفرم های جهانی در کشورمان، دغدغههای مطرح شده در اجلاس ۲۰۲۰IRF، به طور جدی لزوم اتخاذ تدابیر و راهبردی ملی توسط ساترا -به عنوان تنظیم گر پلتفرم های صوت و تصویر- در همگرایی با سایر نهادهای مرتبط و مسوول را ضروری می نمایاند. نقش فعال در پیمانهای منطقه ای و جهانی، فعال سازی اتحادیه رگولاتورهای اسلامی، توسعه همکاریها به سمت شرق، قاعده مندی فعالیت پلتفرم های جهانی در کشور و حمایت عملی از توسعه، جایگزینی و بین المللی سازی پلتفرم های بومی از جمله اصول راهبرد تنظیم گری همگرای ملی خواهد بود.