در آستانه روز خبرنگار، بهروز بهزادی، پیشکسوت عرصه مطبوعات، پژمان جمشیدی، بازیگر و چهرزاد بهار، دختر ملک الشعرای بهار با حضور خبرنگاران در برنامه «پرانتز باز» رادیو نمایش، از این حرفه گفتند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، هفتمین قسمت از برنامه «پرانتز باز» با موضوع از رسانه تا سینما، به تهیهکنندگی و سردبیری مارال دوستی از رادیو نمایش پخش شد. این قسمت به مناسبت 17 مرداد، روز خبرنگار به موضوع «از رسانه تا سینما» پرداخت. اجرای این برنامه را نیما رئیسی بر عهده داشت و علیرضا بهرامی، شاعر و خبرنگار، فرانک آرتا، نغمه دانش آشتیانی و مریم نراقی، روزنامه نگار از کارشناسان «پرانتز باز» بودند که به صورت حضوری در محوطه باغ فردوس درباره موضوع برنامه با بهروز بهزادی، پژمان جمشیدی و چهرزاد بهار گفت و گو کردند.
در ابتدا کارشناسان برنامه ضمن گرامیداشت روز خبرنگار، از خبرنگاران از دست رفته در دو سال اخیر یاد کردند و آرزوی روزهایی سربلند را برای خبرنگاران داشتند.
ارتباط رسانه و سینما
علیرضا بهرامی، شاعر و روزنامه نگار، با نام بردن از مجلات تخصصی فیلم در گذشته از جمله مجله فیلم، تصویر، دنیای تصویر و... به این نکته اشاره کرد که سینما در ابتدا هدف دانش افزایی در جامعه داشته و بعد قصه وارد آن شده است. خیلی از اهالی سینما ابتدا منتقد یا روزنامه نگار بوده اند. چون این افراد مولف محسوب می شوند، بیشتر کسانی که از رسانه وارد سینما شدهاند، کارگردانی را انتخاب کردهاند. در ادامه دانش با اشاره به اینکه رسانه سرویس های مختلفی دارد، اشاره کرد که ما در حوزه فرهنگی با تخصص سینما کار می کنیم. برای مردم حوزه سینما و تلویزیون بسیار مهم است و اخبار این حوزه پربازدیدتر از بخش های دیگر است. خیلی از افراد هم با سودای ورود به سینما وارد این حوزه شدهاند.
در این بخش پژمان جمشیدی در گفت و گویی تلفنی مهمان برنامه رادیویی «پرانتز باز» بود که گفت از ابتدا می دانستم راه سختی در پیش دارم.
در این گفت و گو مریم نراقی، ضمن اشاره به این که در حوزه سینما بسیار شایع هست که کسانی از حوزه های فرهنگی و مرتبط وارد سینما می شوند و پژمان جمشیدی از یک حوزه غیر مرتبط ورود کرده، گفت: بازیگری برای جمشیدی یک تجربه گذرا نبود، ورود به این عرصه برایش جدی بود. از ابتدا هجمه زیادی علیه او بود. اما جمشیدی با تکلیف روشن ایستاد و الان جزء بازیگران موفق سینمای ایران است.
رئیسی هم در ادامه از جمشیدی خواست درباره این راه و هجمه مخالفت ها بگوید.
جمشیدی: تجربه من در این سالها و در دو حرفه توام با شهرت و ثروت این است که هر موفقیتی تبعات و سختی هایی دارد. یکی از این سختی ها گاردهایی بود که وجود داشت. من از روزی که تصمیم گرفتم در این حرفه بمانم، هنر برایم جایگاه ویژه ای داشت و تصمیم گرفتم شان آن را حفظ کنم. و چون از قبل به سختی هایش فکر کرده بودم، راحت تر از آن عبور کردم. بهترین جواب به منتقدان این است که در زمین، روی صحنه یا در قاب تلویزیون و سینما خودت را ثابت کنی. اگر بتوانی در کارت موفق باشی، منتقدان منصف تغییر موضع می دهند. فوتبال و هنر مخاطب مردمی دارد و نیازی به حرص خوردن ندارد. مردم تکلیف را روشن می کنند.
رئیسی: خبرنگاران به نیکی از شما یاد می کنند و معتقدند موج مثبت می دهید و مثل خیلی ها که به نحو شایسته پاسخگوی خبرنگاران نیستند، عمل نمیکنید.
دانش: از تجربه خودم در ارتباط با شما بگویم که هرگاه من تماس گرفتم و نتوانستید پاسخ بدهید، پیامی دادید و ارتباط بعدی را مشخص کردید. دوست دارم از زبان شما بشنوم که دوست دارید خبرنگاران با شما چه رفتاری داشته باشند؟
جمشیدی: بعضی اوقات آدم رویش نمی شود پاسخ بدهد و حتی نمی تواند مستقیم این را بگوید. گاهی برای من هم این اتفاق افتاده است. این رابطه متقابل است اگر رسانهها نباشند کارهای ما دیده نمیشوند. اما من سعی کردم همیشه این تعامل را داشته باشم. در آستانه ۴۵ سالگی، شهرت و دیده شدن برایم اهمیت ندارد. بلکه صرفا می خواهم احترام خبرنگاران را داشته باشم و خاطره بدی از من نداشته باشد. اگر این اتفاق در جایی افتاده، من عذر خواهی میکنم.
رئییسی: الان سر چه کاری هستید؟
جمشیدی، ضمن تبریک روز خبرنگار گفت: مشغول بازی در فیلم سینمایی علفزار به کارگردانی کاظم دانشی و تهیهکنندگی بهرام رادان هستم. تا آخر سال احتمالا زیر خاکی را برای نوروز داشته باشم و از اواسط مهر درگیر ساخت این سریال خواهم بود.
در ادامه برنامه نیما رئیسی با خواندن پیام های مردمی، از کارشناسان برنامه خواست درباره تجربه گفت و گو با هنرمندانی که مردم از آنها نام بردهاند، توضیح بدهند.
آرتا: چندین گفت و گو با مسعود کیمیایی داشتهام و سینمای او را دوست دارم. خصوصیت کیمیایی این است که با جوان ها کار میکند.
دانش درباره گفت و گو با پوران درخشنده گفت: ایشان بسیار مهربانند و پاسخ می دهند. حتی اگر نخواهد گفت و گو کند، دلیلش را میگوید. گفت و گوی تحلیلی با وی بسیار خوب است.
نراقی: نیما رئیسی را سخت میشود پیدا کرد برای گفت وگو و معمولا تلفنش خاموش است.
دانش: نرگس آبیار را از زمانی میشناسم که نویسنده کتاب بودند. وی بسیار خوش اخلاق هستند. و چون خواستگاهشان ادبیات است و فیلمنامههایش هم معمولا اقتباسی است، گفت و گوی تحلیل با وی چالشی و عمیق است.
آرتا با اشاره به اینکه رشته گفت و گو در مطبوعات بسیار مهم و پر چالش است و نیاز به روانشناسی دارد، درباره گفت و گو با ابراهیم حاتمیکیا گفت: گفت و گو با حاتمیکیا بسیار سخت است مخصوصا اگر بخواهد پر چالش باشد. حاتمی کیا قبل از هرچیزی باید مطمئن باشد که نشریه یا خبرنگاری که قرار است با او گفت و گو کند را می شناسد. او حریف می طلبد و باید دلایل متقن داشته باشی برای سوالات و انتقادات. اما وقتی وارد گفت و گو میشوی و آرام آرام وارد فضای ذهنی او میشوی، گفت و گو خوب پیش می رود.
در این بخش بهروز بهزادی، پیشکسوت عرصه مطبوعات در گفت و گویی تلفنی مهمان برنامه رادیویی «پرانتز باز» بود.
بهزادی:
باید مرجعیت به رسانه برگردد
حرفه ما روزنامهنگاری است و این بخشی از رسانه است. در طول زمان رسانهها زیاد شدهاند. شما تصور کنید در یک جزیره گیر افتادهاید. غذا یا خبر کدام برایتان مهم است؟ در آن لحظه شما نگران خانوادهتان هستید و اینکه اطلاع رسانی کنید که کجا هستید. پس رسانه مهم است حتی مهمتر از خوراک.
رئیسی: حالا که روزنامهئها شکلشان تغییر کرده، آیا تنشی به روزنامه نگاری و مطبوعات وارد شده است؟
الان اینترنت را در مقابل چاپخانه داریم. اینترنت نقش چاپخانه را دارد. قدیم روزنامهها برای چاپ به چاپخانه می رفت، اما حالا تولید کننده همان صفحات را آماده می کند و میگذارد روی اینترنت برای دیده شدن. مشکل ما در مطبوعات از روزنامه کاغذی تا سایت و... این است که روزنامه و سایت مرجعیت خودش را از دست داده است. خودسانسوری اهالی مطبوعات باعث شده، خوانندگان آن کم شود. مثلا رادیو وظیفهاش را نسبت به تلویزیون بهتر انجام می دهد، پس عدهای رادیو گوش می دهند.
نراقی: دکتر بهزادی به حق از معدود پیشکسوتان روزنامه نگاری هستند که قلم شیوایی دارند و در تربیت شاگردانی مثل بنده بسیار کوشش کردند. من روزنامه نگاری را دو دهه پیش با ایشان در روزنامه اعتماد آغاز کردم. ایشان ایدههای خلاق و سواد حرفهای دارند و توانستند روزنامه اعتماد را به برندی تبدیل کنند که دومین روزنامه حرفهای کشور است.
بهزادی: هرکس روزنامه نگار می شود، عاشق این کار میشود. اگر عشق نباشد محصول نهایی چیزی است که خواننده به دنبالش نمی رود. باید عاشق و هنرمند باشی. رادیو، تلویزیون، روزنامه و ... را بنگاه اقتصادی می بینم که باید درآمد خودشان را کسب کنند پس مشتری باید راضی باشد تا چرخ اینها بچرخد.
در ادامه برنامه مریم نراقی ضمن انتقاد از منابع ناموثق و فیک نیوزها گفت: پیشتر هنرمندان به سراغ روزنامه نگاران می رفتند و اخبار کارهایشان را به آنها می دادند. اما با بروز و ظهور فضای مجازی که حسنش سرعت نشر اخبار است، فیکنیوزها رشد کردند که آسیب جدیای برای رسانه است.
فرانک آرتا هم با شاره به پدیدهای به نام فعال رسانهای گفت: اشخاصی با این عنوان اطراف هنرمندان را گرفته اند و به عنوان واسطه بین هنرمندان و رسانه ها بین آنها فاصله ایجاد کردهاند.
در ادامه علیرضا بهرامی با اشاره به مقوله فروش اطلاعات گفت: روزنامه در ابتدا قبلا امری تجملاتی بود و مخصوص ثروتمندان. بعدها با قیمت کم در دسترس عامه مردم هم قرار گرفت. چون این روزنامهها ارزان بودند و با دو رنگ سیاه و زرد منتشر میشدند، به اخبار زرد معروف شدند.
در ادامه برنامه نغمه دانش گفت: پیشنهاد من به عنوان متخصص رسانه این است که هنرمندان باید مراقب بروز و ظهور رسانهای باشند. در جهان چهرههای مطرح یک تیم یا فردی به نام مدیر برنامه دارند که برای او تعیین میکند کجا برود و در کدام برنامه حضور پیدا کند و... و مواجه او با رسانه را تعیین میکند. این کار حیات این سلبریتی را در آینده تعیین میکند. بهرام رادان از ابتدا یک مدیر برنامه داشت که تا امروز هم در کنار او هست و این باعث شده درصد خطا و حاشیه او کم باشد. او افزود: رسانههای جدید باعث آزادی بیان شده اند. سواد رسانه ای افراد جامعه باید بالا برود. مردم باید منابع درست و غلط را بشناسند. اگر سلبریتیها هم نوع بروزشان را یاد بگیرند، آسیبها کمتر خواهد شد.
در این بخش چهرزاد بهار، دختر محمد تقی بهار، شاعر و روزنامهنگار روی خط تلفن مهمان برنامه رادیویی «پرانتز باز» بود.
چهرزاد بهار:
عشق به وطن و آزادی برای پدرم مهم بود
بهار: خوشحالم در این برنامه هستم و از اینکه از سابقه خبرنگاری و روحیه بهار از من می پرسید. حدودا بعد از دوران مشروطیت در سال 1291 زمانی که بهار ۱۸ ساله بود در روزنامه خراسان مینوشت. او بعدها روزنامه نوبهار را راه انداخت. در آن زمان اوضاع در خراسان آشفته بود. او خیلی جوان بود اما مبارزه علیه ظلم را دوست داشت. در آن زمان روسها و انگلیسها فشار زادی روی رسانهها داشتند. و روزنامهها با فشار روسها توقیف میشد. اما بهار روحیه جنگندهای داشت. عشق به وطن و آزادی برای بهار اهمیت داشت. بعد از توقیف روزنامه نوبهار، انجمن دانشکده تاسیس شد که بزرگان فرهنگ و ادب آنجا جمع شدند و پدر مجله دانشکده را راه انداخت. اما دانشکده هم به دلیل مشکلات مالی بعد از یکسال بسته شد.کتابی هم درباره این مجله نوشته شده است.
بهرامی: به عنون یک روزنامه نگار چند نسل بعد از استاد بهار، آیا او در آن زمان زیاد نشریه می خواند؟
بهار: بله خیلی زیاد. من ۱۴ ساله بودم که پدر را از دست دادم. اما در خانه ما همیشه روزنامه بود. عصرها دوستان پدرم که سردبیران روزنامهها بودند، برای ما روزنامههایشان را می فرستادند. اما در دوران رضا خان انتشار روزنامهها مدام توقیف میشد. در سال ۱۳۱۲آنها شب عید نوروز پدر را به زندان انداختند و از آنجا به تبعید اصفهان فرستادند.
بهرامی: بهار یکی از سرآمدان چهرههای ادبی ما بود. آیا ایشان به روزنامه نگاری عشق میورزیدند یا روزنامهنگاری وسیله ای بوده برای رسیدن به اهداف سیاسیاش؟
بهار: هر دو برایش مهم بود. او عاشق روزنامه نگاری بود و برایش اهمیت داشت. اما به خاطر مبارزاتش سالها جلوی نشریات او را گرفتند تا اینکه رضاخان از ایران رفت . او دوباره روزنامه نوبهار را راه انداخت. او مجموعه یکسالهای از روزنامهاش را داشت که من به موزه بهار در باغ نگارستان اهدا کردم.
پدر روزهایی از عمرش را در ییلاق می گذراند. آنجا عصرها برایش روزنامه اطلاعات میآمد. آن زمان جنگ کره و امریکا بود. او هرشب به من میگفت بیا برایم ماجراهای جنگ کره را بخوان و همان موقع آخرین قصیده اش به نام جغد جنگ را نوشت.
در ادامه برنامه کارشناسان برنامه درباره این موضوع که آیا منتقد باید مصونیت و آزادی بیان داشته باشد یا نه، گفت و گو کردند.
علیرضا بهرامی در این باره گفت: با گسترش رسانههای ارتباطی نقدهای زورگیرانه و سفارشی منتشر میشود. فرهنگ نقدپذیری در جامعه ما کم است. آرتا هم در ادامه گفت: منتقد باید برای نوشتن مصونیت داشته باشد. آزادی بیان و اطلاع رسانی باید وجود باشد.
نغمه دانش و مریم نراقی ضمن تایید این صحبت ها گفتند در انتشار اخبار و نقد باید دقت شود که حقوق کسی زیر پا گذاشته نشود. آزادی بیان بسیار گسترده است. متقد باید از نقد حرفهای مصون باشد. اما نباید حقوق افراد را زیر پا بگذارد.
در ادامه برنامه حمید فراهانی راد به عنوان کسی که با محمدرضا گلزار گفت و گو کرده، روی خط برنامه آمد و گفت: ایشان بسیار با هوش و بامعرفت است. من هر روز درباره ازدواج آقای گلزار تماس دارم و دوستدارانش پیگیر این قضیه هستند. گلزار طرفدارانش را بسیار دوست دارد، اما دوست ندارد درباره زندگی خصوصیاش صحبتی بکند.
این برنامه با یادی از ارشا اقدسی و آیدین الفت به پایان رسید.
برنامه«پرانتز باز» به تهیه کنندگی و سردبیری مارال دوستی و با حضور منتقدان ، روزنامه نگاران، خبرنگاران و هنرمندان، هر جمعه ساعت ۲۱ از گروه برنامههای مستند و ترکیبی_نمایشی رادیو نمایش و به صورت زنده از موزه سینما بر روی آنتن رادیو نمایش می رود.