علی کربلائی حسینی، مدیر اطلاعرسانی و ارتباط با رسانههای اداره کل روابط رسانه ملی در یادداشتی که در هفته نامه صداوسیما چاپ شده است به موضوع عملکرد رسانههای آمریکایی در مواجهه با رفتار نژادپرستانه پلیس این کشور پرداخته است:
تصاویر ضبطشده نشان میدهند پنجم خرداد 1399، دِرِک چائووین، یک افسر پلیـس سفیـدپوست آمریکایی حیـن بازداشت جورج فلوید به اتهام جعل یک اسکناس 20 دلاری، 8 دقیقه و 46 ثانیه زانویش را بر گردن او فشار میدهد. گواهی فوت فلوید، مرد سیاهپوست آمریکایی، همان روز، کمتر از یک ساعت بعد از جریان بازداشت، در مرکز پزشکی «هنپین کانتی» صادر شد.
کالبدشکافی فلوید مشخص کرد فوت او ناشی از قتل بوده است. چائووین به قتل نفس درجه دو متهم شده و سه افسر دیگر حاضر در صحنه هم به همدستی و معاونت در این جرم متهم هستند. هر چهار افسر هم از کار برکنار شدهاند؛ اما طی یک هفته پس از مرگ فلوید، آمریکا به صحنه تظاهرات مردمی تبدیل شده؛ چه در مینیاپولیس که محل وقوع قتل بود، چه در دیگر شهرهای آمریکا مثل بوستون، هیوستون، لسآنجلس، لوئیزویل، نیویورک، اوکلند، فیلادلفیا و واشنگتن. اعتراض به این قتل، حالا به آمریکا محدود نمانده و جهانی شده است.
برخی دولتها به شهروندان خود اجازه میدهند به این جنایت ریشهدار در ایالات متحده اعتراض کرده و تظاهرات راه بیندازند، اما برخی متحدان غربی آمریکا از جمله فرانسه، کرونا را بهانه کردهاند و به مردم اجازه اعتراض به نژادپرستی در آمریکا ندادهاند. معترضان از غرب تا شرق، از دولتهای خود میخواهند تا به نژادپرستی و خشونت پلیس در آمریکا اعتراض کنند؛ اما چنین کاری برای متحدان آمریکا سخت است. برای نمونه، مکث 20 ثانیهای جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا برای پاسخ به سوال یک خبرنگار که از او خواست در خصوص ناآرامیها در آمریکا موضعگیری کند، خبرساز شد.
توجه جهانی به این رویداد در آمریکا دلایل متعددی دارد که یکی از آنها، مدعی بودن همیشگی ایالات به اصطلاح متحده در خصوص وضعیت حقوقبشر یا آزادی بیان در دیگر کشورهاست. عملکرد کاخ سفید در سرکوب اعتراضات و مواجهه با خواست مشروع مردم، دورویی این کشور در عمل به شعارهایش را عیان کرده و فرصتی برای بیدار کردن کسانی که خود را به خواب نزده باشند، فراهم آورده است. میتوان گفت وضعیت کنونی، مقطعی تاریخی بوده و نقشآفرینی در آن، آثار ماندگاری خواهد داشت.
خود آمریکاییها به خوبی از این موضوع آگاه هستند. بیجهت نیست که سه روز پیش، گرافیکا، شرکتی به اصطلاح خصوصی که میگوید با هوش مصنوعی به تحلیل حجم عظیمی از ترافیک شبکههای اجتماعی میپردازد، اتهام جالبی را علیه ایران، روسیه و چین وارد کرده است. این شرکت در گزارشی که به صورت هماهنگ در همه رسانههای آمریکا منتشر شد، اعلام کرد ایران، روسیه و چین از رسانههای خود برای حمله به آمریکا بر سر قتل جورج فلوید استفاده کردهاند.
در این گزارش ادعا شده این سه کشور از رسانههای سنتی و اجتماعی «به گونهای استفاده میکنند که ادامهدهنده روایت آنهاست و آتش اختلافات آمریکایی را شعلهورتر میکند.» رسانههای آمریکایی تلاش دارند بر پایه چنین تحلیلی، این روایت را جا بیندازند: ایران، روسیه و چین هر یک با هدفهای متفاوت، از حضور قابلتوجه تحریریههای آنلاین خود برای انتقاد از قتل فلوید، واکنش پلیس آمریکا به تظاهرات در این کشور و شخص دونالد ترامپ استفاده میکنند. این موضوع در گزارش قابلتامل است که گرافیکا تصدیق کرده حسابهای کاربری در ایران به اصطلاح به صورت آتش به اختیار و بدون هیچ حمایت دولتی یا حکومتی، به صراحت از آمریکا انتقاد میکنند و موضوع قتل فلوید برایشان اهمیت زیادی دارد؛ به طوری که خواستار برقراری عدالت شدهاند.
براساس آنچه شرح داده شد، نخست باید توجه داشت که رسانههای آمریکا از هیچ فرصتی برای تطهیر عملکرد رژیم خود فروگذار نمیکنند و هر جا که بتوانند از روایتسازی رسانهای و افسانه ساختن برای فرار از مسئولیت بهره خواهند برد. در آخر اینکه همانگونه که نظام بینالملل دیگر تکقطبی نیست، نظام بینالملل رسانهای هم تکقطبی نیست و رسانه ملی باید جایگاه مطلوب خود را به چنگ آورده و در راستای منافع نظام مقدس جمهوری اسلامی از آن بهرهبرداری کند.