«ملکاوان» محصول جدید اداره کل فیلموسریال معاونت برونمرزی، روی آنتن شبکه «آیفیلم» رفت. این مجموعه نمایشی به تهیهکنندگی محمد مصریپور و زهرا اسحاقیان، داستان زنی را روایت میکرد که به نظر میرسید همسرش در خارج از کشور خودکشی کرده؛ اما این ظاهر ماجرا بود و یافتن علت خودکشی، پای نهادهای امنیتی را به میان میکشید.
«ملکاوان» در گونه معمایی ساخته شده و به لحاظ موضوعی و ساختاری با بسیاری از سریالهایی که پیشازاین از تلویزیون پخش شده، تفاوتهایی داشت.
یکی از دلایل این تفاوت، عناصر دلهرهآور و ترس در برخی بخشهای این سریال بود که آن را متفاوت و قابلتأمل کرده بود. نازنین فراهانی، داریوش فرهنگ، امین زندگانی، رضا مولایی، پرویز فلاحیپور و فریبا متخصص ازجمله بازیگرانی هستند که نقشهای اصلی را بر عهده داشتند.
«ملکاوان» را احمد معظمی در ۳۰ قسمت کارگردانی کرده بود. سمیه تاجیک، مریم بهاری و پویان طایفه هم نویسندگان فیلمنامه این سریال بودند. از اتفاقات خوب این سریال، طراحی صحنه حرفهای آن است که به همت محمد صادقی سامان یافته و سوای بحث هنری در بازنمایی لوکیشن، تلاش او و عوامل تولید سریال بهویژه محمد مصریپور، تهیهکننده سبب شده عمارت موسوم به «کاخ مادر» که 63 سال پیش در روستای مازوپشته چالوس برای تاج الملوک، همسر رضا پهلوی ساختهشده بود و سالهاست با بیتوجهی وزارت میراث فرهنگی، به حال خود رها شده و بدون کاربری مفید مانده بود، به لوکیشن جذاب یکی از جالبتوجهترین سریالهای اخیر تلویزیون بدل شود. این اثر پنج ماه پیش تصویربرداری و پخش آن از اواخر دی ماه شروع شده بود. موسیقی تیتراژ جذاب این سریال نیز با صدای محمد معتمدی نظر بینندگان را جلب کرده بود.
شگفتیهای «ملکاوان»
احمد معظمی، کارگردان شناخته شدهای در تلویزیون است. او در «ملکاوان» تجربه یک سریال معمایی، پلیسی، جنایی و امنیتی را با سویههایی از ترس مقابل دوربین برده است.
به نظر معظمی، از همان سکانسهای ابتدایی، وجه معمایی سریال پررنگ بوده است. او این ویژگی را که به غیرقابل پیشبینی شدن اثر میانجامد، حسن یک اثر نمایشی میداند، بهطوریکه مخاطب نتواند از پیش، همه ماجراها و اتفاقات آینده را پیشبینی کند و حدس بزند.
وقتی از کارگردان «ملکاوان» سؤال میکنیم اصولاً چه جذابیتهایی در فیلمنامه سریال «ملکاوان» دیده که پذیرفته کارگردانش باشد، میگوید: فیلمنامه «ملکاوان» فیلمنامه خوبی بود. در بازنویسی و اجرا هم به فیلمنامه بیشتر پرداخته شد و در نهایت چیزی از کار درآمد که میبینید. فضاسازیهای خاصی در این سریال صورت گرفته است. سریال «ملکاوان» ترکیبی از گونههای مختلف است. دلم نمیخواست فقط یک کار امنیتی بسازم. «ملکاوان» هم ملودرام است، هم معمایی و هم رگههایی از ترس و دلهره دارد.
انتخاب بازیگران، موضوع دیگری است که معظمی دربارهاش توضیح میدهد: خانم فراهانی جزو بازیگران پر سابقه است. البته مخاطبان تلویزیون ذهنیت چندانی از نقشآفرینیهای ایشان ندارند. متأسفانه بعضی از بازیگران در همه سریالهای تلویزیونی حضور دارند و جذابیتشان را برای بیننده از دست دادهاند، ولی من سعی کردهام از بازیگرانی استفاده کنم که علاوه بر داشتن تواناییهای بالا، برای مخاطب هم به تکرار نرسیده باشند. به نظرم جنس نقشآفرینی خانم فراهانی بینظیر است. در کنار بازیگران کمتر شناخته شده، به چند چهره نیز نیاز داشتیم تا ترکیب بازیگرانمان کامل شود؛ مثلا آقای فرهنگ به لحاظ حرفهای وزن زیادی دارد. با این اوصاف معتقدم که گروه بازیگری سریال «ملکاوان» فراتر از تلویزیون است.
او میافزاید: یکی دیگر از ویژگیهای «ملکاوان» به لوکیشنهای سریال بازمیگردد. درباره انتخاب لوکیشن دقت زیادی شد. پیدا کردن بعضی از لوکیشنها واقعاً سخت بود، بهخصوص لوکیشنهای بکری که تابهحال دوربین به سراغ آنها نرفته باشد که این اتفاق در «ملکاوان» افتاد و از عوامل جذابیت آن است.
رفتار شخصیتها در سریال «ملکاوان» بهنوعی رمزآلود است؛ معظمی معتقد است که همین امر سبب جذابیت برای بیننده میشود. مخاطب نمیتواند چند قسمت جلوتر را حدس بزند. شخصیتهای سریال شناسنامهدار هستند و پرداخت خوبی روی آنها انجام شده است.
او تأکید میکند: مخاطبان باید در خصوص هر یک از این شخصیتها منتظر یک شگفتی باشند.
وقتی همهچیز بازی است
محمد مصریپور، تهیهکننده سریال «ملکاوان» میگوید: فیلمنامه «ملکاوان» را به خاطر معمایی بودنش و معرفی یکگونه جدید به مخاطبان تلویزیون دوست داشتم. بیننده در این سریال با چند داستان مجزا، ولی جذاب مواجه است که در نهایت، همه به یک قصه واحد میرسند. فیلمنامه را به معاونت برونمرزی پیشنهاد دادم که پذیرفته شد و کار را کلید زدیم.
او درباره انتخاب احمد معظمیبهعنوان کارگردان میگوید: معظمیگونههای مختلفی را کار کرده است و فکر میکنم کمتر کارگردانی را میتوان سراغ گرفت که مثل ایشان در گونههای مختلف فعالیت کرده باشد. گونههای مختلفی از جمله پلیسی، معمایی، وحشت و اجتماعی در مجموعه «ملکاوان» قابلرؤیت است و به نظرم معظمیبهخوبی میتوانست از پس کار بربیاید؛ بنابراین کار به وی سپرده شد.
او درباره فرازوفرودهای «ملکاوان» عنوان میکند: هر چه جلوتر برویم مخاطب متوجه میشود که چهره واقعی شخصیتها با آنچه در ابتدا دیده خیلی فاصله دارد. مطمئن باشید با گذشت زمان، بینندگان غافلگیر خواهند شد. شخصیتها آن چیزی نیستند که در ابتدا نشان میدهند. اینها همه یک بازی است. مخاطب در پایان متوجه میشود که هیچکدام از این روابط واقعی نبوده است. قصه سریال آنقدر جذاب و نو است که برای هر طیفی از مخاطبان با هرگونه حرف و زبان و فرهنگی دیدنی باشد.
وی افزود: قصه «ملکاوان» متفاوت، معمایی و سریالی چندوجهی است که شکست و امید و عشق را میتوان در آن مشاهده کرد. از طرف دیگر بحث مسائل امنیتی ایران هم در آن هست. مهرداد یک دانشمند ایرانی در یک کشور خارجی است که در زمینه بیوشیمی و بر روی آثار بمبهای شیمیایی کار و تحقیق میکند، ولی با ماجراها و تهدیدها و مشکلاتی در خارج از کشور روبهرو میشود.
ملودرامی خانوادگی
فیلمنامه سریال «ملکاوان» از چند حیث درخور توجه و تأمل است. از یکسو نگارش، گروهی صورت گرفته و درواقع رویکرد تیمیبر این اثر حاکم است و از دیگر سو، با تنوع ژانر، موقعیتهای متنوع قصه، تعدد و تنوع شخصیتها و فراز و نشیبهایی مواجه هستیم که در روایت قصه آن وجود دارد.
سمیه تاجیک، یکی از سه نویسنده سریال و بازیگر نقش «آسیه» در «ملکاوان» است که سر صحنه 90 درصد از تصویربرداری کار هم حضور داشته است. او درباره نحوه شکلگیری این همکاری میگوید: در بین ما سه نفر، خانم بهاری توانایی خیلی خوبی در طراحی و گسترش ایده و موقعیت دارد. آقای طایفه، توانایی ویژهای در ضرباهنگ بخشیدن به ساختار قصه دارد و خود من بخش دیالوگنویسی را بیشتر به عهده داشتم، اما روتوش نهایی به عهده هر سه نفرمان بود و در فضایی جمعی شکل گرفت.
ساختار فیلمنامه «ملکاوان» بهواسطه چندلایه بودن قصه خیلی هم ساده نبوده است. ما با قصهها و داستانکهایی مواجه هستیم که از یکسو معمایی و جنایی است و از سوی دیگر خانوادگی. ضمن اینکه موقعیتهای امنیتی هم به آن اضافه میشود. به همین خاطر، به نظر میرسد که انسجام بین این موقعیتهای متنوع و ایجاد نوعی وحدت ژانری در فیلمنامه سخت بوده است.
تاجیک دراینباره اعتقاد دارد: ما محور را بر ملودرام قرار دادیم و از مؤلفههای برخی گونههای دیگر نیز بهره بردیم. به نظرم دو بعد در سریال مبهم است، یکی وجوه فراطبیعی که برای ایجاد ابهام و دلهره مورد استفاده قرار گرفته است و البته در ادامه در تداوم درام به آنها پاسخ داده میشود؛ و دیگری جرم است که روند پیچیدهای دارد و به سویهی معمایی قصه کمک میکند. ما سعی کردیم که بستر ملودرام را به عنوان خط اصلی سریال حفظ کنیم و از این دو الگو در زیرمتن بهره ببریم.
نویسنده «ملکاوان» از تعدد و تنوع شخصیتها و مناسباتی که بین آنها برقرار میشود، بهعنوان عاملی یاد میکند که هم ضرباهنگ قصه و روایت را شتاب بخشیده و هم به جذابیت بیشتر آن کمک کرده است، چون وجود این تنوع به شکلگیری داستانکها و موقعیتهای دراماتیک متعددی انجامیده که در نهایت بر ضرباهنگ آن تأثیر گذاشته و آن را تندتر کرده است.
نظر تاجیک را درباره سویههای ترس در داستان «ملکاوان» هم جویا میشویم که میگوید: ترس، آن خشونتی است که مخاطب را میترساند، ولی دلهره به نظرم یکی از زیباترین غرایز انسانی است که در آن حکمتهایی برای اخلاقی زیستن وجود دارد. ایجاد دلهره و هیجان بدون ضربه اخلاقی و روانی نهتنها بد نیست که به جذابیت و ایجاد سرگرمیبرای مخاطب کمک هم میکند. دلهره جایی نفی میشود که مخاطب از حیث اخلاقی از احساس و تجربه آن آسیب ببیند. از این حیث هم مشکلی نیست. «ملکاوان» اگر اولین نباشد، جزو اولین سریالهایی است که در تلویزیون با ردهبندی سنی برای تماشاگر همراه شده و این خود نشان میدهد که سریال برخی از تابوها را شکسته و به تجربه تازهای در حوزه تلویزیون و سریالسازی دست زده است، اما هیچ آسیبی هم نمیزند.
خطر توأم با کامیابی
«ملکاوان» اولین سریالی است که نازنین فراهانی در آن ایفای نقش اصلی را برعهده گرفته است. «مهسا» شخصیتی زخمخورده است که در پی از دست دادن همسرش، باید با خانواده شوهر و اجتماع اطرافش بر سر حق حضانت فرزندان و سهمالارثش بجنگند. فراهانی، مهسا را شخصیتی پیچیده و چندوجهی و یکی از جذابترین نقشهای سریالهای تلویزیونی میداند. همچنین شخصیتپردازی درست به همراه قصه خوب و البته حضور احمد معظمیبهعنوان کارگردان، او را برای نقشآفرینی در سریال «ملکاوان» ترغیب کرده و از این همکاری کاملاً رضایت دارد. فراهانی همچنین شخصیت مهسا را ازجمله شخصیتهایی میداند که از حد تیپ فراتر رفته است و از این بابت، این کاراکتر را دوست میدارد.
به گفته او، یکی از نقاط قوت سریال «ملکاوان»، فیلمنامهاش است. او میگوید: وقتی بازی در این سریال پیشنهاد شد مشغول بازی در سریال «محکومین» بودم و ازآنجاکه در تمام اپیزودهای محکومین بازی میکردم، حجم کارم خیلی زیاد بود. فیلمنامه «ملکاوان» و نقش مهسا آنقدر خوب بود که خودم را به سریال رساندم. فیلمنامه «ملکاوان» ساختار درستی داشت، ضمن اینکه شخصیتها بهخوبی پردازش شده بود. روابط آدمها خیلی درست، منطقی و معقول بود و مهمتر از همه، شخصیتپردازیها درست بود. مهسا شخصیت پیچیده و چندلایهای داشت که کشف این لایهها و زندگی بخشیدن به او، برای من خیلی جذاب بود. یکی از نقاط قوت دیگر سریال، گونه متفاوت آن بود که برای اولین بار در تلویزیون اتفاق میافتاد. این عوامل مرا با کاری مواجه کرد که جذابیت زیادی داشت و وسوسهکننده بود. طبیعتاً هر بازیگر دیگری غیر از من هم در پذیرش این نقش تردید نمیکرد.
نگاهی به کارنامه بازیگری نازنین فراهانی نشان میدهد که در سینما به نسبت تلویزیون پرکارتر بوده است. او عنوان میکند: در یک دوره طولانی شاید 10 ساله، خودم قبول نمیکردم که در هر سریالی بازی کنم و نگاهم بیشتر به سمت سینما بود؛ ولی حالا که «ملکاوان» را میبینم مطمئن هستم که در تلویزیون هم میشود سریال خوب ساخت. به نظرم معاونت برونمرزی صداوسیما و شبکه «آیفیلم» این معاونت، برای سرمایهگذاری در این ژانر، خطر کرد و موفق شد. کار کردن در اثری که رگههایی از وحشت داشته باشد، برای همه ما نوعی مخاطرهآمیز بود، اما ظاهراً این کار خیلی خوب جواب داده، چراکه هم درباره کلیت سریال و هم بازی خودم، بازخوردهای خیلی خوبی از مردم میگیرم.
نقش مؤثر و معماگونه «وحید»
رضا مولایی در سریال «ملکاوان» ایفاگر نقش «وحید» است؛ شخصیتی مرموز و پیچیده که نقشی عمده در پیشبرد قصه دارد و سرنوشتش با زندگی مهسا، شخصیت اصلی اثر گره خورده است. این بازیگر، جذابیت این شخصیت را در وهله اول، وامدار قصه خوب و شخصیتپردازیهای درست میداند.
مولایی اظهار میکند: شخصیت «وحید» برایم خیلی جذاب بود؛ نقشی پرپیچوخم که برای من جذابیت زیادی داشت. فکر میکنم از آن نقشهایی بود که به هر بازیگری پیشنهاد میشد حتماً قبول میکرد. وحید یک نقش تخت، ساده و عادی نیست و نقش مؤثر و معماگونهای در قصه دارد. این هم از دیگر نقاط قوت این نقش بود.
او اضافه میکند: در هر قسمت سریال، برخی از گرههای قصه باز میشود. در ادامه هم زوایای تاریک دیگری از شخصیت «وحید» روشن خواهد شد. ساختار سریال «ملکاوان» خیلی سینمایی است. اگر حواس مخاطب حتی برای لحظهای پرت شود، شاید بخشی از قصه را از دست بدهد. به همین دلیل، بینندگانی که با دقت «ملکاوان» را دنبال میکنند، از آن لذت میبرند و جذب کار میشوند.