اوایل دهه ۷۰برنامهای با عنوان «سیمای خانواده» از شبکه یک پخش میشد و نظر مخاطبان بسیاری را هم به خود جلب کرد. این برنامه مورد توجه اعضای خانواده بود و بخشهای متنوعی هم داشت، ازجمله سریالهای نمایشی که با عناوین و موضوعات مختلف ولی با محوریت خانواده پخش میشد و بسیار هم طرفدار داشت.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، در طول این مدت تهیهکنندهها و مجریان بسیاری با این برنامه همکاری داشتند اما سری جدید آن به تهیهکنندگی احسان نیلی و با محوریت اصلاح سبک زندگی این روزها در حال پخش است. سیمای خانواده تلاش دارد با اصلاح سبک زندگی ایرانیان در تعاملات اجتماعی، تغذیه، ورزش و سلامت روح و جسم خانواده به مخاطبان خود مطالبی راارائه دهد. علاوه بر آیتمهای آشپزی، هنری، موسیقیهای محلی و سنتی، آیتمهای جدیدی مثل «بیبی» با موضوع بازگویی حکمتهای زندگی توسط مادربزرگها و آیتم «خوشروزی» با موضوع کسانی که در بیمارستانها منتظر تولد فرزند هستند، از دیگر بخشهای این برنامه است که هرکدام نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده. فرشته ایزدی، زهرا شوقی و فاطمه رضاپور مجریان این برنامه هستند که در طول هفته درباره موضوعات مختلف با کارشناسان به گفتوگو میپردازند.
جامجم با احسان نیلی، تهیهکننده و سردبیر و زهرا شوقی و فاطمه رضاپور، مجریان برنامه گفتوگویی پیرامون سیمای خانواده داشته که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
مخاطب حوصله شنیدن محتوای طولانی را ندارد
احسان نیلی، از تهیهکنندگان باسابقه تلویزیون است که سری جدید این برنامه را تهیه و تولید کرده است. او که در کنار تهیهکنندگی، سردبیر برنامه نیز هست در پاسخ به سؤال جامجم مبنی بر اینکه از آنجا که برنامه سیمای خانواده یکی از برندهای شبکه یک است و مردم خاطرات بسیاری با این برنامه دارند، چطور میخواهد این برنامه را هم بهروز و هم فرمت قبل را هم حفظ کند، میگوید: این برنامه نهتنها برند شبکه بوده، بلکه یکی از قدیمیترین برنامههای شبکه یک است و همزمان با پخش برنامه «صبحبخیر ایران» که برگرفته از برنامه «خانه و خانواده» رادیو بود، با اجرای آقای شجاعیمهر و خانم بیدمشکی شکلگرفت و به یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون تبدیل شد. بهخصوص اینکه از همان ابتدا به مسائلی که مردم شاید بهصورت عمومیبه آن دسترسی نداشتند اعم از مشاوره، روانشناسی، مسائل تربیتی و بعضا پزشکی باعث شد تا این برنامه جای خودش را بین مخاطبان باز کند و طی این سالها و در دورههای مختلف با تهیهکنندگان متعددی ادامه پیدا کرده است. اتفاقا در مقطعی تا سال ۱۳۹۸ تهیهکننده برنامه بودم.
وی در ادامه میافزاید: من حدود سه سال تهیهکننده برنامه بودم و بعد از مدتها دوباره تهیهکنندگی آن را بر عهده گرفتم. اتفاقا در این فضا کارکردن خیلی برایم خوشایند است، اما اینکه چطور میتوان هم برنامه را بهروز و هم فرمت گذشته را حفظ کرد باید بگویم با توجه به فضای مجازی، اقتضائات رسانهای مخاطب با گذشته تفاوت پیدا کرده است. بهخاطر حضور جدی در فضای مجازی مخاطب شاید حوصله شنیدن محتواهای طولانی را نداشته باشد، مگر اینکه با آن موضوع ارتباط جدی برقرار کند.
نیلی با ذکر مثالی دراینباره توضیح میدهد: بهعنوانمثال در حوزه روانشناسی و تربیت فرزند مخاطب حوصله زیادی برای شنیدن دارد. بهخاطر اینکه یکی از چالشهای جدی خانوادهها تربیت فرزندانشان و مواجهه با اتفاقاتی است که در حوزه تربیتی برای کودکان و نوجوانانشان پیشمیآید. بنابراین طبیعی است که مخاطب سعی میکند ارتباط جدیتری با این بخش برقرار نماید. همینطور در حوزه روانشناسی و ازدواج هم بهدلیل اینکه جزو مسائل مهم است مخاطب نگاه جدی دارد.
اینها نکاتی است که از قدیم هم در این برنامه بوده و جزو نیازهای اصلی برنامه است، ولی در حوزههای دیگر شاید مخاطب به دریافت اطلاعات کوتاهتر و گزیدهتر نیاز داشته باشد؛ به همین دلیل فرمت برنامه از نظر محتوا و ساختار شاید بهصورت کلی همان باشد اما زمانها و شکل ارائهاش تا حدودی بهروزتر و متفاوتتر شده باشد. پس میتوانم بگویم ساختار برنامه حفظ شده، ولی شکل ارائهاش با توجه به اقتضائات زمانه متفاوتتر از گذشته خواهد بود.
سری جدید «سیمای خانواده» با محوریت اصلاح سبک زندگی ساخته شده و روی آنتن میرود. نیلی دراینباره بیان میکند: سبک زندگی اصطلاحی است که شاید درست یا غلط، خیلی ازآن استفاده شده است و به همین خاطر بار معنایی و ارزش معنوی خودش را کمرنگ کرده و به همین علت ما میخواستیم در سیمای خانواده تعاریف جدیدی برای سبک زندگی معرفی کنیم و اختیار استفاده و کاربردی کردن اینها در زندگی برعهده خود مخاطب است. ولی ما در حوزههایی مثل تغذیه فقط پیشنهاد میدهیم که با چه سبکی میتوان تغذیه مفیدتر و مناسبتری داشت یا اینکه با چه روشهایی میتوان بدون اینکه بخواهیم وارد فضای درمانی شویم، از یکسری آفتهایی که ممکن است منجر به کاهش باروری در خانمها شود جلوگیری کرد. بنابراین سعیمان بر این است تا جنس کلاممان در این حوزه مفید و مؤثر باشد و یک پکیج کاربردی را به مخاطب ارائه کنیم. اینکه ما در حوزه روانشناختی و تربیتی با استفاده از کارشناسانی که از نظر سطح علمیبهروز و در فضای کاری خودشان صاحبنام هستند و میتواند کلامشان مفید باشد، تلاش کردیم از بهترینها دعوت کنیم و محتوای مفیدی به مخاطب ارائه کنیم که بتواند در زندگیاش اجرا کند و از اجرای آن کیفیت زندگی بهتر و مطلوبتری را دریافت کند. این برنامه سه مجری خانم دارد که این تهیهکننده درباره انتخاب مجریها میگوید: در دستور کار بعدی ما حضور مجری آقا بهعنوان عنصری از خانواده و بخش جدی از یک خانواده است، بنابراین مجری آقا در ادامه به برنامه اضافه خواهد شد ولی در شروع کار با توجه به اینکه مجریهای سری گذشته خانم بودند و برنامه اینگونه شکل گرفته بود، ما تغییرات را بهصورت پلهپله اعمال خواهیم کرد.
وی در ادامه درباره موضوعاتی که برای برنامه و بخشهای کارشناسی انتخاب میشوند هم بیان میکند: موضوعات را که براساس اهمیت و اولویتی که برای مخاطبان وجود دارد، انتخاب میکنیم؛ مثل مواردی که پیش از این ذکر کردم یا طب سالمندی و پیشگیری از عوارضی که در طب سالمندی با آن مواجه هستند. حتی نسل فعلی که در آستانه ورود به سالمندی است. سعی میکنیم در برنامه به این دست موضوعات بپردازیم. همچنین حوزه کتاب و موضوعات روز و تازههای فرهنگی که برای خانمها که مخاطب برنامه هستند، مفید است؛ ضمن اینکه هر فضایی که بهصورت متنوع به موضوعات خانوادگی بپردازد در برنامه به آنها توجه میکنیم اما درخصوص نیازهای مخاطبی که در آن ساعت از روز بیننده برنامه است، باید بگویم این نیازها در طول سه دهه که برنامه روی آنتن است، شکل گرفته؛ یعنی مخاطب انتظار همین چیزهایی را که ارائه میکنیم از ما دارد. گرچه ممکن است به اقتضای مناسبتهای مختلف تغییراتی را در ساختار برنامه ایجاد کنیم اما در مجموع آنچه که مدنظر ماست اینکه تلاش کنیم تا به نیازهای مخاطب پاسخ بدهیم.
وی در پاسخ به این سؤال که کدامیک از بخشهای برنامه بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته هم توضیح میدهد: در این مدت کوتاهی که سری جدید برنامه را روی آنتن بردیم، بخشهای سبک زندگی و بخشی که مربوط به ناباروری خانمهاست و همچنین تربیت فرزند و مشاورههای ازدواج خیلی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
نیلی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه جای چه بخشی در برنامه خالی است و نیاز است که در ادامه به آن پرداخته شود، میگوید: بههرحال ما یک زمان محدودی داریم و همچنین یکسری اولویتبندیهایی داریم که البته ممکن است این اولویتبندیها در زمانهای مختلف تغییر کند یا بهعنوان فصلبندی در ایام خاص به آن بپردازیم اما هرچیزی که برای مخاطب مفید است باید در برنامه به آنها بپردازیم. آشپزی همواره یکی از بخشهای دیدنی و جذاب برای مخاطب چنین برنامههایی است اما مهمتر از آن انتخاب غذاهایی که با شرایط اقتصادی مخاطبان تناسب داشته و از طرفی با فرهنگ ایرانی تطابق داشته باشد نکته مهمی است که وی در اینباره عنوان میکند: مقوله آشپزی دایره وسیعی دارد که طبیعتا همهچیز در آن میگنجد. ما نمیتوانیم غذاهای خاصی را انتخاب کنیم و در برنامه آموزش دهیم. تلاش میکنیم طیف وسیعی از غذاها را آموزش بدهیم. منتهی هدفمان این است که این فضا را در شهرستانها و غذاهای بومی ایجاد کنیم و از فضای آشپزخانه و استودیو فاصله بگیریم و یک تنوع اقلیمی در غذاهایمان ایجاد کنیم؛ ضمن اینکه تلاش میکنیم از غذاهای ناسالم یا فستفودی پرهیز کنیم.
وی در پایان هم درباره تیتراژ برنامه و اینکه خانواده یک شهید را انتخاب کرده هم بیان میکند: در تیتراژ از قاب عکس یک شهید استفاده کردیم که میتواند نمادی از کل شهدا و در عکس نهایی که به صورت خانوادگی گرفته میشود، سعی کردیم جای شهید را به واسطه یک عکس پر کنیم تا یادی از آنها کرده باشیم.
توجهمان به دورترین نقاط کشور هست
فاطمه رضاپور سالهاست که در زمینه اجرا فعالیت دارد و ازاولین برنامههای اوبرنامه «سرسرا» است که به کارگردانی حمید طالقانی تولید شد. وی در این زمینه مهارت و استعداد خوبی دارد. رضاپور یکی از مجریان سری قبل هم بوده است که درباره تفاوت سری جدید با سریهای گذشته به جامجم میگوید: به نظر من هر دورهای ویژگی خاص خود را دارد و هر تهیهکنندهای ممکن است به نکاتی دقت کند که شاید برای تهیهکننده دیگری اولویت نداشته باشد. به همین دلیل تفاوتی که نسبت به دوره قبل داریم این است که به طور منظم هر هفته به موضوعاتی میپردازیم. مثلا شنبه هر هفته برنامه با موضوع اصلاح سبک زندگی شروع میشود و در ادامه بحث روان شناسی کودک و نوجوان و روانشناسی و مشاوره خانواده را در طول هفته داریم که همه اینها در راستای سبک زندگی به صورت منظم اتفاق میافتد.
وی ادامه میدهد: نکته مثبتی که در سری جدید برنامه داریم این است که به صورت همزمان و آنلاین هر کسی که بیننده برنامه است و سؤالی دارد، میتواند از کارشناس بپرسد که درست مثل یک مشاوره آنلاین همزمان است. به همین دلیل هفتههایی را انتخاب کردهایم که به سؤال و جواب بین کارشناس و بینندهها اختصاص پیدا میکند؛ یعنی بلافاصله سؤالاتی که به ما میرسد همان جا برخط با کارشناس مطرح میکنیم و بینندهای که آن سؤال را مطرح کرده مثل اینکه وقت مشاورهای گرفته باشد، پاسخش را میگیرد و این یکی از اتفاقات مثبت نسبت به دوره قبل است. میتوانم بگویم ما به صورت جزئی سعی میکنیم ارتباطمان با مخاطب را حفظ کنیم و بیننده هم متوجه این اتفاق بشود. حتی در دورترین نقاط هم توجهمان به مخاطب هست و به فکرش هستیم. به همین دلیل در دوره جدید ابتدای برنامه همیشه از مردم یک محله یا کوچه خاص در فلان روستا یا شهرستان سلام میدهیم و روز خوش میگوییم؛ یعنی سعی میکنیم ارتباط با مخاطب را در دورترین نقاط داشته باشیم و از پیامها همچنین برمیآید که این برنامه از هر نقطه از ایران مخاطب دارد. چون هر کسی که با برنامه در تماس است، میگوید از چه شهرستانی برنامه را میبیند و درباره آب و هوای آن منطقه صحبت میکند. یعنی سریع ارتباط میگیرند و سعی میکنند خود را معرفی کنند و این هم یک تغییر مثبت است که رخ داده است. البته تغییر ظاهری هم داشتیم و تلاش کردیم از فضای قبلی دکور که مدتها بود در سیمای خانواده داشتیم تا حدودی فاصله بگیریم که فکر میکنم این قضیه در نگاه اول تغییرات را به ذهن مخاطب هم میآورد؛ چون کلا فضا و چهارچوب عوض شده است.
هر برنامهای به واسطه فضای مجازی و پیامک با مخاطبانش در ارتباط است که وی در این باره توضیح میدهد: با توجه به این که ساعت برنامه تغییر کرده و برنامه بعد از حدود پنج ماه توقف شروع شده است باید زمان بگذرد تا دوباره بین مخاطبان جا بیفتد. چون از ماه رمضان سال قبل در اسفند ماه یک توقف و فاصله داشتیم وجالب است که خیلیها پیام میدهند دنبال برنامه میگشتند و امروز تلویزیون را روشن کردند ودیدند که ما درحال خداحافظی هستیم و خواستهاند که زمان دقیق برنامه را بگوییم. بنابراین قدری زمان میبرد تا دوباره مخاطبانش راپیدا کند.ولی سیمای خانواده جزو برنامههایی بوده که به صورت روتین مخاطب خاص خود را داشته و باید دوباره این ارتباط اتفاق بیفتد و فکر میکنم بعد از یکی دو ماه بتوانیم حاصلش را ببینیم.
از آنجا که در طول این سالها تهیهکنندگان مختلفی این برنامه را مقابل دوربین بردهاند، رضاپور در پاسخ به این سؤال که چقدر با نگاه تهیهکننده همسو است تا ایدهها و نکاتی که به ذهنش میرسد را بیان کند، میگوید: ما از همان ابتدای برنامه به صورت جدا جلسات راهبردی داشتیم که چه کار کنیم و چه کار نکنیم و چه اتفاقی بیفتد. مثلا بهتر است در پلاتوی اول برنامه اینطور صحبت کنیم و در ادامه برنامه اینطور باشد. قرار بود برنامه را با دو مجری اجرا کنیم که موافقت نکردند و گفتند بگذارید بیننده فعالیت و پویایی در مجریان را احساس کند. میخواهم بگویم هر هفته این جلسات راهبردی اتفاق میافتد تا به بهبود کیفیت برنامه بیفزاید. وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه نکاتی که در برنامه ذکرمیشود، چقدر در زندگی خودش تأثیرگذار بوده است هم بیان میکند: هفته اول که کارشناس حوزه کودک و نوجوان داشتیم، گفت باید برای بچهها اینطور وقت بگذاریم و بچه مفهوم زود باش را نمیفهمد.من هم شب بچهها را به پارک بردم و این احساس در من شکل گرفت که بچهها گناهی ندارند و مشکلات و مشغلههای ما به آنها مربوط نیست. بنده بهعنوان یک مادر وقتی پای صحبت کارشناس مینشینم، تلاش میکنم تا اول خودم تأثیر بگیرم؛ شاید ماندگار نباشد، ولی تأثیرش را در زندگی دارد.
این برنامه بخشهای متنوعی دارد که هرکدام از آنها نظر مخاطبان خاصی را به خود جلب میکند.
رضاپور در اینباره عنوان میکند: فکر میکنم بخش مشاورهای که میتواند مخاطب جذب کند خیلی جذابتر است. ضمن این که سعی کردیم از کارشناسانی استفاده کنیم که زبانشان به زبان مردم خیلی نزدیک باشد و این از خوبیهای کار است. شاید برایتان جالب باشد بدانید امروز که پیامها را چک میکردم ۵۰، ۶۰ پیام آمده بود که بحث مشاوره خانواده داشتیم یا روزی که مهمانمان یک مشاور کودک و نوجوان بود پیامهای بیشتری را دریافت کردیم؛ مردم مشکلاتشان را مطرح کرده بودند. چون همه امکان مراجعه به مشاور را ندارند؛ بنابراین وقتی سؤالی برایشان پیش میآید و میخواهند درلحظه پاسخ بگیرند، با کارشناسان برنامه مطرح میکنند. به نظرم این بخش از برنامه خیلی جذاب است.
جای آیتم پزشکی در برنامه خالی است
زهرا شوقی و همسرش امیر رضایی را بیشتر با اجرای برنامه «کام شیرین» میشناسیم. او یکی از مجریان «سیمای خانواده» است که در گفتوگو با جامجم درباره تفاوت اجرا و نوع نگرشی که در اینگونه کارها دارد و تفاوت آن با برنامههای قبلی بیان میکند: به دلیل اینکه قبلا هم برنامه سیمای خانواده را اجرا میکردم به آن عرق داشتم. حدود شش سال پیش با نیلی حدود پنج سال برنامه سیمای خانواده را داشتیم و یک حس خانوادهگونه برایم بود و بعد سراغ برنامه کام شیرین رفتم. کام شیرین یک برنامه مختص زوجها بود و در آن بیشتر به مسائل زن و شوهرها و محدوده آنها میپرداختیم؛ ولی در سیمای خانواده موضوع خانواده است؛ یعنی کسی که بچه، عروس و داماد دارد و کسی که سالمند است؛ یعنی خانوادهای که گستره بزرگتر از زوج است؛ به همین خاطر برایم جذابیتهای خاص خود را دارد. از آنجایی که او در برنامه کام شیرین سؤالاتی از کارشناسان میپرسید که از تجربیات زندگی خودش نشأت میگرفت، در پاسخ به سؤال دیگری درباره چالشهای اجرا در این برنامه توضیح میدهد: در اینجا هم همین اتفاق میافتد؛ مثلا با پدر و مادر زندگی میکنم و پدربزرگ و مادربزرگ، خواهر و برادر دارم و این هم یک زندگی خانوادگی دیگر است که برنامه سیمای خانواده حتی در مهارت زوجی هم خیلی کمک میکند.
وی همچنین درباره بهروز بودن و حفظ کردن این برند هم میافزاید: همنسلیهای من که معمولا دهه شصتی هستند، همچنان شجاعیمهر و خانم قهرمانی وقتی لب باز کنند و حرف بزنند میفهمیم و درک میکنیم که از دغدغههای یک خانواده چه میگویند؛ چون ما با همین دغدغهها بزرگ شدیم اما من امروز مخاطبانی دارم که ممکن است دهه هفتادی و نسلهای جدیدتر باشند و باید با ادبیات امروزیتر دربارهشان حرف بزنم؛ مثلا درباره موضوع کودتای ۲۸ مرداد که در روزهای ابتدای برنامه داشتیم، در گوشه ذهنم این بود که ممکن است مخاطب دهه هشتادی و نودی هم باشد و دهه هفتادی هم هست؛ بنابراین باید سؤالی از کارشناس بپرسم که برای دهه امروز هم قابل لمس باشد. اینها ریزهکاریهای برنامه سیمای خانواده است؛ ولی به طور عرف برنامه سیمای خانواده یک برنامه عامیانه خانوادگی است؛ یعنی اصلا یک برنامه تخصصی نیست اما کام شیرین یک برنامه تخصصی در موضوع زوجها بود و «از مامان بگو» تخصص در حوزه مامانها و مادری کردن بود، اما سیمای خانواده یک برنامه کاملا عامیانه است؛ یعنی مخاطب برنامه از یک کودک سه، چهار ساله تا پدرومادر ۸۰، ۹۰ ساله هم هست و اینها در درجههای فهم و آگاهی متفاوتند و باید ادبیاتم خیلی متفاوت باشد تا حرفی که میزنم به دل پدربزرگ و مادربزرگ ۷۰، ۸۰ ساله هم بنشیند. در برنامه سیمای خانواده من نه در جایگاهی هستم که بخواهم مادرگونه نصیحت کنم و نه در جایگاهی هستم که بگویم نوجوانم و بخواهم تینایجری اجرا کنم؛ باید در برنامه سیمای خانواده میانهای را رعایت کنم که همه نسلها آن را بپذیرند و اگر جمله خاصی میگویم به دلشان بنشیند و این چالش اجرای من در این برنامه است؛ چون بازههای سنی مختلف مخاطب این برنامه هستند. از آنجایی که در بخشهای مختلف برنامه اصلاح سبک زندگی آموزش داده میشود، وی درباره اینکه چقدر روی خودش و زندگیاش تأثیرگذار بوده از زمانی که اجرای برنامه را در سری جدید به عهده گرفته هم میگوید: سری جدید، تازه روی آنتن رفته، ولی وقتی در حوزه جامعهشناسی یا اقتصاد خانواده صحبت میشود نه تنها من، بلکه هرکدام از همکاران که مینشینند و گفتوگو میکنند، در پس گفتوگوی کارشناس گذری به زندگی خودشان میکنند و به این فکر میکند چیزی که کارشناس میگوید چقدر در زندگیشان اجرایی است؟!
گاهی در جاهایی با کارشناس مخالفت دارم؛ چون در آنجا خودم را جای مردم میگذارم؛ مثلا وقتی میگویند باید برای اقتصاد برنامهریزی کرد، خودم را جای مردم میگذارم و میگویم باید پول باشد که بشود برنامهریزی کرد. بسیاری از اوقات در جایگاه مردم مقابل کارشناس نشستم و سؤال کردم و برنامه فقط در حوزه اجتماعی ــ سیاسی نیست، بلکه شامل حوزه روانشناسی هم میشود؛ چون قاعدتا یک نسخه روانشناسی برای همه قابل اجرا نیست و به همین خاطر از نگاه مخاطب مینشینم و سؤال میپرسم که خیلی ماورایی و رویایی راجع به موضوعات فکر نکنیم و برخی موضوعات به دولتمردان و شرایط اقتصادی جامعه برمیگردد و اینها همان چالشهایی است که خودم با آنها دستوپنجه نرم میکنم.
شوقی درباره علاقهاش به بخشهای برنامه هم ادامه میدهد: بخش سالمندان و بخش روانشناسی کودکونوجوان و ارتباط خانواده را خیلی دوست دارم. هرچه کارشناسان برنامه از حوزه دانشگاهی بیرون بیایند مخاطب بیشتر میپسندد؛ یعنی اگر کارشناسی بیاوریم که در حوزه دانشگاهی آموزش بدهد مخاطب نمیپذیرد. بینندههای برنامه ازعموم مردم وازهمه جای کشورند. درباره بخش روانشناسی کودکونوجوان که با خانم دکتر یاوری است پیامک بسیار زیادی برایمان میآید، ولی وقتی درباره جامعهشناسی صحبت میکنیم پیامک نداریم؛ چون وقتی جامعهشناسی محور و موضوع گفتوگو میشود یک چیز کلی و دانشگاهی است و شبیه یک برنامه تخصصی است. هرچه عمومیتر باشد بهتر است. مثلا یک روز پزشک سالمندان، یک روز پزشک کودکان و یک روز پزشک زنان بیاوریم و وقتی اینطوری باشد مخاطب ارتباط بیشتری میگیرد و خودم هم اینطوری هستم و ارتباط بیشتری میگیرم. زمانی که کارشناس صحبت میکند و من حرفهایش را درک میکنم، سؤالهایی در ذهنم شکل میگیرد. بنابراین برای مخاطب هم چنین اتفاقی خواهد افتاد. ولی وقتی برایم نمودار بگذارند و دانشگاهی و با عدد و ارقام توضیح بدهند وقتی به دلم ننشیند قاعدتا به دل مخاطب هم نمینشیند. قدمت برنامه سیمای خانواده به خاطر عامیانهبودن، خودمانیبودن و قابل لمس بودنش است و به این دلیل که با زبان مردم حرف زده این همه سال ماندگار شده است و تا زمانی که کارشناسان این برنامه با زبان مردم صحبت کنند هم به دل مجریان و هم به دل مخاطبان مینشیند و در غیر این صورت یک برنامه کارشناسی رسمی خواهد شد.
وی در پاسخ به این سؤال که فکر میکند جای چه آیتمی در برنامه خالی است که بهتر است در فصلها یا قسمتهای بعدی دربارهاش حرف زد یا اضافه شود هم میگوید: من فکر میکنم جای آیتمهای پزشکی خیلی خالی است و در حوزه سلامت داریم میبینیم که مردم روز به روز دلنگران بیماریهای جدید هستند. دوست دارم در برنامه بخش هنری و آشپزی زنده اجرا شود و این زندهبودن حس خانهبودن را بیشتر ایجاد میکند تا این که ضبط شده و بهعنوان یک پلیبک پخش شود.
زینب علیپور طهرانی - گروه رسانه
منبع: روزنامه جام جم