فرزند دوم شهید فخر ایران، در رادیو ایران گفت: نتانیاهو نامش را بر زبان آورد، اما نمی‌دانست همان لحظه، دانشمند ایرانی با پوزخندی معنادار، خواب را از چشمانش می‌رباید. پوزخندی که تا آخرین روز حیات «شهید فخری‌زاده» کابوس شبانه تل‌آویو شد.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، حامد فخری زاده فرزند «شهید فخری زاده» در سالروز شهادت پدرش مهمان برنامه «ایران امروز» شد.

 پسر شهید «محسن فخری‌زاده» گفت: پدرم معتقد بود آبرویی که در طول عمر خود کسب کرده، باید خرج مردم و رفع مشکلات آن‌ها می‌شد و من دیدم که چگونه مشکلات مردم را پیگیری می‌کرد.

 وی ادامه داد: 20 سال پدرم در راس فهرست ترور رژیم صهیونیستی بود. سال های آخر عمرش شرایط، امنیتی و سخت شده بود و ما هر روز منتظر شنیدن خبر شهادتش بودیم تا اینکه صبح جمعه، هفتم آذر سال 1399 خودروی حامل پدر و مادرم در مسیر بلوار مصطفی خمینی شهر آبسرد دماوند در عملیاتی انتحاری و مسلحانه مورد هدف قرار گرفت و بابا مجروح شد.

 من دو برادر دیگر به اسم هادی و مهدی دارم. بعد از این اتفاق مادرم با هر سه ما تماس گرفت. وقتی با من تماس گرفت، گفت «بیا پدرت را زدند» چون به محل حادثه نزدیک بودم، سریع خودم را به آنجا رساندم. پدرم اول به بهداری آبسرد و پس از مدتی با بالگرد به بیمارستان بقیه الله منتقل شد و حدود ساعت  6 بعدازظهر به شهادت رسید.

 پسر دانشمند هسته ای ایران بیان کرد: رابطه من و برادرهایم با پدر و مادرم بسیار صمیمی‌ بود. ما بیشتر با پدر رفاقت می‌کردیم تا پدر و پسری، آنقدر نوع نگاه او به ما گرم و صمیمی‌ بود که واقعا به عنوان یک رفیق وی را در کنار خود می‌دیدیم. وقتی دلتنگ پدر می‌شوم عکاس هایش را که به تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسد، می‌بینم و شعر می‌خوانم چون به خاطر مسائل امنیتی نمی‌توانستیم زیاد از بابا عکس بگیریم.

 حامد اضافه کرد: پدر خصوصیات و اخلاق شاخص زیادی داشت اما بارزترین خصوصیت او این بود که بسیار اهل مطالعه و تحقیق در حوزه کاری خود و در دیگر حوزه‌ها بود. بابا علاقه بسیار زیادی به باغداری، گل و گیاه و زنبورداری داشت و در مورد هرس انواع گیاهان یا زنبورداری کتاب می‌خواند و تحقیق می‌کرد.

  گفتنی است «ایران امروز» چهارشنبه 7 آذر به تهیه کنندگی سیما پاتیمار و اجرای محمدرضا درویش روانه آنتن رادیو ایران شد.