امروز سه شنبه  ۱۳ آذر ۱۴۰۳
گفت‌وگوی صمیمانه با عباس محبی، هنرمند پیش‌کسوت رادیو
گفت‌وگوی صمیمانه با عباس محبی، هنرمند پیش‌کسوت رادیو

تجدیدخاطره با «جانعلی»

مشاهده ۱۷۵
۱۴۰۳/۰۷/۰۲- ۰۹:۰۱
تعداد بازدید:175

پیش‌کسوتان رادیو از جنس بزرگ‌ترهایی‌اند که نفسشان زندگی‌بخش و حرکت‌آفرین است. صدا دروازه دنیای بی انتهایی به درون انسان می‌گشاید؛ درحالی که در تصویر با همه زیبایی‌هایش، این دنیا وجود ندارد. همان‌طور که شاعر می‌گوید «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر»، اگر صدا حاوی عشق و دانش باشد برتر از تصویر و ماندگارتر است. به همین دلیل رادیو به‌واسطه هنرمندان و برنامه‌سازان، رسانه‌ای مهربان و وفادار نام گرفته و پیش‌کسوتان گنجینه‌های ملی این رسانه‌اند، چرا‌که رادیو بدون حضور پیش‌کسوتان معنا و هویت ندارد. آن‌ها شناسنامه رادیو هستند و یکی از خوبان این جمع دوست‌داشتنی، عباس محبی از هنرمندان قدیمی رادیو است که تا به امروز به نقش‌های متفاوتی جان داده است. یکی از شخصیت‌های ماندگار این استاد هنرمند، «جانعلی» است که خاطراتش در ذهن مخاطبان باقی مانده است. با خالق «جانعلی» به گفت‌وگو نشستیم تا گوشه‌ای از جهان زیبای صدا را بشنویم.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، عباس محبی در پاسخ به این سؤال که در برنامه «صبح جمعه با شما» فضای صمیمانه‌ای وجود دارد که شما را تبدیل به خانواده کرده است، چگونه این فضای صمیمانه ایجاد شده و باعث شده پس از سال‌ها همچنان به اجرای برنامه ادامه بدهید، می‌گوید: برنامه «صبح جمعه با شما» بعد از تمام شدن ماه صفر به آنتن رادیو ایران بازگشت و من همچنان ایفاگر شخصیت‌های جانعلی، دایی جان فخار، ابی و ماشاالله‌خان هستم و هنوز هم با این شخصیت‌ها نه تنها مردم را سرگرم می‌کنم، بلکه آن‌ها را می‌خندانم. برای پاسخ دادن به این سؤال این مثال را می‌زنم. اگر از فلان نوشابه که در سطح جهان جایگاه نخست را دارد، بپرسید رمز توفیقتان چیست، شما را به صد و چند سال قبل و نسل اول سازندگان ارجاع می‌دهد. برنامه و نام «صبح جمعه با شما» در رادیو حدود ۶۰وچند سالش است. کسانی کلنگ آن را زده‌اند که جزو ادبا بوده‌اند. ما درنهایت به کسانی مثل ابوالقاسم حالت، مهدی سهیلی، پرویز خطیبی،‌ حسین مدنی و... که مفاخر ادبی هستند، می‌رسیم که از نوشته‌های این افراد در رادیو استفاده می‌شده است.

وی ادامه می‌دهد: بزرگان را می‌توان باغبان یا معمار این برنامه دانست. عواملی که آمدند و به این باغبان روی خوش نشان دادند گل‌هایی بودند که هرکدام رنگ و بوی خودشان را داشتند. کسانی مثل هوشنگ سارنگ، محتشم، عزت‌ا... مقبلی، بهمنیار، حسین امیرفضلی، منوچهر نوذری و... که هرکدام هنر خود را داشتند و جزو سوابق و پشتوانه‌های این برنامه محسوب می‌شوند. الان هم کسانی مثل آقایان سمسارزاده، منفرد، میرزایی و... هرکدام دنیایی هستند. ما همیشه پای کار هستیم، چون دلمان نمی‌آید یک ساختمان 60 و اندی ساله که میراث گرانبهایی حساب می‌شود، خراب شود. هر پنجره این ساختمان صاحب دارد و به ما ارث رسیده‌ است. این برنامه متعلق به مردم است.

محبی با بیان اینکه رادیو، جزو معجزات رسانه‌ای است گفت: رادیو در برابر تلویزیون یک معجزه است. رادیو، روح تلویزیون است. وقتی یک خانم درحال تماشای سریال تلویزیونی است و بلند می‌شود به غذایش سر بزند از آن به بعد تلویزیون برایش مثل رادیو می‌شود. از آن به بعد کارگردان سریال، آن خانم است که با ذهنش دارد دکوپاژ می‌کند و این یعنی معجزه. به نظرم اینکه برخی‌ها می‌گویند رادیو دیگر شنونده‌ای ندارد حرف اشتباهی است.

 این هنرمند در توصیف رادیو این‌طور می‌گوید: رادیو هنوز در سپهر رسانه می‌درخشد و معتقدم رادیو مرشد همه رسانه‌هایی است که تا به حال متولد شده‌اند. همان‌گونه که مرید به مرشدش برای راهگشایی و تداوم راهش به ارشاد نیاز دارد. به همین دلیل اعتقاد دارم رادیو هنوز مقام مرشد بودنش را دارد. اگر کسی بخواهد ارشاد شود ازطریق رادیو امکان‌پذیر است، چون آمیزه‌ای از همه رنگ‌ها در رادیو به چشم می‌خورد. در تلویزیون ساختن برنامه‌ای در سطح رادیو مستلزم وقت و بودجه بسیار است. هنرمندان در هر رشته‌ای که باشند، مرتبط با کارهای هنری می‌توانند بعد از گذراندن دوره‌های دانشگاهی، خیلی از رادیو مدد بگیرند. در مجموع رادیو رسانه‌ای گرم و صمیمی است.

 وی درباره تیپ‌هایی که تا به امروز در رادیو خلق کرده، توضیح می‌دهد: هنرمند می‌تواند از مردم جامعه الگو بگیرد. همه ما هر روز از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کنیم، هر یک از افراد جامعه ویژگی‌های منحصربه‌فردی در شخصیتشان دارند. هنرمند باید نگاه عمیقی داشته باشد و بتواند همه این موارد را در ذهنش جمع‌ و درصورت لزوم از آن بهره‌برداری کند. بنابراین، تیپ‌ها و شخصیت‌هایی که من بازی می‌کنم همه مابه‌ازایی در جامعه دارند و برگرفته از دل جامعه هستند.

این هنرمند تأکید می‌کند: البته وقتی قرار است هنرمند تیپ یا شخصیتی را در یک اثر طنز بازی کند، ممکن است همان مابه‌ازاها را غلو کند تا بتواند تیپ بانمکی در بیاورد. باید بر این موضوع تأکید کنم که این کار بسیار زمان‌بر است؛ چراکه خلق تیپ نیازمند شناسنامه است و نیاز به تحقیق و پژوهش دارد. بنابراین کار ساده‌ای نیست. معتقدم طنز مساوی است با تفکر. شاید این موضوع در حرف ساده باشد، ولی کار دشواری است و هنرمند باید توان و وقتش را برایش بگذارد.

وی می‌افزاید: باید توصیه‌ای به علاقه‌مندانی بکنم که می‌خواهند وارد این حرفه شوند. باید عاشق کار باشند. در غیر این صورت موفق نخواهند بود. ما واقعاً پای این عشق خیلی سوختیم و همیشه عاشقانه کار کردیم. من هنوز هم عاشقانه پای میکروفن رادیو می‌روم.

امتیاز شما