محسن برمهانی معاون سیما درباره شروط تلویزیون در همکاری با چهرهها گفت: بسیاری از این افراد علاقهمند به بازگشت به سازمان صداوسیما هستند، زیرا میبینند که این سازمان دیگر همان سازمان سابق نیست و در حال تحول است. حضور در کنار تلویزیون ایران مزیتی بزرگ برای کسانی است که میخواهند کار کنند. ما باید شرایط را برای کار با تلویزیون حرفهای انجام دهیم، و کسانی که این شرایط را رعایت کنند، میتوانند در این زمینه کار خود را انجام دهند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی به نقل از خبرگزاری فارس؛ محسن برمهانی معاون سیما در بازدید از خبرگزاری فارس به همراه حسین اسدیزاده مدیرکل دفتر فیلمنامه رسانه ملی، مجید اکبرشاهی رئیس مرکز سیمرغ و حامد فاتحی مدیر روابطعمومی و رسانههای نوین سیما به سوالات متعددی طرح تحول رسانه ملی، نظام مسائل تلویزیون در تولیدات نمایشی، نگاه ایدئولوژیک مدیران تلویزیون در ساخت آثار، نحوه برخورد با چهرهها، زمان پخش دو سریال «سلمان فارسی» و «موسی کلیمالله» بهعنوان دو سریال الف ویژه تلویزیون، عملکرد تلویزیون در جنگ روایتها، رقابت با پلتفرمهای نمایش خانگی، تغییر رویکرد شبکه 2 در نمایش آثار نمایشی و همچنین حواشی اخیر نظرسنجی ایسپا درباره جامعیت تلویزیون پاسخ داد.
روز گذشته بخشی از این نشست چندساعته با عنوان «پاسخ معاون سیما به حواشی نظرسنجی ایسپا و جامعیت تلویزیون» منتشر و در ادامه بخشی دیگری از این نشست با عنوان توضیحات معاون سیما در خصوص همکاری با چهرهها را میخوانید.
اگر جامعه ایرانی جریحهدار نشود از سرمایه خودمان محافظت میکنیم
معاون سیما در خصوص شرایط رسانه ملی در همکاری با چهرهها و سلبریتیها و اینکه برخی انتقاد میکنند چرا صداوسیما با افراد مشهور و چهرهها کار نمیکند و در مقابل عدهای دیگر انتقاد میکنند که چرا تلویزیون با فلان چهره در حال همکاری است. این دوگانگی را چطور مدیریت میکنید به فارس گفت: موضوع همین است که شما هم اشاره کردید و ماجرا «کد نعمتی به نام دیوار سخت واقعیت است». یعنی اگر ما با آقای نعمتی کار نکنیم میگویند افراد را کنار گذاشتهاند، اگر کار کنیم میگویند واقعیت این است که شما مثلاً مجبور شدید با آقای نعمتی کار کنید. درحالیکه آقای عباس نعمتی از نویسندگان خوب کشور ما هستند و اولین کسی هم بود که در دوره تحول و حتی قبل از آنکه من بیایم با ایشان قرارداد بسته شده بود.
ما یکسری از کارها را اگر انجام بدهیم و جامعه ایرانی (نه با تعریفی که لزوماً منتقدان ما از یکطبقه متوسط بهعنوان جامعه ایرانی دارند) جریحهدار بشود ما آن کار را انجام نمیدهیم. ولی اگر جامعه ایرانی جریحهدار نشود سرمایه خودمان را دور نمیریزیم. مثلاً سریال مختار را داریم که شاید دو بازیگر آن خطایی کرده باشند اما بهخاطر خطای دو بازیگر نمیتوانیم این سرمایه بزرگ را کنار بگذاریم. ما یک سال مختارنامه را پخش نکردیم کلی اعتراض به ما شد، پخش میکردیم میگفتند هیچی ندارند هرسال مختار پخش میکنند. حالا شبکه آیفیلم البته شبکه پخش سریالهای تکراری است و ایرادی هم ندارد و مخاطب خوبی هم دارد.
چرا مدیری، جوان و علیخانی به تلویزیون بازنمیگردند؟
ببینید الان وقتی صحبت از همکاری با چهرهها میشود؛ از چهار- پنج چهره بیشتر نامبرده نمیشود. مشخصاً از رامبد جوان، مهران مدیری، عادل فردوسیپور، احسان علیخانی و علی ضیا اسم میبرند. آقای فردوسیپور دوره پیش از بنده در واقع خداحافظی کردند و وقتی میگویم رسانه ما حرفهای نیست به این معنی است که نه رسانه حرفهای اداره شده طی این ۳۰- ۴۰ سال (بنده هم الان حرفهای ادارهاش نمیکنم چون من باید یک سری عادات غلط را تغییر بدهم و اگر زورم برسد باید این تغییرات را انجام بدهم) و نه عواملش حرفهای برخورد کردند. یعنی ما اصطلاحات تعابیر انگلیسی رو خوب به کار میبریم همیشه هم وقتی یاد میکنیم یک لهجهای هم پیدا میکنیم ولی هیچ نسبتی با این ور نداریم و رسانه و چهرهها کاملاً غیرحرفهای با یکدیگر برخورد میکنیم.
اگر فردی تمایل داشت به سازمان صداوسیما بازگردد، طبیعتاً باید ویژگیهای حرفهای را هم رعایت کند. اگر سازمان صداوسیما با این مسائل مشکل داشت، به سمت تولید فصل دوم سریالها نمیرفت. ساخت فصل دوم یکی از مؤلفههای تحول در صنعت رسانه است و بسیار جدی گرفته میشود. شما میبینید که بسیاری از کارهایی که موفق بودهاند، مانند «پایتخت» «نون خ» و «زیر خاکی»، ادامه پیدا کردهاند. اینها کارهایی هستند که ما میگوییم چقدر موفق شدهاند و تصمیم گرفتهاند ادامه دهند.
بعد از اتفاقات 1401 عدهای گفتند ما با تلویزیون کار نمیکنیم
ما همچنین به دنبال خلق نامهای جدید و عناوین نو هستیم، اما این امر زمانبر است. این سه سریال شاید از دل دهها اثر ساخته شده اند و درخشیدهاند. من با چند نفر از هنرمندانی که نام بردم خودم شخصاً صحبت کردهام و خواستم که برگردند. برخی از این افراد زمانی که با آنها صحبت شد قبل از اتفاقات سال ۱۴۰۱ بود و گفتهاند که با این عنوانی که الان داریم کار میکنیم علاقه نداریم بیاییم، مثلاً ده فصل با یک عنوان کار کردهام و باید یکی دو سالی بگذرد که یا با عنوانی جدید و یا با همان عنوان بیاییم کار کنیم. یا عزیز دیگری که دو سه فصل یکی از رئالتیهای خوب و پرمخاطب تلویزیون را کارکرده بود میگفت الان سخت است استعداد جدید پیداکردن و من باید با یک فاصلهای وارد شوم. من خودم با این افراد صحبت کردم اما خورد به اتفاقات 1401 و گفتند ما با تلویزیون کار نمیکنیم. اگر میخواهند با تلویزیون کار کنند، ویژگیهایی دارد.
عزیز دیگری آمد گفت میخواهم برگردم و با تلویزیون کار کنم، با او صحبت هم کردیم و چهبسا قرار بود در نوروز 1404 از او کار داشته باشیم.
برمهانی همچنین با نادرست خواندن خبر پخش برنامه «پانتولیگ» در نوروز 1404 با تهیهکنندگی مهران مدیری گفت: خیر. خبر مربوط به حضور آقای مدیری در «پانتولیگ» کاملا غلط است. البته ممکن ایشان یا هرکس دیگری که استانداردها را رعایت کند و احساسات مردم ایران اسلامی را جریحهدار نکند، ما با او حتماً کار میکنیم.
نمیتوانیم کسی را که همجنسگرایی را تطهیر کرده بازگردانیم
البته یکی از مجریانی که در تدارک بازگشت به تلویزیون هم بود با فردی درباره همجنسگرایی صحبت کرده و این عمل کریه و قبیح را تطهیر کرده است. طبیعی است که من اگر او را بیاورم به آنتن تلویزیون مخاطب ما قبول نمیکند. مخاطب که میگویم یعنی مخاطبی که 70 درصد آن در شهرهای بزرگ زندگی نمیکند و شهر بزرگ هم که میگوییم مثلاً در همین تهران ونک به بالا را داریم و شهرری را هم داریم و طبیعی است که بخشی زیادی از همین مخاطب تهرانی هم این موضوع را نمیپذیرد و خود ما هم این کار را نمیکنیم. بعضی از اینها زمان و جرئت میخواهد.
به یکی از این عزیزان گفتم که میدانم به چه چیزی فکر میکند، و او نیز قبول کرد. او بعداً از من گله کرد که چرا این حرف را زدهام. این شخص از چهرههای موفق و درجه یک است که ما اکنون با او کار نمیکنیم. وقتی اسپانسر او کمیته امداد امام خمینی است نام «امام خمینی» را به کار نمیبرد، نه به این دلیل که قبولش نمیکند، بلکه به دلیل فشارهایی است که هممسلکیهای او میآورند، وگرنه بسیاری از این افراد از رژیم صهیونیستی عصبانی هستند و راضی به نابودی این رژیم هستند و راضی به تشکیل دولت فلسطین در کل سرزمینهای اشغالی هستند اما این موارد را عنوان نمیکنند چون از واکنش هممسلکیهای خودشان میترسند. آقای شاهمرادی مدیر شبکه چهار تعبیری را به نام «نطق کشی فرهنگی» به کار برد، واقعاً برخی از افراد و چهرههای ما نطقکشی میکنند.
یکی از این عزیزان به من گفت که وقتی پیامی منتشر میکند، افراد زیادی حتی کسانی که شما آشنا را میشناسید هم در دایرکت به من فحاشی میکنند و پیامهای تهدیدآمیز میفرستند. این فضایی است که در آن زندگی میکنیم. اما برخی دیگر از دوستان با وجود این مشکلات، همچنان به کار خود ادامه میدهند ولی دلیلی هم ندارد که من برمهانی لزوماً با آنها همفکر باشم بلکه یک تعامل حرفهای با یکدیگر داریم. واقعاً وقتی این افراد برمیگردند و با آنها کار میکنیم کنایه میزنند که کسی نبود و مجبور شدند دوباره با اینها کار کردید.
بسیاری از این افراد علاقهمند به بازگشت به سازمان صداوسیما هستند، زیرا میبینند که این سازمان دیگر همان سازمان سابق نیست و در حال تحول است. بههرحال حضور در کنار تلویزیون ایران مزیتی بزرگ برای کسانی است که میخواهند کار کنند. ما باید شرایط را برای کار با تلویزیون حرفهای انجام دهیم، و کسانی که این شرایط را رعایت کنند، میتوانند در این زمینه کار خود را انجام دهند.