امروز پنج شنبه  ۱ آذر ۱۴۰۳

زن ایرانی؛ قهرمان سریال‌های تلویزیون

مشاهده ۲۲۸
۱۴۰۳/۰۸/۰۱- ۱۰:۲۵

با پخش مجموعه «طوبی» روی آنتن شبکه یک، فراز‌و‌فرود و چالش‌های یک قهرمان زن را دیدیم که مخاطب بعد از تماشای چند قسمت از آن، توانست با این قهرمان همراه شود. طوبی از همان ابتدا چهره‌ای واقعی از یک دختر جوان در اوایل دهه ۵۰ را نشان داد که برای حفظ خانواده‌اش به هردری می‌زند و حتی ناچاربه مهاجرت می‌شود.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، البته طوبی تنها یکی از مجموعه‌هایی است که با محوریت قهرمانان زن روی آنتن رفته و پیش از این هم موارد مشابه بسیاری با همین حال‌و‌هوا پخش شده بود. درست مثل سریال «کیمیا» که دختری جوان را مثل طوبی نشان می‌داد که با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو می‌شود. این سریال نیز از شبکه آی‌فیلم روی آنتن رفته است. با نگاهی به این آثار می‌توان گفت رسانه ملی تلاش کرده در راستای توجه به الگوی سوم زن، سراغ روایت‌هایی برود که این الگو را بیشتر برای نسل امروز نشان دهد. در این مسیر سریال مادر سوجان نیز با روایت زندگی سه نسل از زنان روی آنتن خواهد رفت.  در ادامه نگاهی به تعدادی از آثار نمایشی داشتیم که با قهرمانان زن روایت شدند.  
   
تنها مثل طوبی
سریال «طوبی» که برداشتی آزاد از کتاب اربعین طوبی به قلم محسن امامیان است، توانسته با کارگردانی سعید سلطانی و نویسندگی حسین امیرجهانی، روایت را برای مخاطب تلویزیون مناسب‌سازی کند. طوبی در مسیر قصه، از یک دختر مغرور به یک زن بالغ و شاکر تبدیل می‌شود. او در ابتدا می‌گفت قصد دارد همه خانواده را دور هم جمع کند، اما در‌نهایت اذعان کرد که مسیر امام حسین(ع) خانواده او را گرد هم آورده است. هر‌کدام از زنانی که در طوبی به‌ تصویر کشیده شدند، توانستند قهرمانی خود را در زندگی‌شان به نمایش بگذارند. 
   
یک دنیای شیرین در حوالی دریا 
اگر یکی دو دهه به عقب بازگردیم، مجموعه دنیای شیرین دریا هم مصداق قهرمان‌سازی زنان تلقی می‌شود. این مجموعه به کارگردانی بهروز بقایی، روایتگردختری از خطه گیلان بود که هر‌بار با یک چالش مواجه می‌شد. در هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی، مشکل جدیدی پیش‌رو‌ی خانواده قرار می‌گرفت که بچه‌ها تلاش می‌کردند از پس آن برآیند. نکته مهم در مورد این مجموعه، تلاش برای نمایش هوش طبیعی فرزندان در روبه‌رو شدن با مشکلات و استفاده‌کردن از ظرفیت بچه‌ها در خانواده بود. دنیای شیرین دریا با آن گویش ساده و شیرینی که بچه‌ها داشتند، توانست مخاطب را با خود همراه کند و شیرین شخصیت اصلی را در قامت یک قهرمان نشان دهد. 
   
دنیای شیرین دو خانواده 
مجموعه «دنیای شیرین» را هم باید از جمله سریال‌هایی دانست که در زمان خود توانست قهرمان‌بودن نوجوانان را به مخاطب نمایش دهد. شیرین با برادران و پسردایی‌اش، هربار تلاش می‌کرد بحران احتمالی خانواده را به شیوه‌ای خلاقانه حل کند. دفتر خاطرات شیرین و نگارشی که از روزمرگی‌هایش داشت، مخاطب را با خود همراه می‌کرد. این مجموعه به کارگردانی بهروز بقایی، روایتگر دو خانواده و حال‌و‌هوای روزمرگی آنها بود. شاید دنیای شیرین در‌ظاهر برای کودک و نوجوان ساخته شده بود، اما روایت آن و تلاش دختر خانواده برای کنش‌های قهرمانی، آن را به یک مجموعه پرمخاطب برای کل خانواده تبدیل کرد. 
   
روایت تاریخ معاصر در نجلا 
از دیگر مجموعه‌هایی که شخصیت اصلی آن یک زن بود، می‌توان به «نجلا» اشاره کرد که در دو فصل روی آنتن تلویزیون رفت. نجلا به کارگردانی خیرا...تقیانی‌پور،روایتگر برخی حوادث سال۱۳۵۸وزندگی دختری به‌همین نام بود که در کوران حوادث آن سال‌ها قصد داشت به زیارت اربعین برود وهمین رابهانه‌ای قرارمی‌داد تا پسری که عاشق اوشده بود رابیازماید. فصل دوم این مجموعه، ادامه همان روایت در زمان اشغال خرمشهر بود. گره‌های این مجموعه بیشتر به دست زنان باز می‌شود تا روایتگر مجاهدات آنها در طول تاریخ باشد. درفصل اول سارارسول‌زاده و درفصل دوم محیا دهقانی نقش نجلا را ایفا کردند. 
   
مادرانگی به روایت مرضیه
سریال «مرضیه» با بازی مرحوم ماه‌چهره خلیلی را باید از دیگر مجموعه‌هایی دانست که قهرمان اصلی آن زن بود و توانست قهرمانی یک زن برای خانواده‌اش را به نمایش بگذارد. مرضیه به ناگاه با مرگ همسر خبرنگارش درگیر ماجرای اختلاس و فساد اقتصادی می‌شود. تلاش مرضیه برای نجات خانواده‌اش از این ماجرا و حفظ مدارکی که از همسرش باقی‌مانده، از او یک قهرمان استوار می‌ساخت که شاکله قصه مرضیه را رقم می‌زد. فلورا سام، کارگردان این مجموعه، تلاش کرده بود روایتی زنانه از بحرانی ارائه کند که با قرار دادن یک زن در جایگاه قهرمان قصه، حال و هوای متفاوتی به خود می‌گرفت. مرضیه هم مادر بود و هم باید از خانواده مراقبت می‌کرد. از همین جهت باید او را یک قهرمان متفاوت دانست. 
   
دختری به نام کیمیا 
از دیگر مجموعه‌هایی که با قهرمان یک زن روایتی در دل تاریخ داشت «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار بود.این مجموعه روایتگر زندگی کیمیا با بازی مهراوه شریفی‌نیا بود‌؛ دختری پر شر و شور که پیش از انقلاب و زمانی که یک دختر جوان مدرسه‌ای بود، خانواده‌اش با یک بحران روبه‌رو می‌شدند. این سریال، روایتگر زندگی این کاراکتر از نوجوانی تا کهنسالی بود و با همین خط روایی توانسته بود یک قهرمان زن ایرانی را به نمایش بگذارد.البته پربازیگر بودن این مجموعه در تماشایی شدنش هم بی‌تأثیر نبود، اما قصه و روایت کیمیا و کنش‌های قهرمانی شخصیت اول به گونه‌ای بود که توانست مخاطبان بسیاری را به سمت خود بکشاند. آزیتا حاجیان، پوریا پورسرخ، مهدی پاکدل، حامد بهداد، حسن پورشیرازی، علی شادمان و... از جمله بازیگران این مجموعه بودند. 
   
حل بحران به شیوه پریا 
سریال «پریا » پیش از این‌که در فهرست مجموعه‌های موفق با محوریت قهرمانان زن قرار گیرد، از چند منظر ساختارشکن بود که مهم‌ترین آن، پرداختن به بحث بیماری ایدز و صحبت از آن در قاب تلویزیون بود. پریا که پیش‌تر در ازدواجش شکست خورده بود، این بار با پسرخاله‌اش که سال‌ها از او کوچک‌تر است، ازدواج می‌کند. شوهر او در اثر یک اشتباه به ایدز مبتلا می‌شود. پریا با وجود این همه بحران‌، تلاش می‌کند خانواده را سرپا نگه دارد و زندگی را در مسیر درستی که می‌خواهد، ادامه دهد. حسین سهیلی‌زاده در این مجموعه با محور قرار دادن پریا به‌عنوان قهرمان سریال، زنی قوی را نشان داد که برای حفظ خانواده تلاش می‌کند. 
   
تنهایی مدینه
سریال «مدینه» به کارگردانی سیروس مقدم، روایتگر زنی به نام مدینه بود که همسرش در دریا غرق شده و او همراه پسر خوانده‌‌اش بهمن کارخانه به جا مانده از شوهرش را اداره می‌کند. مدینه به مرور درگیر مشکلاتی بزرگ می‌شود اما هر بار تلاش می‌کند بار سنگین این مشکلات را به تنهایی به دوش بکشد. مدینه برخلاف برخی شخصیت‌پردازی‌ها و قهرمان‌پروری‌ها، کاراکتری واقعی بود و با مشکلات زندگی روزمره هم مواجه می‌شد. 
   
مصیبت‌های ستایش 
نام سریال «ستایش» که در سه فصل روی آنتن رفت برای بسیاری از مخاطبان آشناست. روایت دردهای زندگی دختری با همین نام که از جوانی تا میانسالی، با بحران‌های بسیاری روبه‌رو می‌شد. سعید سلطانی که به تازگی سریال طوبی را روی آنتن داشت، در ستایش هم تلاش کرده بود چالش‌های تلخ زندگی ستایش را روایت کند. نرگس محمدی در نقش ستایش، نمایش زندگی واقعی زنانی بود که هم می‌خواهند خانواده خود را حفظ کنند و هم تلاش می‌کنند خودشان را سرپا نگه دارند. 
   
چالش‌های نرگس 
روایت سریال «نرگس» را هم باید در فهرست مجموعه‌هایی قرار داد که زنان را در قامت یک قهرمان نشان داده‌اند. سیروس مقدم در این مجموعه قهرمانی نرگس، دختر خانواده را نشان داد اما در میان راه خودش با چالش فوت بازیگر اصلی مواجه شد. زنده‌یاد پوپک گلدره که در یک تصادف درگذشت، نتوانست نقش خود در این مجموعه را کامل کند و در نهایت ستاره اسکندری جای او را گرفت. نرگس در قامت یک خواهر بزرگ‌تر، تلاش می‌کرد هوای خانواده خود را داشته باشد. او با بحران ازدواج خواهرش و مواجه‌شدن با فردی به نام شوکت که پدرشوهر خواهرش بود روبه‌رو می‌شد. 
   
تاریخ به روایت پریدخت
سریال «پریدخت» به کارگردانی سامان مقدم، مثل دیگر مجموعه‌های ذکر شده، محوریت خود را بر قهرمانی یک زن گذاشته بود. پریدخت دختر یکی از تاجران سرشناس شهربود که در سال۱۳۱۴با ماجرای مسجد گوهرشاد روبه‌رو می‌شد. این مجموعه در مقطعی ازسال ۱۳۲۰جریان پیدا می‌کرد ودرسال۱۳۳۴ادامه می‌یافت.پریدخت روایتگر زنی درسال‌های دهه۲۰ بودکه درست مثل دیگر مجموعه‌های با این حال‌وهوا، درجدال با مسائل اجتماعی روز،مشکلات زندگی خودش را هم باید پشت‌سر می‌گذاشت. 
   
دختری از خطه گیلان 
«گیل‌دخت» مجموعه دیگری است که با قاب‌های متفاوت از دل گیلان، یک مجموعه پرمخاطب شده بود. البته این مجموعه فراتر از فرم، به یک محتوای خاص پرداخته بود که مخاطبان را به خود جذب می‌کرد. گیل‌دخت یا همان گلنار، دختر تقی‌خان بود که به مرور و بر اثر حوادث روزگار، دست‌ او و خانواده‌اش از عمارت کوتاه می‌شد. در این میان، گیل‌دخت و اسماعیل دل در گرو هم داشتند و درست زمانی که گیل‌دخت و خانواده با توطئه‌های بسیار روبه‌رو می‌شدند، او تلاش می‌کرد با ماندن در عمارت و پی بردن به جای اختفای پدر، به زنده ماندن خانواده‌اش کمک کند. روند تبدیل یک کاراکتر و پایین کشیده شدنش از جایگاه دختر خان تا ندیمه‌ای در آشپزخانه، همگی به جذابیت‌های این مجموعه افزوده بود. گلنار ابتدا از دست زدن به کارهای پست عمارت ابا داشت اما به مرور ‌فهمید که برای نجات خانواده، باید دست به هر کاری بزند. قهرمان شدن گلنار، به مرور و در طول قصه اتفاق می‌افتاد و همین، به باورپذیر شدن آن کمک بسیاری می‌کرد. 
   
سرکشی‌های یک نوجوان
«دوران سرکشی» برای همه آنهایی که در ابتدای دهه ۸۰ پای تلویزیون می‌نشستند، خاطراتی از سرکشی یک نوجوان و صبوری‌های یک مشاور بود که تلاش می‌کرد همراه این دختر جوان باشد. لادن مستوفی در قامت یک زن صبور که می‌خواست خانواده خود را در کنار زندگی کاری‌اش جلو ببرد، یک قهرمان ویژه را به نمایش می‌گذاشت. کمال تبریزی، کارگردانی این مجموعه را در دست داشت و فیلمنامه آن به قلم علیرضا طالب‌زاده نوشته شده بود. سرکشی داستان دختری فراری به نام روناک (با بازی عاطفه نوری) بود که با کمک بهزیستی قصد داشت به زندگی عادی بازگردد. این سریال به بررسی مشکلات اجتماعی و رفتاری بلوغ در دختران می‌پرداخت و از همین منظر توانست مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند.
   
قدرت نفس 
مجموعه دیگری که با همین دست‌فرمان تولید و پخش شده بود، «نفس» نام داشت که روایت آن، شباهت‌هایی به سریال پروانه داشت. ناهید دختر دانشجویی بود که با روزبه، عضو سازمان منافقین آشنا و در بحبوحه وقایع انقلاب، رازی در زندگی‌اش فاش می‌شد. او مسیر متفاوتی را برای رسیدن به حقیقت پشت‌سر می‌گذاشت اما مثل پروانه با تحول درونی و عشقی که داشت، یک روایت متفاوت را به نمایش گذاشته بود. ساناز سعیدی در قامت بازیگر نقش نفس، توانسته بود استیصال و قدرت یک زن را به صورت همزمان به تصویر بکشد. البته نباید از قدرت کارگردانی جلیل سامان در موفق شدن چنین اثر تلویزیونی غافل شد. 
   
در پناه یک قهرمان 
اگر کمی‌به عقب بازگردیم، مجموعه «در پناه تو» را هم باید از‌جمله سریال‌هایی دانست که کاراکتر یک زن را به شکل محوری به نمایش گذاشته بود. مریم در سریال در پناه تو، با وجود مصیبت‌هایی که می‌کشید، استوار می‌ماند و ادامه می‌داد. کاراکتر او در زمان پخش این مجموعه، بسیار مورد توجه قرار گرفت و توانست مخاطبان را با مجموعه فوق همراه کند. لعیا زنگنه که بعد از این مجموعه، اثر دیگری را با نام در قلب من به نمایش گذاشته بود، در هر دو سریال یک کاراکتر اجتماعی از زن ایرانی را نشان داد. در پناه تو که در ابتدای دهه ۷۰ پخش شده بود، توانست خود را در قامت یک سریال پرمخاطب تلویزیونی تثبیت کند. 
   
قهرمانی به شیوه یک مادر و دختر 
از‌جمله سریال‌های دیگری که شخصیت محوری زن را در قامت یک قهرمان به نمایش گذاشته بود، مجموعه «ریحانه» به کارگردانی سیروس مقدم بود. این مجموعه با گره انداختن در زندگی دختری به همین نام و جست‌وجوی او برای پی بردن به حقیقت، تلاش می‌کرد تا نحوه مواجه‌شدنش با گذشته را به شیوه متفاوتی به تصویر بکشد. البته باید تأکید کرد که به غیر از خود ریحانه، نمایش کاراکتر جوانی مادر او هم در خلق قهرمانی زنان در دل تاریخ نقش داشت‌‌‌؛ مادری که همسرش درگیر بازداشت ساواک می‌شد و سرنوشت خودش هم به کلی تغییر می‌کرد. 
   
یک پرستار عاشق
مجموعه «مینو» با این‌که از دیگر مجموعه‌های ذکرشده قدری متفاوت‌تر بود اما بازهم توانست چالش‌های یک پرستار زن را در دل تاریخ به نمایش بگذارد. روایت مینو مربوط به ماه‌های منتهی به اشغال شهر خرمشهر در زمان جنگ ایران و عراق بود که در خلال آن، یک قصه عاشقانه‌ بین جاسوس عراقی و پرستاری به نام مینو شکل می‌گرفت. مینو با بازی مهدیه نساج و کارگردانی امیرمهدی پوروزیری، یک روایت متفاوت از قهرمانی زنان در دل جنگ بود. 
   
عشقی گمشده 
سریال «عشق‌گمشده» با خط و ربطی شبیه به مجموعه «ریحانه»، بازهم سراغ یک قهرمان زن رفته بود. قهرمانی که دنبال رگ و ریشه خانواده می‌رفت و درست مثل ریحانه، سر از قهرمانی مادرش درمی‌آورد. البته او برخلاف ریحانه، تنها برای دوری از همسر و برخی مشکلات خانوادگی، سراغ گذشته خانواده می‌رفت.سیما، شخصیت اصلی داستان، در سفر خود به‌تدریج به برخی گره‌ها و پرسش‌های مربوط به زندگی گذشته والدینش پی می‌برد و هرچه بیشتر پیش‌می‌رود، با ناگفته‌های بیشتری از زندگی پدر و مادرش مواجه می‌شود. همین هم باعث می‌شد کاراکتر سیما و مادرش به قهرمان‌های عشق‌گمشده تبدیل شوند که هرکدام در دوره خود تلاش می‌کردند زندگی‌شان را سرپا نگه دارند. 
 
نیم‌نگاهی به مجموعه‌های تلویزیونی با قهرمانان زن
۱۳۶۹  رعنا
۱۳۷۴  در پناه تو
۱۳۷۶  دنیای شیرین
۱۳۷۷  دنیای شیرین دریا 
۱۳۸۰  کارآگاه شمسی 
۱۳۸۰  دوران سرکشی 
۱۳۸۲  معصومیت ازدست‌رفته
۱۳۸۳  عشق گمشده
۱۳۸۴  ریحانه
۱۳۸۵  نرگس
۱۳۸۶    پریدخت
۱۳۸۸  ستایش
۱۳۹۲  پروانه
۱۳۹۳  مدینه
۱۳۹۳  انقلاب زیبا
۱۳۹۴  کیمیا
۱۳۹۵  پریا
۱۳۹۶  نفس
۱۳۹۸  بانوی سردار
۱۴۰۱  گیل‌دخت
۱۴۰۳  طوبی

سپیده اشرفی - گروه رسانه

منبع: روزنامه جام جم

 

امتیاز شما