جنگ هرجا که باشد، جز طعم تلخی و ناگواری و رنج در کام نمینشاند؛ اما منازعه تمامعیاری که از هفتم اکتبر 2023 به اینسو، گریبان مردم مظلوم غزه و حالا شهروندان بیدفاع لبنان را گرفته، از آنهاست که تا ابد در پیشگاه وجدان بشریت زنده خواهد ماند و سکوت و بیعملی نهادهای بینالمللی و دولتها و سران کشورهای گوناگون، بهویژه جهان اسلام را تقبیح خواهد کرد.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، در کوران این حوادث سخت و نسلکشی مستمر صهیونیستها در مناطق تحت حمله، شاید برای خیلی از ما که از میدانهای خبر و جنگ دوریم، تماشای خبرنگاران و راویان متعهدی که پا به میدان جنگ گذاشتهاند، از نزدیکترین جای ممکن در صحنه نبرد گزارش میفرستند و عمق جنایت و تعدی دشمن علیه مردم را به رشته روایت میکشند، جای تعجب داشته باشد. آنها که گویی ارزشهای خبری را زندگی میکنند و وقتی از آوارگی مردم غزه و حملات رژیم صهیونیستی میگویند، سخن برآمده از عمق جانشان لاجرم بر جان مینشیند و دل را میخراشد.
اکنون که دامنه این جنگ به لبنان رسیده، امکان تهیه خبر و گزارش بیشتر شده است. تاکنون کمتر خبرنگاری امکان حضور در فلسطین و نوار غزه را داشته و حالا با کشیده شدن دامنه جنگ به لبنان، خبرنگاران و مستندسازانی که در صحنه درگیریها حاضرند، امکان بیشتری برای تهیه خبر و گزارش و مستند دارند. حالا روایتگری این راویان شجاع که بهخوبی از خطر کارشان آگاهاند، ارزشی دوچندان پیدا کرده است؛ چراکه در این میدان، در کنار روایت اول، بیان صادقانه و ارائه تصویر بزرگ مقاومت، پیوند عمیقی با ایثار و ازجانگذشتگی در مسیر رساندن صدای مظلومان به جهان یافته و مخابره اخبار دلاوریها و حماسهانگیزیهای رزمندگان مقاومت، خورشید امید به نصر خداوند و پیروزی حتمی لشکر خدا بر سپاه شیطان را فروزان نگه میدارد.
گفتوگوی هفتهنامه صداوسیما با تعدادی از این خبرنگاران و برنامهسازان که اکنون در لبنان مستقرند، گویای همین نکات است.
محسن اسلامزاده، مستندساز
برتری در نبرد روایتها
محسن اسلامزاده مستندسازی است که این روزها در لبنان مشغول اطلاعرسانی از اتفاقات جاری و تجاوز صهیونیستهاست. او فیلمسازی باتجربه در حوزه مستندسازی بحران و جنگ است و کارگردانی آثار موفقی، ازجمله «تنها میان طالبان»، «زندگی میان پرچمهای جنگی»، «اسرار زندان ابوسلیم»، «بهدنبال صلح» و «روز ناتمام من و فرمانده» را در کارنامه دارد. اسلامزاده که مدتی برای ساخت مستندی با موضوع حملات تروریستی رژیم صهیونیستی در لبنان حضور داشت، بعد از ماجرای انفجار پیجرها و شهادت سیدحسن نصرالله روند ساخت مستندش را متوقف کرد و اکنون مشغول مخابره اخبار حملات اسرائیل به جنوب لبنان به رسانههای مختلف است.
اولویت جنگ رسانهای
او درباره حضور رسانهها و آرایش میدان رسانهای در لبنان به خبرنگار هفتهنامه صداوسیما گفت: بهنظرم، جنگ روانی و ترکیبی پیچیدهای در جریان است و ما شاهد یک جنگ ترکیبی هستیم که علیه محور مقاومت راه افتاده است. غربیها طی یک تقسیم کار، اتاق فکر نظامی، امنیتی، رسانهای و فرهنگی تشکیل دادهاند و هموزن توان نظامی و لجستیکیشان در میدان رسانه نیز فعالاند.
اسلامزاده تأکید کرد: یک شبکه آمریکایی حدود 80 نفر خبرنگار به بیروت اعزام کرده است. فرانسویها که میدانند مطالبشان در لبنان طرفدار دارد، دستبهقلم شدهاند و با تولید محتوا خط اسرائیل را در پیش گرفتهاند و با فتنهانگیزی در جبهه مقاومت و شایعهپراکنی میخواهند افکارعمومی را مسموم و القا کنند که ایران حزبالله و لبنان را رها کرده و حتی با طرح اتهامات دروغین بنیان همدلی دو ملت ایران و لبنان را سست کنند.
ماه پشت ابر نمیماند
این مستندساز مهمترین راهبرد را روایت صحیح دانست و افزود: امروز جنگ، جنگ روایتهاست و اینکه چگونه باید روایت شود. شاید در ابتدا رسانههای صهیونیستی روی حمله 7 اکتبر و گروگانها مانور دادند تا مردم فلسطین را جنایتکار معرفی کنند؛ ولی دنیا چنین چیزی را نپذیرفت و اکنون تمام دنیا فهمیده که غزه پیشاز این حمله و در طول تاریخی دراز در حکم یک زندان واقعی بود و اعتراضاتی که در سراسر دنیا علیه اسرائیل میشود، برگرفته از همین روایتهاست.
وی افزود: هرکس میتواند بیاید اینجا و گوشهای از روایت را به دست بگیرد؛ اما مهم این است که باید باری از دوش بردارد. بزرگترین وجه روایت صحیح و درست ماجرا مدیون دانستن زبان است که بسیاری از ما در این زمینه قوی نیستیم. ما نیاز داریم این روایت صحیح را به زبانهای مختلف ارائه دهیم. چقدر برای زبانهای رایج جهان اسلام تولید محتوا کردهایم؟ اگر این روایتها برای شبهقاره هند، مالزی و امریکای جنوبی درست شکل بگیرد، میتوانیم مدعی رقابت با رسانههای آمریکایی و صهیونیستی شویم.
اسلامزاده درباره اینکه مستندسازان و خبرنگاران ایرانی چقدر در این موقعیت فعال بودهاند، بیان کرد: من خبرنگاران مختلفی را اینجا دیدم که زیاد هم هستند. روزهای اول جنگ بیروت پس از ماجرای انفجار پیجرها تعداد خبرنگاران خارجی زیاد شدند؛ اما پس از شهادت سیدحسن نصرالله تعداد بیشتری از برنامهسازان و مستندسازان به اینجا آمدند. یک زمانی آرزو داشتیم یک ایرانی از قلب درگیریهای منطقه گزارش تهیه کند و حالا برای فضای فارسیزبان، علاوهبر خبرنگارانی از معاونت سیاسی، تعدادی از برنامهسازان هم از معاونت سیما به لبنان آمدهاند و این آرزو محقق شده است. امیدوارم این گروهها بتوانند آورده مناسبی به جریان روایتی جنگ اضافه کنند.
تحلیلگر نظامی و عکاس کم داریم
این مستندساز درباره ترکیب برنامهسازان و خبرنگاران و فعالان رسانهای حاضر در لبنان متذکر شد: اکنون ما به تحلیلگرهای نظامی نیاز داریم. خبرنگاران راویانیاند که آنچه را در لحظه مشاهده میکنند، به تصویر میکشند؛ اما اینجا جای عکاسان خالی است و شاید اگر جنگ طولانی شود، باید گروههای برنامهساز بهتناوب بیایند و به ثبت وقایع و مستندسازی آن اهتمام داشته باشند.
وی با اشاره به یک سال روایت عملیات رسانهای طوفانالاقصی و تأثیر آن روی تولید محتوا از جنگ بیروت گفت: ما در عملیات طوفانالاقصی کار رسانهای میدانی چندانی نداشتیم؛ چراکه شرایط برای حضور خبرنگاران و مستندسازان در غزه مساعد نبود. در آن زمان هم خبرنگاران در بیروت مستقر بودند و تولید محتوا میکردند؛ اما اوضاع اکنون بهتر شده و گروههای مختلف خبری از رسانههای مختلف، از جمله صداوسیما مشغول اطلاعرسانی و تولید محتوا هستند.
اسلامزاده که سال گذشته برای ساخت مستند «بهشت کوچک من» راهی شهر خیام در نقطه صفر مرزی با اراضی اشغالی شده بود، درخصوص شرایط برنامهسازی گفت: من مستندسازی هستم که در شرایط میدانی بهتر عمل میکنم و سالها در این عرصه تجربه کسب کردهام؛ ازاینرو، وقتی بعد از جنگ غزه وارد لبنان شدم تا مستندم را بسازم، درگیر موضوعات خبری شدم. این مستند درباره شخصیتی است که باوجود هشدارها به ترک منطقه، خانهاش را که در نقطه صفر مرزی بین لبنان و اراضی اشغالی فلسطین قرار دارد، ترک نمیکند. اکنون مراحل تدوین، صداگذاری و ساخت موسیقی مستند «بهشت کوچک من» به پایان رسیده و میخواهم آن را به جشنواره سینما حقیقت برسانم.
وی که اکنون مشغول کار خبری و تولید محتوا برای رسانههای مختلف درباره اوضاع بیروت است، درخصوص تأثیر وقایع اخیر بر تجربیاتش گفت: زمانی که ماجرای انفجار پیجرها رخ داد، یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت بیا اینجا فیلم بساز. من هم که دیدم موقعیت ویژهای اینجا حاکم است، آمدم و مستندم را شروع کردم. در روزهای پایانی کار مستندم بودم که شهادت سیدحسن نصرالله رخ داد و آنجا بود که مجبور شدم دوربینم را برای مخابره اخبار و گزارش زنده از اوضاع لبنان تنظیم کنم و وارد کار خبری شوم؛ اتفاقی که برای خودم هم سرشار از تجربه و آگاهی است و من را در این عرصه قویتر کرده است.
**
علی صدرینیا، تهیهکننده و مستندساز
ارائه روایت واقعی از رویدادها
علی صدرینیا را با تهیهکنندگی برنامه «بیواسطه» و کارگردانی مستند «غیررسمی» میشناسیم. او که در تولید برنامه «بهافق فلسطین» هم نقش بسزایی داشته، اکنون در مقام مستندساز و خبرنگار در بیروت حضور دارد و در کنار دیگر خبرنگاران روایت صادقانه از وقایع این روزهای در لبنان را برعهده گرفته است.
روایت صادقانه راه را برای خودش باز میکند
وی درخصوص آرایش میدان رسانهای در لبنان گفت: پس از اتفاقات 7 اکتبر و طراحی عملیاتی که حماس در آن دست بالا را داشت، باید هر دو وجه نظامی و رسانهای پررنگ میشد. ازاینرو، نگاه رسانهای از همان ابتدا مبتنیبر واقعیت شکل گرفت که در درون خودش خویشتنداری و درایت هم داشت. این نگاه مبتنیبر واقعیت، فراتر از آن چیزی بود که رسانههای غربی منعکس میکردند. اینطرف در جبهه شمالی شهرکهای صهیونیستی خالی از سکنه شده و خیلی از ساکنین فرار کردند و هر روز بر عدم توفیق اسرائیل صحه گذاشته میشد و تضعیف عملیات رسانهای غربی را به همراه داشت.
صدرینیا تصریح کرد: راهبردی که در این میان جواب داده، ارائه روایت واقعی و صادقانه از رویدادها بوده است. بهطور مثال، برخلاف سانسور شدید رژیم صهیونیستی درباره تلفاتش در این جنگ، حماس از ابتدا تعداد شهدایش را اعلام کرد و این نگاه صادقانه دنیا را متوجه عمق جنایت رخداده کرد.
تکاپو برای بازنمایی تصویر مقاومت
این مستندساز با اشاره به حضور گروههای خبری در لبنان به خبرنگار هفتهنامه صداوسیما گفت: تعدادی گروه در این یک سال در لبنان حضور داشتند؛ اما با همراهی معاونت سیما و اعزام برنامهسازان به لبنان این حضور بسیار پررنگ شده است؛ گروههایی که هم تولید محتوا میکنند و هم بازوی رسانهای برای مخابره وقایع بهشکل زندهاند. درحالیکه دشمن میخواهد این عملیات را تحریف کند، گروه رسانهای مقاومت با بیان هر آنچه رخ میدهد، عمق فاجعه را به تصویر میکشد. ضمن اینکه مستندسازانی که در اینجا حضور دارند، علاوهبر تولید محتوا برای اثرشان، گزارشهای دقیقی را از آنچه رخ میدهد هم ارائه میدهند و فعلاً همه گروههای رسانهای در تکاپو برای روایتهای متفاوت از این وقایعاند.
وی افزود: سال گذشته دوست داشتیم امکان حضور و کار رسانهای برای ما مهیا میشد. آورده ما هر چند محدود، اما محتواهایی بود که صادقانه روایت شدند و دنیا را متوجه این جنایت کردند. هرچند میدان نبرد محدودیتهایی هم بهلحاظ فیلمبرداری و هم حضور دارد، اکنون روایت دقیق از وقایع برای ما مهم است.
سیدمحمدحسن حسینی، خبرنگار صداوسیما در لبنان
لزوم تحلیل و بررسی کارشناسانه رویدادها
سیدمحمدحسن حسینی، خبرنگار صداوسیما بیش از سه دهه است برای بازتاب وقایع جهان اسلام و محور مقاومت از لبنان، در این کشور حضور دارد. او از معدود خبرنگارانی است که پوشش خبری جنگ غزه را در یک سال اخیر بر عهده گرفت و اکنون نیز در محور مقاومت جنگ لبنان را پوشش میدهد. وی درخصوص جنگ رسانهای در منطقه گفت: ما در سالگرد جنگی هستیم که از هر سو با دیگر جنگهای منطقه متفاوت بوده است. معمولاً جنگهای این منطقه در سرزمین دشمن و ضربتی و کوتاهمدت بوده؛ اما اکنون این جنگ به سالگردش رسیده و برای رژیم صهیونیستی هیچ دستاوردی نداشته است. نه گروگانهایش را آزاد کرده و نه حماس را درهمشکسته است.
شتر در خواب بیند پنبهدانه
حسینی با اشاره به ویژگی جنگ لبنان افزود: در لبنان اوضاع متفاوت است. تمرکز بر روی مناطق شیعهنشین است و بعد از انفجار پیجرها و شهادت دبیرکل حزبالله لبنان، تمرکز رسانهها روی محور مقاومت بیشتر شده است. خبرنگار حوزه مقاومت تأکید کرد: پیشبینی اسرائیل این بود که با ترور فرماندهان، ساختار رزم از هم میپاشد و هرجومرج میشود و اسرائیل پیشروی میکند؛ اما هرچه جلوتر آمدهاند، با استیصال بیشتری روبهرو شدهاند. هدف آنها حذف حزبالله در جنوب لبنان است و ترکیب رسانهایشان به شکلی است که با تحریف و دروغ کار را پیش میبرند. وی افزود: برای گروههای رسانهای که در لبنان مستقرند، مخابره اطلاعات و اخبار دقیق اهمیت دارد و همه تلاششان را میکنند تا در این جدال رسانهای پیروز شوند؛ چون درحالحاضر، رسانههای غربی، آمریکایی و صهیونیستی تلاش میکنند اخبار دروغی را منتشر و روحیه مقاومت را تضعیف کنند.
تحلیل ابعاد درگیریها راهگشاست
حسینی درخصوص پیوست رسانهای این جنگ به خبرنگار هفتهنامه صداوسیما اظهار کرد: میتوان بخشی از این عملیات رسانهای را با برنامهریزی جلو برد؛ اما باتوجهبه رویدادهای ناگهانی باید بنا به شرایط موجود و با انعطافپذیری جلو رفت تا صحنه نبرد را از دست ندهیم. ما در پیوست رسانهای باید گستردهتر از جبهه نظامیباشیم و در کنار رسانههای جبهه مقاومت بهطور هماهنگ عمل کنیم.
خبرنگار صداوسیما درخصوص ترکیب رسانهای موجود گفت: ما با ترکیبهای مختلفی در جنگ غزه و اکنون در لبنان روبهروییم. این تفاوت برگرفته از توان رسانهای در کنار توان نظامی میان این دو جبهه است. ما در فضای محور مقاومت با یک انسجام و نظم براساس راهبردهای مشخص حرکت میکنیم؛ اما تفاوت این جنگ با همه نبردهایی که مقاومت با رژیم صهیونیستی داشت، زیاد است و نیاز به راهبردهای دقیقتری دارد. باید این تجربهها مدون شود و طی کار کارشناسی نقاط ضعف و قوتش بررسی شود تا به خبرنگاری در بحران ارتقا ببخشد.
امیدآفرینی در جبهه مقاومت در صدر امور
وی ادامه داد: نیاز اکنون مخاطب تحلیل و بررسی وقایع است تا خط فکری او را بهسمت جبهه مقاومت امیدوار کند. این کمبود در ترکیب رسانهای مقاومت مشهود است. بهطور مثال، ارتش اسرائیل یک هفته تلاش کرد روستایی را در جنوب لبنان بگیرد؛ اما نتوانست. این موضوع میتواند بهتنهایی نمادی از مقاومت حزبالله باشد؛ اما بهدلیل عدم تحلیل و نگاه کارشناسی، این استیصال رژیم صهیونیستی دیده نشد. بهجایش، آنها اگر این روستا را میگرفتند، از توان نظامیشان کلی محتوا تولید کرده بودند. حسینی با اشاره به دست برتر رسانهای جبهه مقاومت گفت: شاید توان رسانهای ما در حد رسانههای غربی نباشد؛ اما خبرنگار ما هرآنچه را میبیند، مخابره میکند. او ضمن مخابره لحظات واقعی نقاط ضعف و قوت را هم بررسی میکند و این موضوع خودش یک برتری به رسانههایی میدهد که سوگیریهایشان در مسیر پوشاندن حقایق مشهود است.
خبرنگار اعزامی خبرگزاری صداوسیما به لبنان
بودن در میان مردمانی استوار و حامی مقاومت
سجاد مهتری ازجمله خبرنگاران اعزامی معاونت سیاسی به لبنان است؛ او با بیان اینکه در روایت رسانهای طوفانالاقصی و وعده صادق 1 اخبار کذب بسیاری از سوی رسانههای صهیونیسم منتشر میشد و افکارعمومی را منحرف میکرد گفت: اکنون در لبنان نیز اخبار کذب بسیاری از سوی اسرائیل غاصب نظیر به شهادت رسیدن برخی سران مقاومت منتشر میشود تا واکنش حزبالله را بگیرند و سپس اقدامات بعدیشان را برنامهریزی کنند. بنابراین مهم است که از موثق بودن اخبار اطمینان حاصل کنیم.
وی درباره انگیزه حضورش در لبنان باتوجه به شرایط جنگی گفت: عاشق حرفه خبرنگاریام؛ این عشق و تعهد باعث میشود سختترین شرایط را بپذیری و با خطراتش همراه شوی. شرایط جنگی است و سختیهای روایتگری قابل توصیف نیست.
مهتری رسانههای بینالمللی دیگری هم در اینجا حضور دارند و فعالیتی که داریم روزانه با هماهنگی حزبالله لبنان انجام میشود.
خبرنگار اعزامی خبرگزاری صداوسیما به لبنان با بیان اینکه پهپادهای اسرائیل در آسمان میچرخند و شناسایی و رصد میکنند گفت: باوجود شرایط حاکم در لبنان، اصابت موشکها و انفجارهای مکرر، اطلاعرسانی درباره جنایات رژیم صهیونیستی و روایتگری صادقانه در این روزها را امری ضروری و اجتنابناپذیر میدانیم.
وی با اشاره به اینکه گزارشهای ما یک بخش خوب هم دارد گفت: باوجود حملات و بمباران پیدرپی رژیم صهیونستی، مردم روحیهشان را از دست ندادهاند و همچنان مقاوم و استوارند.
وی ادامه داد: برای تهیه گزارشی به بیمارستان رفته بودم و با مجروحان حملات اخیر که صحبت میکردم میگفتند کار ما وقتی از بیمارستان مرخص شویم، شروع میشود. اسرائیل خیال باطلی کرده که اگر ما را بزند روحیهمان را از دست میدهیم. خیر، اینطور نیست. این مقاومت و استواری مردم منطقه حال ما را خوب میکند؛ اینکه خودشان را از راه مقاومت کنار نمیکشند و در این مسیر استوار و ثابتقدماند. این مردمان خوب و با صلابت حال ما را هم خوب میکند.
وحید یامینپور، پژوهشگر و فعال رسانهای
نیازمند راهبردهای رسانهای عمیقیم
وحید یامینپور، نویسنده، پژوهشگر، فعال رسانهای و مجری شناخته برنامههایی چون «دیروز امروز فردا»، «جهانآرا» و «کلمه» و... مدتی است به بیروت سفر و پوشش رسانهای از تحولات لبنان و روایتگری این نبرد سرنوشتساز را آغاز کرده است. وی درخصوص آرایش رسانهای موجود در لبنان گفت: ما اکنون با لبنانی روبهروییم که فرازوفرودهای انتخاب رئیسجمهور در آن هنوز ادامه دارد. هرچند خبرهایی مبنیبر ضرورت انتخاب فوری رئیسجمهور برای این کشور منتشر شده، همچنان با کشوری روبهروییم که درحال فاصلهگذاری رسانهای با حزبالله لبنان است. این فاصلهگذاری بین رسانههای مقاومت با رسانههای عربی، غربی، سعودی و صهیونیستی مشهود است و حتی از بیلبوردهایی که در سطح بیروت نصب شده و پیام خلع سلاح و «نه به جنگ» را میدهد، میتوان متوجه این فاصله شد. شیوه بمباران شهرها هم بهگونهای است که فقط مناطق شیعهنشین و حزبالله را هدف گرفته است.
حالا وقت تثبیت روایت ایرانی از جنگ است
یامینپور در پاسخ به این پرسش که در مقایسه با رسانههای دشمن چه راهبردهایی برای برتری رسانههای مقاومت دنبال میشود، بیان کرد: فعلاً در راهبردهای رسانهای یکپارچگی عمیقی دیده نمیشود و همچنان شبکههای المیادین و الجزیره نقش پررنگی در عرصه اطلاعرسانی ایفا میکنند؛ رسانههایی که مورداعتماد جهان عرباند و روایت عربی را از 7 اکتبر در دست گرفتهاند.
نکته مهم در سخنان یامینپور اشاره به مقطع مغتنم و بسیار حساس برای رسانههای ایرانی است تا جایگاه خود در جانبخشی هرچه بیشتر و سرآمد روایت ایرانی از جنگ تثبیت کنند. او گفت: اکنون در جنگ لبنان این فضا برای ما مهیاست تا روایت ایرانی را قوت ببخشیم.
این نویسنده و پژوهشگر درخصوص ترکیب روایت ایرانی در لبنان به خبرنگار هفتهنامه صداوسیما اظهار کرد: اکنون بخشی از تمرکز بر اخبار نظامی است که آنهم برگرفته از رسانههایی مانند المیادین و الجزیره است.
یامینپور ادامه داد: در جانب ایرانی، هر گروه رسانه به شکل خودجوش و براساس علاقه شخصی گوشهای از کار را گرفته، عدهای برای تهیه مستند و عدهای برای تولید محتوا، آنچه را رخ میدهد، ثبت میکنند. دلیل آن هم مشخص است؛ چراکه در اینجا بهدلیل شرایط ویژهای که حاکم است، دسترسیها به حتی نیروهای حزبالله بسیار دشوار است. فقط باید راوی هر آنچه رخ میدهد، باشیم؛ هرچند امیدواریم در هفتههای آتی شاهد انسجام بیشتری در این روند رسانهای باشیم.
سفرنامهای درباره حالوهوای لبنان مقاوم
وی با اشاره به تجربه حضورش در لبنان گفت: از سال 2003 بیش از هفت بار به لبنان سفر کردم و با شهیدان مصطفی بدرالدین و سیدحسن نصرالله گفتوگو کردم. اما در این سفر که بیشتر به قصد نوشتن سفرنامه و تولید محتواست، سعی کردهام روایتهایم را از زاویهای متفاوت ثبت و در فضای مجازی و رسانهها منتشر کنم. بهگفته یامینپور، چندین گروه رسانهای در اینجا مستقر شدهاند و هرکدام روایت خود را برای رسانهشان بیان میکنند. ما به این روایتها نیاز داریم. ما در وضعیت تاریخی ویژهای هستیم و بهحقیقت، این جنگ، جنگ ما هم هست و ما بهنوعی خودمان را روایت میکنیم. این فعال رسانه با تأکید بر حضور فعال رسانههای ایران در لبنان گفت: این حضور برای همه ما کولهباری از تجربه را به همراه خواهد داشت. همه کسانی که در حوزه خبر و مستند صاحبتجربهاند، اینجا حضور دارند و حتماً در روزهای آتی با تولیدات آنها چه در رسانه ملی و چه در رسانههای خبری و فضای مجازی همراه خواهیم بود.
روایت برتر؛ اسمرمز ماندگاری مقاومت
چرا حضور میدانی راویان ایرانی در لبنان مهم است؟
برای نسل ما که سخنرانیهای حماسی و شورانگیز سیدحسن نصرالله برایمان حکم دروازه ورود به دنیایی پر از شکوه و امیدواری به تحقق وعدههای خدا را داشته، تصور لبنان بدون سید مقاومت آنقدر تلخ است که وقتی راویان این روزهای دشوار ضاحیه را در قاب تلویزیون و فضای مجازی و... میبینیم، با خودمان میگوییم بدون سیدحسن، بدون فؤاد شکر، بدون ابراهیم عقیل و... بدون استوانههای قدرت حزبالله، تحمل بودن و ماندن در لبنان چقدر میتواند سخت باشد.
این البته بُعد عاطفی ماجراست. واقعیت این است که به ما یاد دادهاند اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبه ولینا را به آیههای فتح و نصرت قریب الهی پیوند بزنیم و هر روز به خودمان یادآوری کنیم ایمان و استقامت تنها رمز استحکام بنایی است که قدمتش بهدرازای تاریخ انسان است: ان الباطل کان زهوقا. ما برحقیم و همین کفایت میکند تا با همه جانمان مسیری را که شهیدان پاکباخته مسیر مبارزه با باطل رفتهاند، ادامه بدهیم و با تمام توان رسانهایمان راوی مقاومت در سرزمین مجروح، اما ایستاده و پایدار لبنان باشیم؛ درست همان کاری که امروز دیدبانان رسانهای ایران در این کشور میکنند تا همصدای مقاومت را به گوش دنیا برسانند، هم استواری ملت بزرگ لبنان و رزمندگان حزبالله را با رنگ و آهنگ روایت پرچمدار جبهه مقاومت به تصویر بکشند و طنین بیندازند.
حزبالله زنده است
حزبالله هم اگرچه بزرگترین و مؤثرترین رسانهاش، یعنی سیدحسن نصرالله را از دست داده، همچنان از نصرت الهی برخوردار است و همانگونه که ساخت قوی و چندلایه آن در غیبت فرماندهان و دبیرکل شهیدش بهسرعت خویش را ترمیم کرد و از لحظه شهادت سیدحسن نصرالله تابهحال، با قدرت و شدت بیشتری حضور در میدان نظامی را استمرار بخشیده، حیات ساختار رسانهای این نهاد بزرگ مقاومت نیز تداوم دارد؛ کمااینکه بهعنوان نمونه، در همین هفته گذشته «نیروی رضوان» حزبالله تصاویری از رزمندگان این نیرو و یک مرکز نظامی دربردارنده مجموعهای از موشکاندازها و تجهیزات پیشرفته منتشر کرد که فرازی از گفتار سید شهید مقاومت لبنان را در خود دارد که میگوید: «عماد مغنیه دههاهزار رزمنده آموزشدیده و مجهز را پشتسر شما گذاشت که برای شهادت حضور دارند» تا بگوید قوای نظامی حزبالله همچنان در میدان کارزار شگفتیساز خواهد بود.
وقتی ققنوس سر برآورد
از اوایل دهه ۸۰ میلادی تاکنون که با بروز اختلافاتی در بدنه جنبش امل و اشغال جنوب لبنان بهدست صهیونیستها، حزبالله با آسیبشناسی ساختار سیاسی لبنان بهعنوان نظامی مبتنیبر سهمبندی فرق و اقشار مختلف، مسیری متفاوت از جریانات سیاسی حاکم بر این کشور را برگزید و هدف خودش را مبارزه با اشغالگری صهیونیستها و بیرون راندن اسرائیل از خاک این کشور، بهمثابه مقدمه پایان دادن به سیطره و زیادهخواهی آن و محو اسرائیل از اراضی فلسطینی و کره زمین، بهتأسی از دکترین مترقی بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد، همواره این قدرت نرم ساختار هوشمند حزبالله بوده است که بر معادلات میدانی تأثیر گذاشته است. حزبالله راهبرد «مقاومت» را برای ایجاد وحدت در درون متشتت لبنان به کار گرفت و بهسرعت، نهتنها در داخل لبنان جایگاه خود را میان عناصر تعیینکننده حاکمیتی باز کرد و موفق شد آشکارا کرسیهایی پابرجا در پارلمان لبنان برای خود حفظ کند که در دل جامعه عربی و جریان ضداسرائیلی جهان اسلام هم گل کرد و به نماد تابآوری ایدئولوژیک، فعال، کنشگرانه و پیشرونده مقابل صهیونیستها و پشتیبان مبارزه فلسطینیان تبدیل شد. مهمترین عامل این توفیق، درک قدرت رسانه و پیچیدگیهای تفوق نرم و نفوذ در لایههای اجتماع عربی و اندیشهورزان و دغدغهمندان مبارزه با اسرائیل در جوامع گوناگون اسلامی و حتی جریان ضدصهیونیسم در بیرون این دایره بود که بهواسطه همراهی اثرگذارانه و جاذبه عمیق جمهوری اسلامی ایران در میان باورمندان این اندیشه، بالی رهاتر برای پرواز نیز مییافت.
پرواز با بال رسانه
حالا پرچم حزبالله اهتزازی هنرمندانه در زمین فرهنگ و رسانه هم پیدا میکرد. پیوند دیرین اندیشه «مقاومت» با «رسانه» که چندین دهه در شعر و ادبیات و نقاشی و موسیقی و... ریشه دوانده بود، با تأسیس نهادهای فرهنگی و رسانهای مختلف، خلق و عمومیسازی نشانهها و نمادهای مبارزه و ادبیاتسازیهای جذاب رهبران آن از شیخ راغب حرب گرفته تا سیدعباس موسوی و سپس، سیدحسن نصرالله، ریشههای هویت خود را در زمین لبنان و شبکه گسترده مقاومت محکم میکرد.
اینک؛ آخرالزمان
چهاردهم ژوئیه سال 2006 و در جریان جنگ 33روزه، حزبالله در بهکارگیری ابزار رسانه به آنچنان بلوغی رسیده بود که تصمیم گرفت بزرگترین و هیجانانگیزترین پرفورمنس نظامیاش را بهطور زنده ازطریق رسانه اجرا کند. تصور کنید چند روز است که رسانههای دشمن بهشدت در آتش شایعه زخمیشدن نصرالله میدمند؛ اما بهناگاه اعلام میشود دبیرکل حزبالله امشب ساعت 8 ازطریق شبکه المنار سخنرانی خواهد گرفت. جهان به تصویر این سخنرانی چشم دوخته که آن کلمات جادویی از دهان سید شنیده میشود: «غافلگیریهایی که به شما قول داده بودم، از الان شروع میشود. حالا در دریا، روبهروی بیروت، نگاه کنید که ناوچه جنگی اسرائیل که به زیرساختها، خانههای مردم و غیرنظامیان ما حمله کرد، درحال سوختن است و با دهها نظامی صهیونیست غرق خواهد شد» و نهفقط ارتش اسرائیل، که دنیا غافلگیر میشود. ناوچه ساعر 5 در یک نمایش خیرهکننده مقابل دوربین ساختار رسانهای حزبالله مورداصابت قرار میگیرد و مسیر جنگ از همین لحظه بهشکل شگفتآوری تغییر میکند؛ جنگی که رسانههای ایرانی و بهویژه رسانه ملی و شبکههای بینالمللی آن نقش بیهمتایی در نشان دادن ابعاد و زوایای آن بهروایت منبعث از قلب مقاومت ایفا کردند و هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه در ایران برای انعکاس مقتدرانهاش سنگتمام گذاشتند.
یک آرمان، یک مبارزه
اتصال حزبالله به قطب جاذب ایران، نه فقط در مقاطع اوجگیری منازعه میان حزبالله و رژیم صهیونیستی، همچون جنگ 33روزه و... به توجهانگیزی بین فعالان فرهنگی و رسانهای و هنرمندان و اندیشمندان ایرانی انجامیده، که تفکر و بنیانهای عملی منتهی به آرزو و مطالبه و تلاش برای آزادی قدس از چنگال اشغالگران، ازهمان ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی، با ذات نهضت و سپس، ساختار حکمرانی برآمده از آن عجین بوده است. گذشته از اشتراکات تمدنی و تاریخی، اندیشه «امت اسلامی» مهمترین عامل این پیوند بود و مبارزه با دشمن واحد هم بر این آمیختگی و امتزاج میافزود و ملموسش میکرد؛ عنصر وحدتآفرینی که در جدیدترین صحنه منازعه میان جریان آزادیخواه و سلطهناپذیر فلسطینی با رژیم صهیونیستی، یعنی عملیات طوفانالاقصی پررنگتر شد و روح یگانگی میان ملتهای جبهه متحد مقاومت را به میدان عمل آورد.
رسانه ملی و تلاش چنددههای در پشتیبانی از مقاومت
رسانه ملی که در طول چند دهه سپریشده از پیروزی انقلاب اسلامی، در اشکال و قالبهای مختلف خبری و تولید مستند و فیلم و سریال و... سیمای مقاومت را به جهان معرفی کرده و حضور میدانی خویش را در برهههای گوناگون درگیریها و رویدادهای مرتبط حفظ و تقویت کرده، حالا در سختترین روزهای لبنان در کنار مردم این کشور و رزمندگان حزبالله است. شبکههای برونمرزی آن بهشکل پیگیرانه و شبانهروزی درحال پوشش همهجانبه احوال و حوادث لبنان و فلسطیناند و از ابتدای طوفانالاقصی تا امروز، چند هزار ساعت پوشش زنده خبری و صدها ساعت برنامه زنده و تولیدی و پخش مستندهای تولیدی و تأمینی را در شبکههای العالم، پرس تیوی، هیسپان تیوی، سحر و الکوثر، به حرکت زاینده و حماسی مقاومت اختصاص دادهاند، نسلکشی جنایتکاران اسرائیلی را تقبیح میکنند و در تلاشاند تا هم از دریچه آنتن و هم فضای مجازی، روایت جمهوری اسلامی ایران را از صحنه نبرد و تأثیرات منطقهای و جهانیاش منتشر کنند.
در شبکههای داخلی هم این شبها حتماً شاهد پوشش زنده تصاویر لبنان و حضور راویان، مستندسازان، خبرنگاران و شاهدان ایرانی حاضر در جریان جنگ لبنان بودهاید که در کنار گزارش و شرح تحرکات و تازههای میدان نبرد، از حالوهوای مردم لبنان و قوت ایمان و باور آنها میگویند و حاصل تلاششان در کنار بسیج همه امکانات خبری در بخشهای خبری رادیویی و تلویزیونی، شبکه خبر، رادیو مقاومت و... در منظومهای یکپارچه از کار و نمود آنتن و فضای مجازی بگنجانند و به پهنه مخاطبی خودشان عرضه کنند.
تلاش جهادی معاونتهای داخلی پیام از سیاسی تا استانها و سیما و صدا آنگونه بارز و شاخص است که در این مدت صدها برنامه جدید در شبکههای رادیویی، تلویزیونی سیما و صدا و مراکز استانی تأسیس شده، عناوین بسیاری اثر موسیقایی در مرکز شعر، موسیقی و سرود تولید شده و معاونت فضای مجازی نیز بهویژه در قالب تلوبیون دست به ابتکارات جدید برای عرضه مناسبتر و پرحجمتر تولیدات مرتبط با موضوع زده است.
جنگ، جنگ روایتهاست
غرض آنکه، این تلاش ارزنده در هر ساحتی، جزئی از همان پیکره رسانهای مقاومت است که بهمنزله اجزای یک واحد هوشمند و پویا عمل میکنند. هر زایش و رویشی در آن نیز در حکم زایش و رویش در زمین رسانهای مبارزه با دشمن واحد صهیونیستی است. حالا جنگ، جنگ روایتهاست و هرکه و هرچه در آن هنرمندانهتر و سنجیدهتر وارد شود، پیروز میدان است.
فراموش نکنیم که هر فریم تصویر، هر شات عکس، هر مصرع شعر، هر سطر نوشته و... هر اقدام رسانهای، هر راهبردسازی برای طی این مسیر و هر تلاش کوچک و بزرگی در پشتیبانی فنی و اجرایی و... آن، کمک به تناور شدن درخت شکوه و عزت امت اسلامی و جبهه مقاومت است؛ جبهه گستردهای که پرچم روایت برتر و نخست را به رسانهها و فعالان فرهنگی و هنری و رسانهایاش سپرده و انعکاس تصویر واقعی از مقاومت در گرو عملکرد صحیح، زنده و فعال آنهاست. ازاینرو، حضور میدانی راویان ایرانی مقاومت در لبنان و هر صحنه دیگر نبرد و مماس بودن آنها با متن تحولات و زندگی در جنگ ضروری است؛ خاصه آنکه جمهوری اسلامی ایران و رسانه ملی آن وظیفهای بیشتر و بالاتر از هر بازیگر دیگری در صحنه روایت دارند تا با کمرنگ کردن نقش رسانههای جریان اصلی و نمایاندن نابترین و خالصترین نگاه به ماجرا، ادبیات مقاومت را در این فصل سرنوشتساز تاریخ رویارویی حق و باطل، برای همیشه تاریخ ماندگار کنند