پنجشنبه،خبری کام همه مان را تلخ کرد. سیروس گرجستانی، بازیگر محبوب و موفق کشورمان بر اثر سکته قلبی درگذشت. مرحوم گرجستانی در زمان پرواز از این دنیای فانی، ۷۶ سال داشت. وی که متولد بندرانزلی بود در بیشتر از 60 سریال مختلفی بازی کرده بود. این شبها شاهد هنرنمایی این مرحوم در سریال شاهرگ که از شبکه دو پخش میشود، هستیم.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، در پی درگذشت سیروس گرجستانی، رئیس سازمان در پیامی فوت این بازیگر را تسلیت گفت. متن پیام به این شرح است:
«انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون آقای سیروس گرجستانی را که با حضور در سریالهای متعدد تلویزیونی (قریب به ۶۰ سریال) چهره محبوب و دوستداشتنی مردم شده بود تسلیت عرض میکنم. از درگاه خداوند تعالی برای آن مرحوم علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارم.
علی عسکری
رئیس سازمان صداوسیما»
معاون سیما و سیمافیلم نیز در پیامهای جداگانه درگذشت گرجستانی را تسلیت گفتند. اداره کل روابط عمومی هم فقدان این هنرمند را به خانواده آن مرحوم و دوستداران و اهالی هنر تسلیت میگوید.
نگاهی به کارنامه تلویزیونی زندهیاد سیروس گرجستانی
متهم از دنیا گریخت
مرگ سیروس گرجستانی با اندوه بسیاری از مردم همراه شد و این شاید به خاطر خاطرات زیادی است که او در قاب تلویزیون برای مخاطب خلق کرد. در واقع او بیش از هر چیز، بازیگر مجموعههای تلویزیونی و اغلب طنز و کمدی بود و گزافه نیست او را یک بازیگر توانمند تلویزیونی بدانیم. جالب اینکه او عاشق فوتبال هم بود و از دوران نوجوانی وارد فوتبال شد و از دسته سوم به دسته اول آمد و در باشگاه شاهین (پرسپولیس) به مدت چهارسال حضور داشت. در سال ۱۳۴۷ و در حالی که ۲۴ ساله بود، تصمیم گرفت قید فوتبال را بزند و به سمت کار رفت. ابتدا به عنوان انباردار در کارخانه آزمایش مشغول کار شد و بعد از دریافت اولین حقوق به دیدار پدرش رفت تا حقوقش را به نشانه تقدیر و تشکر تقدیمش کند اما پدرش را پیدا نکرد و در تمامی این سالها تلاشی بیحاصل برای پیدا کردن او کرد اما اثری از او نیافت. گرجستانی در کارخانه آزمایش با مرحوم هادی اسلامی همکار بود و این همکاری بهانهای شد برای ورودش به تئاتر. سیروس گرجستانی در سال ۱۳۴۸ و در حالی که تنها ۲۵ سال داشت، وارد اداره تئاتر شد و سپس نخستین تئاترش را در سنگلج بازی کرد. اولین کار تئاتر سیروس گرجستانی «سنگ و سورنا» نام داشت که توسط همسر عباس جوانمرد کارگردانی میشد. گرجستانی در نهایت سال ۱۳۵۶ با سریال تلاش جلوی دوربین رفت تا اینکه بعد از انقلاب سال ۱۳۵۸ با فیلم «مجاهد» به عرصه بازیگری بازگشت. از جمله آثار درخشان برجای مانده از سیروس گرجستانی میتوان به بازیاش در سریال شهریار اشاره کرد که در آن گرجستانی نقش شاعر پرآوازه کشورمان با لهجه ترکی را ایفا میکند. خودش درباره این نقش گفته «من گزینه اول و آخر برای ایفای نقش شهریار بودم. برای اینکه به استاد شهریار به لحاظ ظاهری نزدیک شوم، گریم سختی روی من انجام میشد. شهریار یکی از بزرگترین شعرای ایران است و به همین دلیل شخصیتش برای من جذاب بود. هر چه بیشتر درباره او مطالعه میکردم، بیشتر به او جذب میشدم. کارگردان هم کاستهایی به من راجع به استاد داد که آنها را گوش کردم. جالب اینکه وقتی درباره استاد شهریار مطالعه کردم، متوجه شدم که او شباهت عجیبی به لحاظ فیزیکی، راه رفتن، نوع نگاه و گویش با پدر من دارد. اینگونه بود که بیشتر از قبل مجذوبش شدم. با ایفای نقش شهریار، گویی نقش پدر خودم را بازی کردم. من از تهران برای بازی در نقش شهریار به تبریز رفته بودم و برخی از بازیگران هم آذری بودند. وقتی با الهام از پدرم یکسری کارها را انجام میدادم، برای آنها عجیب بود و میگفتند که شهریار هم دقیقاً همین کارها را انجام میداد.» با این حال شاید بیشترین شهرت او به دلیل بازی در نقش هاشم بابازاده در سریال «متهم گریخت» به کارگردانی رضا عطاران باشد. گریم او در این سریال هم ماجرای جالبی دارد. رضا عطاران به دلیل اینکه لکه روی سر گورباچف، رئیسجمهور پیشین شوروی برایش جذاب بود، همین مدل را روی سر گرجستانی اجرا کرد و در واقع کله گورباچفی برای او ساخت. بازی در نقش آقا هاشم در سریال متهم گریخت که در ماه رمضان پخش میشد، محبوبیت او را بین مردم بیشتر کرد.
رضا صائمی
چرا از رفتن سیروس گرجستانی ناراحتیم؟
خنداند و رفت
سیروس گرجستانی که دار فانی را وداع گفت، خیلی از رسانهها با عناوین «آقا هاشم» و «متهم گریخت» تیترهایشان را تزیین کردند. او بیش از صد نقش رنگارنگ تلویزیونی، سینمایی و تئاتری در کارنامهاش داشت؛ اما نام این سریال مناسبتی ماه رمضان روی کل پرونده کاریاش سایه انداخته بود. بیشتر به این خاطر که در سریال «متهم گریخت» در نقش قهرمان قصه ظاهر شد و در باقی آثار غالباً بازیگر نقشهای دوم و سوم بود. سریال «متهم گریخت» را در 61 سالگی بازی کرد و این نکته را به اثبات رساند که در حرفه بازیگری، «بازنشستگی» معنایی ندارد. بازی در سریال «یادداشتهای کودکی» که نویسندهاش اصغر فرهادی بود، نقطه عطف کارنامه او را رقم زد. در این سریال او نقش شوهر اختر (مهرانه مهینترابی) را بازی میکرد. مرد آسوپاسی که شغلش شرخری است، همسرش او را ترک کرده و حاضر نیست با او زندگی کند. چهار سال بعد به ایستگاه «متهم گریخت» رسید و کاراکترش حسابی گل کرد. او طعم نداری و بیپولی را در زندگی واقعی چشیده بود. در یکی از مصاحبههایش گفته که فرزند طلاق بوده و در دوران جوانی سایه پدر را بر بالای سرش احساس نکرده است. پدری که دستفروش بوده و نمیتوانسته مخارج زندگی فرزند را تأمین کند. اگر گرجستانی پدر مرفهی داشت، هیچگاه سر از دنیای هنر درنمیآورد. او سالها بازیکن تیم فوتبال «شاهین» بود و چون دید از طریق فوتبال نمیتواند چرخ زندگی را بچرخاند، به دنبال شغلی دیگر رفت و در اداره تئاتر استخدام شد. سیروس گرجستانی زمانی که جلوی دوربین نقش آدمهای زیر خط فقر را بازی میکرد، بخشی از خود واقعیاش را به نمایش میگذاشت. این بازیگر آوارگی «آقا هاشم» در کوچه پسکوچههای تهران خاکستری را پیشتر با گوشت و پوست و استخوانش لمس کرده بود. او میدانست که یک مرد برای یک لقمه نان حلال چقدر باید جان بکند و عرق بریزد. بازی او در سریال «متهم گریخت» از دل برآمد و بر دل مخاطبان نشست. «هاشم» در شهرستان خودش اسم و رسم داشت و از طریق تعمیر اگزوز روزگار میگذراند. اما وقتی به دنیای پیچیده تهران پرتاب شد، نتوانست خودش را با مناسبات جغرافیای جدید تطبیق دهد. صداقت آقا هاشم رفته رفته رنگ باخت و تبدیل شد به مرد زیرکی که گهگاه متوسل به دروغ میشود تا بتواند گلیمش را از آب بیرون بکشد. آن دنیا اگر صحنه تئاتری داشته باشد، بازیگران زیادی هستند که میتوانند چراغش را روشن نگه دارند. علاوه بر مرحوم سیروس گرجستانی هنرمندانی چون جمشید مشایخی، داریوش اسدزاده، ملکه رنجبر، شهلا ریاحی، ابراهیم آبادی، محمدرضا کشاورز و خیلیهای دیگر، ستارههای آن صحنه ابدی خواهند بود. روح همگیشان شاد و یادشان گرامی.
احسان رحیمزاده