روز ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲ و وقایع مرتبط با آن بهعنوان نقطه عطف و طلیعهدار، نقشی بیبدیل را در تاریخ انقلاب اسلامی ایفا میکنند. این روز را میتوان آغازگر مبارزات مردمی منتج به پیروزی انقلاب و برقراری نظام جمهوری اسلامی قلمداد کرد. در باب اهمیت ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲ همینبس که بنیانگذار جمهوری اسلامی از این روز بهعنوان یومالله یاد میکنند و این روز خدایی را برای همیشه عزای عمومی اعلام کردهاند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، طبیعی است که چنین نقطه عطفی و وقایع، آثار و برکات در پیوند با آن، بازتاب گستردهای در هنر انقلاب اسلامی داشته باشد. مروری بر سیر هنر انقلاب نشان میدهد که رشتههای مختلف هنری در پس از استقرار و برقراری جمهوری اسلامی و ۴۵ سالی که از عمر نظام میگذرد، از زوایا و ابعاد مختلف بهواقع و حماسه ۱۵ خرداد پرداختهاند و آثاری ماندگار و خلاقانه را در این حوزه خلق کردهاند و به ثبت رساندهاند. البته نباید از این نکته هم غافل ماند که ۱۵خرداد و وقایع رخداده در این روز همچنان جای کار دارد و بسیاری از زوایا و ابعاد این حماسه تاریخی مغفول مانده و آنچنانکه بایدوشاید مورد مداقه و پرداخت هنرمندانه قرار نگرفته است.
سازمان صداوسیما نیز بهعنوان رسانه ملی و مرجع کوشیده چه در بخش دیداری و چه شنیداری، تمرکز و توجه جدی به واقعه ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲ داشته باشد و این روز تاریخی را از زوایای مختلف و نادیده روایت و بازخوانی کند. در همین امتداد، شبکههای تلویزیونی با لحاظ مأموریتها رسالتهای محول شده به هر شبکه، آثار متعددی را در قالبهای مختلف نمایشی ازجمله سریال، تلهفیلم، مستند، فیلم کوتاه و... با محوریت ۱۵خرداد یا با نگاهی به آن تولید کرده و در معرض دید مخاطبان خود قرار دادند.
محمدرضا ورزی در سریال «معمای شاه» تصویری دقیق و مستندوار را از روز ۱۵خرداد و حوادث و حماسههای برآمده از آن خلق کرده و در پیش روی مخاطب قرار داده است. ورزی کوشیده تا درحد توان و امکانات، وقایع ۱۵خرداد را در اشکال و ابعاد واقعیاش بازسازی کند و یک خروجی واقعی و متناسب با عظمت این روز و جنایاتی که در آن رخ داده است ارائه دهد. رهبر قنبری نیز در فیلم تلویزیونی «مثل یک پدر» وقایع روز ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ را از زاویه دید یک شاگرد عکاسخانه روایت میکند که برای ثبت آنچه در این روز رخ میدهد وارد معرکه شده و از مردم، شهدا و مجروحان عکس میگیرد.
مرحوم بهمن زرینپور اما در فیلم تلویزیونی «ستارهباران» نگاهی متفاوت به یومالله ۱۵خرداد دارد و علاوه بر روایت قیام و همدلی مردم، سالهای خفقان و سرکوب پسازاین روز را نیز به تصویر میکشد. دستمایه موضوعی فیلم تلویزیونی «طیب» ساخته قدرت الله بزرگی نیز اگرچه با تمرکز بر زندگی شهید طیب حاج رضایی ساخته شده است، اما قیام ۱۵ خرداد نقش پررنگی در قصهاش دارد.
آخرین اثر نمایشی تلویزیون که واقعه ۱۵خرداد نقش برجستهای در آن داشت سریال «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی بود. بیگمان و بدون هیچگونه تعارف و شبههای، هنرمندانهترین پرداخت به ۱۵خرداد نیز در همین سریال صورت گرفته بود. گذر زندگی رهی اردکانی، قهرمان سرزمین مادری در فصل دوم این سریال به واقعه ۱۵خرداد و روزهای پیش و پسازآن میافتد و شخصیت اول اثر تبریزی که سالها به دنبال عدالتخواهی است، به شکل خودخواسته و داوطلبانه در بطن این حماسه مهم تاریخی قرار میگیرد.
پرداخت دراماتیک و داستانی سرزمین مادری به واقعه ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲ باعث شده تا این سریال در میان سایر آثار نمایشی تلویزیون در جایگاه ویژهای قرار بگیرد. از سوی دیگر، واقعه ۱۵خرداد نیز ورای یک حادثه تاریخی، درامی تمامعیار است. جان دادن و زخمیشدن عده زیادی بر سر آرمانهایشان و در دفاع از مقتدا و مرجع تقلیدشان چه میتواند باشد غیر از یک درام حماسی - تاریخی؟ کارگردان سریال سرزمین مادری توانسته سرگذشت رهی اردکانی را با واقعه ۱۵خرداد در مقام یک درام تاریخی به هم پیوند دهد و سببساز خلق اثری جذاب و تماشایی شود. این درهم تنیدگی و ممزوج کردن آنچنان هنرمندانه و دقیق صورت گرفته است که مرزکشی میان درام و تاریخ ممکن نیست و نمیتوان این دو مقوله را از هم تفکیک کرد. همین پرداخت هنری و دراماتیک است که باعث میشود مخاطب سیر زندگی قهرمان سریال را در یک بستر و زمینه حادثه و حماسهای تاریخی پیگیر و با مقطعی خطیر، حساس و سرنوشتساز از تاریخ معاصر ایران نیز آشنا شود.
سریال سرزمین مادری، بازخوانی و روایتی مستند و دقیق را از واقعه ۱۵خرداد و جنایات رخ داده در آن به مخاطب ارائه میدهد. جلوههای ویژه و قابلیتهای بصری نیز در این سریال بهکار گرفته شده تا ۱۵خرداد و حوادث و حواشی مربوط به آن درحد توان و مقدورات، واقعی و مستند به نظر برسد.
از دیگر نقاط تمایز و امتیاز سریال سرزمین مادری در پرداخت به واقعه ۱۵خرداد در قیاس با آثار نمایشی مشابه، بازتاب و انعکاس آثار معنوی اتفاقات این روز بر قهرمان اصلی قصه است. بیننده سریال شاهد تأثیرات حماسه ۱۵خرداد بر نوع نگرش، خط فکری، ایدئولوژی، سیر مبارزاتی و حتی زندگی شخصی رهی اردکانی است. مخاطب پس از ۱۵خرداد با یک رهی جدید مواجه است. کاراکتری که گویا تردیدهایش را کنار گذاشته، با گذشته و چالشهایش تسویهحساب کرده و بهنوعی کنار آمده، آدمهای بد زندگیاش را بخشیده، هویت واقعی خود را بازیافته و دیگر میداند که از زندگی چه میخواهد و آرمانهایش چیست.
رهی که حالا دایی کوچک خود را که حکم برادر را برایش داشته در حوادث مربوط بهروز ۱۵ خرداد ازدستداده است و داغ او را برای ابد در دل دارد، از جوانی عاصی که سودای مبارزه در سر داشته تبدیل به یک چریک شهری میشود که هدف غایی خود را برچیدن بساط ظلم و جور تعیین کرده و همه توان و امکاناتش را برای تحقق آن به کار میگیرد. در یک منظر کلی، سریال سرزمین مادری فقط به پرداخت و روایت ۱۵خرداد اکتفا نمیکند، بلکه آثار آن را بر جامعه و بهطور مشخص، قهرمان قصهاش نیز موردتوجه قرار میدهد.
روز ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲ و حوادث و وقایع مرتبط با آن گفتنیها و شنیدنیهای بسیار دارد. چه فراوان از ابعاد و زوایای این نقطه عطف تاریخ انقلاب اسلامیکه همچنان مغفول مانده و در غبار گذر زمان به فراموشی سپرده شده است. از طرفی، بسیاری از حاضران و شاهدان این واقعه نیز یا دیگر در قید حیات نیستند یا دچار کهولت سن شده و در سالهای پایانی عمر به سر میبرند. بیگمان خاطرات و ناگفتههای این افراد میتواند دستمایه ساخت آثاری جذاب در قالبهای مختلف نمایشی شود. خود واقعه ۱۵خرداد بهتنهایی میتواند سوژه اصلی ساخت یک سریال مطول تلویزیونی باشد. روزی که امام راحل (ره) از آن بهعنوان یومالله یاد کردهاند و واقعهای که نقطه عطف انقلاب اسلامی و آغازگر مبارزات مردمیبه شمار میرود، بهطورقطع جای کار بیشتری در همه حوزههای فرهنگی و هنری و ازجمله ساخت آثار نمایشی دارد. اگر این پرداخت منضم به دیدگاه هنری، کارشناسانه و خلاقانه نیز باشد که دیگر کار تمام است و میتوان امیدوار بود آن چند قسمت فصل دوم سریال سرزمین مادری در شمایل بهتر و جذابتری در یک مجموعه نمایشی یا فیلم تلویزیونی دیگر تکرار شود.
انقلاب اسلامی وامدار و مدیون حماسه ۱۵ خرداد و قهرمانانش است و باید دین خود را به این واقعه ماندگار ادا کند.