برای خبرنگارها فرقی نمیکند ساعت کاری تمام شده باشد یا روزی تعطیل از راه رسیده باشد؛ همیشه حاضر و برخط هستند تا هر اتفاقی که افتاده را بدون فوت وقت پیگیری کنند. البته که چشم عقابشان هم مدام اطراف و اکناف را میچرخد و فضای مجازی را رصد میکند تا چیزی از زیر دستش در نرود. خلاصه که بیراه نمیگویند، خبرنگاری شغلی تماموقت است با همه هیجانها، استرسها، خستگیها و مضاف بر آن شیرینیهایش که با به ثمر نشستن یک اتفاق خوب و باز شدن گرهی از مشکلات هموطنان و همشهریان از رهگذر پیگیریها و انتشار اخبار مرتبط، بر جان مینشیند و مصداق آن آیه شریفه میشود که «هرکس انسانی را نجات دهد، گویی تمام بشریت را نجات دهد.» هفدهم مرداد، روز خبرنگار در پیش است؛
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، به همین بهانه به سراغ چند تن از خبرنگاران تهران، استانها و برونمرزی که از سوی معاونتها و استانها متبوع خود تنها بهعنوان نمایندگانی از جامعه خبرنگاران سازمان معرفی شده بودند رفتیم و از ماندگارترین خبری که امسال مخابره کردهاند پرسیدیم و انتظاری که از سازمان دارند. این روز را به همه تلاشگران خط مقدم عرصه اطلاعرسانی تبریک میگوییم.
پوریا سلیمانزاده، خبرنگار حوزه انتظامی و حوادث خبرگزاری صداوسیما
تلختر از همه به جا نیاوردن حجّمان بود
پوریا سلیمانزاده با 12 سال سابقه کار در حیطه خبرنگاری به ماندگارترین اتفاق خبری امسال خود اشاره کرد و گفت: بنده خبرنگار حوزه انتظامی و حوادث هستم و یکی از موضوعات خبری که مدتها پیش پیگیرش بودم، کلاهبرداری از خانههای مردم و عدم تحویل خانهها به مردم بود که با پیگیریهای رسانهای، مردم به خانههای خود رسیدند.
این خبرنگار حوزه حوادث به بیان ماندگارترین اتفاق خبری دیگر خود پرداخت و تصریح کرد: پوشش رسانهای حج تمتع از دیگر اتفاقاتی بود که امسال برای پوشش آن به عربستان اعزام شدم. در همان زمان بود که خبر حادثه سقوط بالگرد را شنیدیم و هنوز خبر رسمیشهادت شهید رئیسی و همراهانش منتشر نشده بود. وی ادامه داد: در این ایام زائران خانه خدا حتی زائران دیگر کشورها جویای حال رئیسجمهور کشورمان بودند. بعد از اینکه خبر شهادت ایشان آمد، بنده حسوحال هموطنان را از آنجا به تصویر کشیدم.
سلیمانزاده حرفه خبرنگاری را مختصر و مفید چنین توصیف کرد: اگر در یک جمله بخواهم کارم را توصیف کنم، خبرنگاری مجاهدت، پشتکار داشتن و قدرت خطرپذیری است.
از این خبرنگار از خاطرههای شیرین و تلخ امسال پرسیدم که با خنده تلخی گفت: در این 12 سال سابقه کاری، تجربه زندان نداشتم که آن هم در عربستان سعودی رقم خورد. در این سفر بنده و دوستانم سه روز بازداشت شدیم و چهار روز در زندان بودیم.
سلیمانزاده گفت: این سفر علاوه بر خاطرات تلخی که به همراه خود داشت، حاوی خاطراتی شیرین هم بود. در این سفر و البته زندان، دوستان خوبی پیدا کردم؛ ما شش نفر که در یک سلول بودیم، صمیمیشدیم و بعد از بازگشت به ایران هم رابطه دوستیمان را ادامه دادیم و به این شکل جنس همکاری به رفاقت اساسی بدل شد.
خبرنگار حوزه انتظامی ادامه داد: با اینکه محیط زندان اذیتکننده بود و فشار روانی زیادی داشت، ولی از اینکه در کنار هم بودیم و به هم روحیه میدادیم خوشحال بودیم و به این شکل روزهای سخت را برای خود شیرین کردیم.
وی از همکاران و همبندیهای خود در آن ایام نام برد و گفت: علیرضا تابان، گوینده خوب رادیو و مهدی امیری، خبرنگار شبکه العالم سعی میکردند روحیه بچهها را تقویت کنند و به آنها امید بدهند و به جرئت میگویم در طول این سالها به این شیرینی نتوانسته بودم دوستان خوبی پیدا کنم.
سلیمانزاده به اوضاع نامناسب بازداشت در زندان عربستان پرداخت و تصریح کرد: اتفاق تلخ این سفر این بود که ما را بدون گناه و بدون اینکه اعلام کنند دستگیر کردند و دستبند و پابند به دست و پایمان زدند. در این مدت ما را با دستبند و پابند جابهجا میکردند و شبها وقتی که زمان خواب بود از ما بازجویی میکردند.
این خبرنگار به ساخت مستند دربند بودنش در عربستان اشاره کرد و گفت: زندان عربستان وضع بسیار بدی داشت و دوست دارم درباره موقعیت آن مکان مستند بسازم و هماکنون نیز پیگیر ساخت این ویژه مستند هستم و دوست دارم صدای مظلومان دربند را به گوش همه برسانم. در این زندان نه تنها سوسکها از سر و روی همه بالا میرفتند که حتی مجبور بودیم آنها را در غذا و تنمان نیز تحمل کنیم. زندانیهای این زندان به علت بیماریهای شدید، مثل برونشیت حاد، خون بالا میآوردند و ما مجبور به دیدن چنین صحنههای دلخراشی بودیم.
وی چند روز اسارتش در عربستان را سختترین دوران خدمتش در سازمان دانست و گفت: در طول این 12 سال خدمتم در سازمان به اندازه این چند روزی که زندانی بودم اذیت نشدم. به اذعان دوستان، آنان به رابط کنسولی نیروهای صداوسیما و به ما دروغ میگفتند و دائم وعدههای دروغ میدادند. تلختر از همه این بود که به ما اجازه نداند حجّمان را به جا آوریم.
سلیمانزاده ضمن تشکر از رئیس رسانه ملی گفت: ابتدا باید از رئیس رسانه ملی تشکر کنم. ایشان جزو مدیرانی است که رفتاری حرفهای و بامحبت با نیروهای اعزامیبه عربستان داشت و گروه بازداشتی را به کربلا فرستاد. در مدتی که در زندان بودیم دکتر جبلی جویای حال خانوادههای ما و پیگیر آزادی هرچه زودتر گروه خبری از مراجع قانونی بود.
وی در پاسخ به این پرسش که از رئیس رسانه ملی چه انتظاری دارید، گفت: انتظار دارم تبدیل وضعیت همکارانی را که به هر دلیلی دچار مشکل شده به سرانجام برساند.
سحر قناعتی، خبرنگار حوزه رسانه خبرگزاری صداوسیما
خبرنگاری، عشق دردسرساز
بیشتر مخاطبان تلویزیون، سحر قناعتی را با گزارشهای تلویزیونی پیرامون رسانه ملی ازجمله پشتصحنه مجموعههای تلویزیونی درحال ساخت میشناسند. او درخصوص ماندگارترین اتفاق خبری که پوشش داده است، گفت: ازآنجاکه به مجموعههای الف و فاخر سازمان علاقه دارم، بازدید از سریال «سلمان» و خبر مربوط به آن را دوست داشتم. به نظرم این اثر، کار فاخری است و برای شخص من دیدن فضای فیلمبرداری این اثر خیلی جذاب بوده است. این خبرنگار در پاسخ به این پرسش که در حوزه تخصصی پوشش چه رویدادی را در ذهن خود ثبت کرده است، تصریح کرد: مراسم تشییع پیکر شهدای پرواز اردیبهشت از این جهت که مردم از نقاط مختلف کشور و با سنین مختلف آمده بودند برایم دوستداشتنی و دلنشین بود.
وی افزود: اینکه مردم کشورمان خادم واقعی خودشان را میشناسند و به هر شکل ممکن پای ارزشهای خود هستند و وقتی میبینند کسی با تمام وجود برای آنان کار میکند و برای ادای احترام به او به میدان میآیند برایم قابل احترام و ارزشمند بود.
عشق دردسرساز توصیفی بود که قناعتی از شغل خبرنگاری کرد و آن را مایه افتخار خود و خانواده بزرگ صداوسیما دانست و عشق و علاقه خود به کارش را چنین توصیف کرد: بدون استثنا وقتی به پشت صحنههایی از تولیدات رادیویی و تلویزیونی میروم، برایم جذاب و پر از خبرهای خوشحالکننده است و چون به کارم علاقه دارم برایم شیرین و دلنشین است. پشت صحنه برنامههای مختلف صداوسیما مثل برنامههای انتخاباتی و مناظرهها نیز برایم جذاب بود.
قناعتی درباره ماندگارترین اتفاق خبری که امسال آن را پوشش داده است، گفت: فارغ از حوزه کاریام، انتخابات و حضور قشرهای مختلف مردم در انتخابات برایم شیرین و جذاب بود. بنده در روز رأیگیری در حسینیه ارشاد بودم و از اینکه خبرنگارانی از دیگر کشورها برای پوشش مراسم آمده بودند و همچنین از دیدن مردمیکه با دیدگاههای متفاوت در آنجا حاضر شدهاند احساس افتخار و سربلندی میکردم.
این خبرنگار درباره انتظارش از رئیس رسانه ملی گفت: رئیس رسانه ملی، فردی محترم و ارزشمند است و چون خبرنگار بوده به مشکلات، دغدغهها و تمام ابعاد و زوایای کار خبرنگاری اشراف دارد. سر برنامههای مختلف که حاضر میشویم، نوع برخورد و نحوه تعاملش با اصحاب رسانه نشان میدهد که درک عمیقی از این حرفه دارد و امیدوارم این روند ادامهدار باشد.
وی ادامه داد: به عنوان کسی که از 10 سالگی در رادیو بودهام و خودم را فرزند صداوسیما میدانم، تقاضایم این است که نیروی انسانی دلسوز سازمان بیشتر تکریم شوند.
قناعتی به ساخت و پخش آثار فاخر تلویزیونی هم اشاره کرد و گفت: امیدوارم به ساخت آثار فاخر و برنامههایی که تعداد زیادی از مخاطبان را پای تلویزیون بکشاند توجه بیشتری شود. زمانی خوشحال میشوم که از مرکز تحقیقات صداوسیما از آمار خوب مخاطبان بپرسم و آنها بگویند که فلان برنامه درصد بالایی بیننده داشته و انعکاس این خبر برای من ارزشمند است.
فرزانه آذرفام، خبرنگار حوزه فرهنگی خبرگزاری صداوسیما
حرفهای عاشقانه به نام خبرنگاری
فرزانه آذرفام از دیگر خبرنگاران خبرگزاری صداوسیما، از ماندگارترین اتفاق خبری که امسال پوشش داده است، چنین گفت: سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور و هیئت همراه ایشان بهراستی اتفاق تلخ و ناگواری بود. فضا به خاطر غیرمنتظره بودن این خبر بسیار خاص بود. از همان ساعات ابتدایی انتشار خبر، همه خبرنگاران و خود بنده منتظر بودیم که خبر درست را از منابع اصلی بشنویم و انتقال دهیم. بعد از این اتفاق، شکل کاری ما هم تغییر کرد و همه تحریریهها کارشان معطوف به پوشش خبری این ماجرا شد. آذرفام گفت: با توجه به نیمه رسیدن سال 1403 شاید برجستهترین خبر سال سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور باشد و ماندگارترین خبر این اتفاق، تشییع باشکوه پیکر رئیسجمهور شهید و هیئتهمراه باشد. در این مراسم شاهد شور و عرض ارادت مردم به خادم واقعیشان بودم. قدرشناسی مردم را میشد در جای جای این مراسم دید.
آذرفام در توصیف حرفه خبرنگاری اظهار کرد: خبرنگاری کار مشکل و طاقتفرسا، ولی در عین حال عاشقانه است و تا عاشق نباشی، نمیتوانی خبرنگاری کنی. سختیهای کار خبرنگاری بسیار زیاد است؛ سختیهایی غیرقابل پیشبینی که وقت و زمان نمیشناسد. این علاقهها و دوستداشتنهاست که خبرنگاری را آسان میکند.
خاطره شیرین آذرفام به انتخابات ریاستجمهوری اخیر برمیگردد. وی در این باره گفت: بعد از اتفاق تلخ برای شهدای پرواز اردیبهشت، حضور پررنگ مردم در انتخابات، خاطره شیرینی برایم رقم زد و بهنوعی زخم آن پرواز را التیام داد.
انتظار آذرفام از مدیران سازمان چنین بود: خوشبختانه مدیران خوب و فهیمی داریم و از آنان یاد میگیرم. امیدوارم موضوع تبدیل وضعیت خبرنگاران در دستور کار مدیران قرار گیرد و سریعتر انجام شود. اگر این اتفاق بیفتد شاهد انگیزه و رشد بیشتری از سوی همکاران در کارشان خواهیم بود.
فرزاد آذریبقا، سردبیر میز بازار خبرگزاری صداوسیما
خبرنگار در نقش کاشف و پیگیر فعال مشکلات
به گفته فرزاد آذریبقا ماندگارترین اتفاق خبری که امسال پوشش داده است مراسم تشییع و ترحیم شهید رئیسی و هیئت همراه او بوده است. وی در توصیف حرفه خبرنگاری اظهار کرد: خبرنگاری ایجاد شده که ضعفهای موجود در جامعه و ساختار اداری آن را کشف کند و خبر دهد و آنقدر پیگیری کند که موضوع حل شود و اگر حلشدنی نبود، فرد یا ساختار بگوید که تمام تلاشش را کرده و کمکاری صورت نگرفته است.
آذریبقا خاطره شیرینش از خبرنگاری را چنین عنوان کرد: خاطره شیرینم به حضور پررنگ مردم در انتخابات ریاستجمهوری و به خیر و خوشی برگزار شدن آن برمیگردد. این خبرنگار به حادثه تلخ پرواز اردیبهشت اشاره کرد و گفت: خاطره تلخم نیز شهادت شهید رئیسی و سنگینی این اتفاق بود و امیدوارم کشورم دیگر شاهد چنین حوادث و خاطرات تلخی نباشد.
سمیه صفری الموتی، خبرنگار صداوسیمای قزوین
وقتی خبری از امید و لبخند مخابره شود
سمیه صفری الموتی، از خبرنگاران معاونت خبر مرکز قزوین است که 13 سال سابقه کار دارد. او که متولد سال ١٣٦٦ است، یکی از ماندگارترین و دلنشینترین خاطرات کاری امسالش را خبری درباره بازگشت واحدهای تولیدی به چرخه تولید میداند؛ خبری که طبیعتاً شنیدنش از رسانه برای ما و هر ایرانی نیز شیرین است. شیرینتر از همه آنکه این اتفاق (بازگشت به چرخ تولید) با پیگیریهای رسانه صورت گرفت.
البته این همکار خوب قزوینی اشارهای هم به خاطره دیگرش کرد که همین امسال شاهد آن بود و ضمن مخابره خبرش بر روی آنتن، آن را به نیکی در دفتر خاطرات ذهنش به ثبت رساند. خبر درباره نجات کودکی از مرگ بود. معلمیکه با رساندن بهموقع دانشآموزش به بیمارستان و قبول هزینههای روند درمان، او را نجات داد؛ زیرا که خانواده دانشآموز مورد نظر توانایی پرداخت هزینههای درمان را نداشتند.
سمیه صفری الموتی البته درخواستی هم از رئیس سازمان داشت که برگرفته از سختی کار در این حرفه است؛ درخواستی که چندان سخت و بزرگ هم نیست و آن توجه ویژه به سختی کار فعالان حوزه خبر و اطلاعرسانی است.
سمیه صفری همان خبرنگاری است که با تولید گزارش «دریادلان» موفق شد در سومین جشنواره کشوری ایثار و شهادت عنوان نخست را کسب کند. او با تولید گزارش «دریادلان» با موضوع شهدای غواص و همچنین بازسازی صحنهای از اسارت سه رزمنده غواص قزوینی که از قاب دوربین تلویزیون بعثی در مقر سوم ارتش عراق توسط یکی از خبرنگاران رسانههای خارجی گرفته شده بود، نگاهی متفاوت و ماندگار به حماسه شهدای غواص داشت.
سید مهدی اکبری تولون، خبرنگار صداوسیمای اردبیل
خبرنگار قطرهای است که کار دریا میکند
سید مهدی اکبری تولون متولد سال 1364 و از خبرنگاران خبرگزاری صداوسیمای اردبیل است که کارش را از سال 1381 با ورود به رادیو در قالب برنامههای هنرهای نمایشی، آیتمهای روتین برنامههای جوان آغاز کرده است. سپس نیز به عنوان گزارشگر نمونه و برنامهساز رادیویی معرفی شد.
در ادامه نیز دستیاری تهیه، گزارشگری و مجریگری برنامههای جوان و نوجوان را بر عهده گرفت و به توفیقات خوبی نیز دست یافت.
او که از سال 1389 تاکنون به صورت جدی در حوزه خبرنگاری و گزارشگری و دبیری خبر فعالیت دارد و از چهرههای نامآشنای این حوزه نیز به شمار میآید، دنیای خبر را دنیایی پرتلاطم، توأم با آگاهسازی، جریانسازی و بصیرتافزایی میداند و بر این باور است که خبرنگار چشم و گوش و امین مردم است.
سید مهدی اکبری هم همچون سایر خبرنگاران خاطرات بسیاری در این حوزه دارد، اما یکی از خاطرات بهیادماندنیاش را که در شبکههای سراسری هم پخش شد و مورد توجه بسیار قرار گرفت، مربوط به گزارش خبری کمکرسانی آفرودسواران اردبیلی میداند که هنوز هم تازگیاش را برای او از دست نداده است. روزی از روزهای زمستان گذشته که بهعنوان خبرنگار با آفرودسواران در جادههای صعبالعبور برای کمکرسانی و رساندن مواد غذایی به روستائیان همراه شد.
او در آن روز سرمای 17 درجه زیر صفر را تجربه کرد و با وجود آسیبی که از ناحیه پا دچار آن شد، گزارش خود را مخابره کرد. سیدمهدی اکبری با همه اینها وقتی که گفت بنده 23 سال است بهصورت نیروی حقالزحمهای خدمت میکنم، ناگفته پیداست که چه درخواستی از رئیس سازمان دارد.
سیدمرتضی جلالی، خبرنگار صداوسیمای قم
شما بنشینید و گوش بدهید
سیدمرتضی جلالی از سال 1375 بهطور رسمیکارش را در واحد خبر صداوسیمای قم بهعنوان خبرنگار آغاز کرده است. جلالی از آن دست خبرنگاران با ذوقی است که همچنان با اشتیاق و انرژی فراوان در این حرفه مشغول به فعالیت است.
البته خاطرات او علاوهبر آنکه نقاط اشتراک بسیاری با سایر خبرنگاران و گزارشگران دارد، یک تفاوتهایی هم دارد که آن هم بهواسطه خبرنگاری در شهری چون قم است که حوزه درس و فعالیت بسیاری از علما و مراجع است. جلالی که این توفیق را داشته اکثر اخبار و دیدارهای علما و مراجع را در این سالها پوشش خبری دهد، به خاطرهای از آیتالله نوری همدانی از مراجع تقلید اشاره کرد و گفت: از آنجا که سالیان سال بنده در خدمت ایشان و سایر علما بودم، در هر دیداری که با ایشان انجام میشد از من هم نامی میبردند، در یکی از دیدارهای آیتالله نوری همدانی، چون من بهواسطه حضورم در اکثر دیدارهای ایشان، از برخی از توصیههایشان آگاه بودم، خواستم که کمی زودتر مراسم را ترک کنم، درست زمانی که در حال ترک مراسم بودم، آیتالله نوری همدانی خطاب به سایر حاضران در آن دیدار گفتند مطالبی که میخواهم بگویم را آقای جلالی قبلاً شنیده و برای ایشان گفتهام، اما شما بنشینید و گوش بدهید که این صحبت ایشان باعث خنده حضار شد.
ولی از خاطرهانگیزترین تجربه خبری امسال من همراهی با آیتالله شهید رئیسی است که برای سفر استانی به قم آمد و بنده هم توفیق همراهی او را داشتم و انصافاً همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ایشان خستگی را نمیشناخت و حقیقتاً من این مسئله را در همراهی با او دیدم. با وجود اینکه من خودم انرژی بالایی دارم و سن کمتری هم نسبت به ایشان داشتم، اما باز هم احساس میکردم که کنارش کم میآورم.
سیدمرتضی جلالی در پایان سخنی هم با رئیس سازمان داشت که اینگونه آن را بیان کرد: آقای دکتر عزیز میدانید که یک خبرنگار تا به مرحله پختگی و ثمردهی برسد سالها طول میکشد و هم سازمان برای خبرنگار بسیار هزینه میکند و هم خود خبرنگار از جان و جوانیاش مایه میگذارد و وقتی به مرحله پختگی میرسد به زمان بازنشستگی رسیده است. آن هم خبرنگاری که سالها طول کشیده تا با همه ادارهها و مسئولان آشنایی کامل پیدا کند و روی تمام طرحها و مسائل و مشکلات شهر اشراف یابد؛ تازه رسانه باید بیشتر و بهتر از وی استفاده کند نه اینکه بازنشسته بشود. لذا به نظر بنده شغل خبرنگاری مانند سایر شغلهای اداری نیست که بازنشستگی داشته باشد (مثل سایر کشورهای دنیا که شغل خبرنگاری بازنشستگی ندارد و تا هر وقت که خود خبرنگار تمایل داشته باشد و رسانه هم به آن خبرنگار نیاز داشته باشد میتواند به کارش ادامه بدهد) لذا ای کاش امکان ادامه فعالیت خبرنگاران به گونهای فراهم باشد تا در صورت تمایل خود شخص و حتی نیاز رسانه، امکان ادامه فعالیت خبرنگاران در رسانه فراهم بشود.
مهدی بحرانیپور، خبرنگار صداوسیمای آبادان
انگشتری که به یادگار ماند
در رویدادهای خبری خاطراتی میماند و ثبت میشود که برای یک خبرنگار همیشه میتواند تازگی داشته باشد. شیرینترین خاطره مهدی بحرانیپور، خبرنگار خبرگزاری صداوسیمای آبادان هم به اسفند سال ۱۴۰۰ باز میگردد؛ زمانی که آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور شهید کشورمان سفری به خرمشهر داشت، هرچند که این خاطره با حادثه اردیبهشت امسال شرینیاش با اندوهی عمیق همراه شد. بحرانیپور در آن روز مسئولیت پوشش بخشی از این سفر را بر عهده داشت.
به گفته بحرانیپور او نخستین رئیسجمهوری بود که در کمال تواضع مسیر منتهی به حسینیه یادمان شهدای شلمچه را پیاده طی کرد. بحرانیپور گفت: یادم میآید او در آن روز به اندازهای تواضع به خرج داد که حاضر نشد خود امامت نماز جماعت را داشته باشد و نماینده ولیفقیه استان خوزستان نماز را اقامه کرد. من هم در گوشه صف اول با گوشی همراه خودم در حال ضبط رویدادها بودم. بعد از آن او دیداری با روستائیان روستای «سوره» داشت.. حال بعد از گذشت چند سال و شهادت او به میان مردم روستای «سوره» رفتم، آنقدر این مرد در دلهای مردم جا گرفته بود که از نخستین افرادی بودند که برای شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی مراسم ختم و یادبود برگزار کردند.
شیخ چنعان و شیخ حیدر الغانم دو بزرگ عشیرههای این روستا از خاطرات ناگفته آن روزهای سفر رئیسجمهور شهید به من گفتند و من هم گزارشی تهیه کردم که زیباترین گزارش با عنوان «انگشتر رئیسجمهور بود»؛ انگشتری که شهید رئیسی آن را به شیخ چنعان هدیه داده بود.
مژگان میرزایی، گوینده و دبیر خبر صداوسیمای گلستان
همیشه آماده و گوش به زنگ
در برخی از مشاغل نیروهای انسانی میتواند بهراحتی با دورکاری، کار مورد نظر را انجام دهند ولی در حوزه خبر اینگونه نیست.
کار مژگان میرزایی از همکاران خوب صداوسیمای گلستان هم از همین جنس کارهاست. میرزایی با بیش از ۲۲ سال سابقه گویندگی و دبیری خبر در معاونت خبر صداوسیمای گلستان، همیشه آماده و بهاصطلاح گوش به زنگ است.
البته خودش بر این باور است که کار خبر در کنار استرسهایی که دارد، زیبایی هم دارد، یکی از خاطراتش هم مربوط به روزی است که نوبت (شیفت) کاریاش نبوده و مادرش را با خیالی آسوده و به دور از دغدغه کاری به یکی از مراکز درمانی برده بود. میرزایی به خاطر میآورد که چگونه برنامههای آن روزش فقط با یک تماس تلفنی تغییر کرد و با عجله خودش را به مرکز رساند.
حدود یک ربع به خبر با تماس همکارانم از معاونت خبر متوجه شدم که گوینده آن بخش خبری به مشکلی خورده است و باید در سریعترین حالت ممکن خودم را به مرکز برسانم، آن هم در آن مدتزمان کم و ترافیک شهر؛ به هر جهت با استرس زیادی خودم را به بخش خبری رساندم تا کار مجموعه پیش برود.
آن زمان خیلی بر من سخت گذشت ولی شیرینیاش که همراه با کمک به واحد موردنظر و همدلی و همکاری با هم بود، همچنان در ذهنم باقی مانده است.
محمدرضا وحیدی، مدیر بخش خبرنگاران شبکه خبری العالم
خبرنگاران فلسطین؛ رسولان آگاهی و حقیقت
خبرنگاران طلایهداران جبهه آگاهی، رسولان حقیقت و صدای وجدانهای بیداری هستند که مطالبهگری، تعهد و آگاهیبخشی را همواره در رسالت حرفهایشان درمدنظر دارند. در یک سال گذشته عمده فعالیتهای خبرنگاران معطوف به جنگ و نسلکشیهای صورت گرفته در غزه بوده که خبرنگاران بهرغم آوارگی و فقدان عزیزان بر این باور بوده و هستند تا روایتگر صحنههای تلخ و مصیبتباری باشند که تا سالها درد و رنج آن را به دوش میکشند، فجایعی تلخ که کامشان را شاید تا پایان عمر تلخ کند. خبرنگارانی که بهرغم همه مصیبتها و رنجهای حاصل از 9 ماه جنگ اخیر همقسم شدهاند تا هرکدام روایتگر تنها گوشهای از نسلکشی، جنایت جنگی، بمباران مدارس و بیمارستانها و مساجد توسط رژیم سفاک، جعلی و آدمکش صهیونیستی باشند.
مردان و زنانی که با سلاح دوربین بعدِ از دست دادن جگرگوشهای با زمزمه کردن «حسبنا الله و نعمالوکیل» عزیزان خود را به خاک سرد سپرده و بعد از ساعاتی به ادامه فعالیت خود پرداختهاند.
جنگ در غزه تاکنون بیش از 170 همکار رسانهای ما را به فیض شهادت نائل کرده است که شهادت این تعداد از اصحاب رسانه در یک بازه زمانی نشان از ددمنشی و دژخیمی دشمنی است که نهتنها به قوانین بینالمللی پایبند نبوده، بلکه جنایت علیه بشریت و کشتار بیرحمانه غیرنظامیان را افتخاری برای خود میداند.
امروزه خبرنگاران در فلسطین صدای مردم رنجوری هستند که بیصدا میمیرند و مظلومانه دفن میشوند. خبرنگارانی که سعی دارند با کمترین امکانات، علیه بزرگترین بسیج جهانی دولتهای غربی برای نابودی یک ملت و یک سرزمین، موضعگیری کنند، مصاحبه و گزارش بگیرند و وجدانهای خفته را بیدار سازند.
امروز همسنگران رسانهای ما در فلسطین و بهویژه غزه که شجاعت و استقامت آنها ستودنی است، لایق بهترین تقدیرها و سپاسها هستند که نهتنها بهعنوان خبرنگار، بلکه بهعنوان نمادی از صبر، استقامت و امید از ملتی بزرگ هستند که 76 سال و 10 ماه در برابر اشغالگری و جنایت همچنان ستبر و استوار ایستادگی را معنا کردهاند.
احمد قزوینی حائری، نویسنده و سردبیر خبر شبکه الکوثر
خبرنگاری و صداقت
با توجه به تحولات سریع منطقهای و بینالمللی، همیشه از خود میپرسم در رابطه با هر اتفاقی که میافتد، در کجا ایستادهام و بهعنوان یک خبرنگار، چگونه باید با آن برخورد کنم و اساساً پیام من که قرار است بهعنوان یک خبرنگار فعالیت کند، چیست؟ خبرنگاری یک رکن اساسی در ساختن جوامع قوی است، زیرا از خبرنگاران انتظار میرود که حامل پیامی واقعی باشند که واقعیت زیستن را با شفافیت، وضوح و صداقت کامل منعکس کند. صداقت و راستی دو پایه اساسی هستند که کار خبرنگاری باید بر آنها استوار باشد تا اطمینان حاصل شود که پیام واقعی، بهطور مستقیم و مؤثر به جامعه داده میشود. هرکسی که فکر میکند خبرنگاری واقعی فقط به گزارش اخبار محدود میشود، سخت در اشتباه است؛ بلکه خبرنگار، باید سفیری برای حقیقت باشد. خبرنگار باید پیش از انتشار خبر، اطلاعات را تأیید و از صحت آن اطمینان حاصل کند تا اخبار به ابزاری برای شایعات و اطلاعات نادرست تبدیل نشود و بازیچهای برای تمسخر بین دنبالکنندگان نشود. خبرنگار، همچون پلی است که حقیقت، صداقت و مردم را به هم متصل میکند. صداقت در عرصه خبرنگاری به معنای رعایت موازین اخلاقی، آداب و سنن اجتماعی، علاوهبر تعهد به ترس از خدا و حرفهای بودن است. یک خبرنگار باید متعهد به ارائه اطلاعات منصفانه و بدون جانبداری باشد. بیطرفی خود را حفظ کند و از تأثیرات خارجی که ممکن است پیام او را لکهدار کند، دور بماند و این امر باعث افزایش صداقت و اعتبار درزمینه خبرنگاری میشود.
در اینجا باید به این نکته توجه داشت که پیام مطبوعاتی در جهتدهی مردم به سمت درک صحیح رویدادها و تحولات، مسئولیت بزرگی بر عهده دارد. بنابراین پیام واقعی باید مبتنی بر تحقیق و بررسی دقیق باشد و تنوع و جامعیت را در ارائه اطلاعات منعکس کند. خبرنگار واقعی به دنبال الهام بخشیدن به تفکر و تشویق بحثهای سازنده در جامعه است. در عصر رسانههای دیجیتال و گسترش سریع اطلاعات، نقش خبرنگاری در هدایت افکار عمومی حیاتی است. درنهایت، خبرنگارانی که در پیام خود صادق و راستگو هستند، به ایجاد جامعهای پیوستهتر و فهیمتر کمک میکنند. آنها نمایانگر پلی میان حقیقت و مردم هستند و به تغییرات مثبت و شفافیت در جوامعی که به آنها خدمت میکنند، یاری میرسانند.
نرگس عاشوری، خبرنگار شبکه سحر آذری
در هر نقطهای از جهان که روایتی هست، خبرنگاری هست
در گویش از خبرنگاری بهعنوان شغل یاد میشود غافل از اینکه خبرنگاری شغل نیست؛ عشق است. شغل خستگی دارد، ترس و نگرانی دارد، تعطیلی دارد، اما این خبرنگاریست که تمامش عشق است. هر صحنه و هر میدانی در هرلحظه برای یک خبرنگار حکم سنگری را دارد که تمام تمرکزش دیدبانی آن است. همانند کهنه سرباز وظیفهشناس ناشناسی در میان شلوغی شهر، در لحظه وقوع حادثه، همان لحظه ترس و تلاش جمعیت برای فرار از حادثه خبرنگاری درخلاف جهت جمعیت به دل خطر میتازد تا اولین راوی صحیح حوادث به خانوادههای دلنگران باشد.
خبرنگار در جنگ حضور دارد، در خیابانهای شهر، در رویدادها، سایه به سایه مسئولان کشور در جلسات و دیدارها، او در تمامی صحنهها حضور دارد. به عبارتی در هر نقطهای از جهان که روایتی هست، خبرنگاری هست خستگیناپذیر و مصمم.
۱۷ مرداد نه روز بزرگداشت مقام خبرنگار، بلکه روز میلاد تکتک خبرنگاران تلاشگر کشور است. چراکه حس شیرینی پخش اولین گزارش، تهیه اولین بسته خبری بدون استثنا همچون تولدی دوباره در زندگی هر خبرنگار محسوب میشود. به همین دلیل است که معتقدم خبرنگاری شغل نیست؛ عشق است.
نداسادات سجادی، خبرنگار خبرگزاری تصویری ایران پرس
سالی متفاوت در روزهای خبرنگاریام
هفدهم مرداد گرامیداشت یاد و خاطره شهید محمود صارمی، خبرنگاری است که در راه ثبت وقایع به شهادت رسید. حضور در خط مقدم جبههها، چه در زمان جنگ گرم و چه در زمان جنگ نرم همان چیزی ست که یک خبرنگار از پس آن برآمده است. سالی که گذشت برای خبرنگاران و شخص من در تجربه کاریام سالی متفاوت و سخت بود. پس از عملیات غرورآفرین «طوفان الاقصی»، شرایط در غزه و ادامه مقاومت در آن سرزمین صدر اخبار رسانههای برونمرزی بود. پوشش اخبار جبهه مقاومت، جمعی از همکاران خبرنگار را به شهادت رساند، اما همچنان اوضاع بحرانی غزه تیتر اول اخبار همکاران من بود تا بلکه وجدان جهان و کشورهای مدعی حقوق بشر بیدار شود. هنوز اوضاع غزه آرام نشده بود و چشممان دلواپس زنان و کودکان بیگناه غزه بود، که خبر «فرود سخت» هواپیمای خادمان دولت دلواپسمان کرد. روزهای سخت کاری آغاز شد، دلمان خون بود از فراق رئیسجمهور شهید، چشممان گریان بود در سوگ وزیرخارجه شهید، اما باید به کار ادامه میدادیم.
همین وزیر شهیدمان بود که از اولین روزهای درگیری غزه از هیچ اقدامیبرای بهبود اوضاع در آن سرزمین فروگذار نکرد. با چشم میدیدیم در شرایطی که اوضاع سوریه و لبنان ملتهب بود، وزیر ما جسورانه به آن سرزمینها سفر میکرد، رایزنی و دیدار میکرد تا مگر خون بیگناهی کمتر ریخته شود. میخواهم بگویم که حالات روحیمان و زندگی شخصیمان درگیر تمام این وقایع شده بود و همین ویژگی خبرنگاری را سخت و متمایز از دیگر حرفهها میکند. فقط باید عاشق کارت باشی تا در شرایط مختلف بتوانی با غلبه بر شرایط روحی و جسمی همچنان پا به میدان بگذاری تا صدایی باشی برای شنیده شدن حق، عدالت و انصاف. روح رئیسجمهور و وزیر امورخارجه شهیدمان و تمامیشهدای خبرنگار غرق رحمت، باشد که راهشان را ادامه دهیم.
*****
صمیمانه با خبرنگاران رادیو و تلویزیون در رسانهها
پیگیرهای دوستداشتنی، روزتان مبـارک!
در کدام حرفه شما میتوانید هر روزتان را با یک ماجرا شروع کنید؟ در کدام حرفه زمان و مکان نباید هیچ محدودیتی برای شما ایجاد کند؟ خبرنگاری دقیقاً همین است و جز این نیست. شغلی پرمشغله و خبرنگاری که باید مطالبهگر باشد. صدها سختی و تناقض در راه خبرنگاری و خبرنگاران قرار دارد، اما باز هم عشق به مردم، عشق به پرسشگری و البته عشق به قلم و کاغذ، خبرنگاران را وادار به ادامه راه میکند. با تمام این بیادعایی، به مناسبت روزی که برای خودشان و به نام خودشان به تاریخ ۱۷ مرداد ثبت شده است به سراغ خبرنگاران حوزه رسانه و رادیو و تلویزیون رفتیم و باآنها از دغدغهها، علایق و پشتکارشان به این حرفه که همواره با قلمشان اتفاقات مهمی را رقم میزنند سخن گفتیم.
مجتبی برزگر، خبرنگار تسنیم
هدف بلندِ کمک به تقویت قوتها و رفع ضعفها در رسانه ملی
خبرنگار سرویس رادیو و تلویزیون خبرگزاری تسنیم درباره این حرفه و علاقهمندیاش میگوید: خبرنگاری یک تکلیف است؛ این تکلیف و مسئولیت، اطلاعرسانی باصداقت رفتار و گفتار است. من بهشخصه این شغل را برگزیدهام و آن را ادامه میدهم که مدافع مطالبات مردم درزمینه فرهنگ و هنر، کمک به ذائقهسازی درست و ارتقای تفکرات، سلایق و اندیشههای جامعه باشم. این مسیر، مسیر مهمی است و رسانه را باید امروز بیش از همیشه مورد توجه قرار داد.
برزگر با بیان اینکه مهمترین ویژگی یک خبرنگار باید شجاعت و صراحت کلام در برابر ناکارآمدیها، سیاستها و روشهای غلط مدیریت در جامعه باشد، درخصوص خبرنگاری در حوزه رادیو و تلویزیون میگوید: خبرنگاری در حوزه فرهنگ و هنر از چندین بُعد برای بنده اهمیت دارد و در این میان رسانه ملی بهعنوان یک رسانه فراگیر و تریبون اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. اطلاعرسانی و پیگیری مطالبات و انتقادهای سازنده در جهت بالا بردن کیفیت و توسعه گامهای بلند رسانهای برای رادیو و تلویزیون از هر لحاظ ارزشمند است و به همین جهت چندین سال از عمر خبرنگاریام را در حوزه رادیو و تلویزیون گذراندهام.
وی از نگاهش به سازمان صداوسیما در هنگام تهیه خبر میگوید و تأکید میکند: من صداوسیما را مهمترین رسانه میدانم. به همین جهت در پیگیری اتفاقات و تحلیل آن توقع بیشتری از مهمترین رسانه کشور دارم. هدف از نگارش خبر، گزارش و مصاحبهام کمک به تقویت ضعفها، جلبتوجه مدیران به خلأها و ارتقای قوتهاست؛ حتی ایده و ابتکاری که لازمه موفقیت امروز تلویزیون در برنامهسازی و سریالسازی است.
برزگر درباره مهمترین خبر یا گزارشی که در حوزه رادیو و تلویزیون منتشر کرده است میگوید: خبر امیدوارکننده برای ساخت سریالهای مورد علاقه مردم مثل پیگیری ساخت سریال پایتخت، پیگیری مطالبات مردم برای بازگشت چهرههای موردعلاقهشان از مسئولان سازمان صداوسیما و انتقاد از رویکردهای غلط و ضعفهایی که مردم در کوچه و خیابان و گزارشهای میدانی به ما گوشزد میکنند و از ما میخواهند در قالب پرسشهایی پیگیر پاسخ به ابهامات و نکاتشان از مسئولین باشیم.
وی همچنین ضمن بیان انتظاراتی از روابطعمومی رسانهملی همچون ضرورت تقویت تعاملات با رسانههای تأثیرگذار گفت که میدان گفتوگو با مسئولان بهخصوص رئیس رسانه ملی به نسبت دورههای گذشته به روی خبرنگاران بازتر شده است که نکته ارزشمندی به شمار میرود.
سهیلا شهبازی خبرنگار ایسنا
خبرنگاری با نگاه انتقادی، اما منصفانه
سهیلا شهبازی، خبرنگار سرویس رسانه خبرگزاری ایسنا درباره این حرفه و علاقهمندیاش میگوید: خبرنگاری، ازآنجاکه با اطلاعرسانی در مورد رویدادهای گوناگون و افشای حقایق سروکار دارد، فینفسه شغل آسانی نیست و بهنوعی سختی و پرمخاطره بودن کار خبرنگار فقط در بعد روانی تمام نمیشود. خبرنگار زندگیاش را میگذارد تا حقیقتها را برملا کند و درواقع شغل خبرنگاری علاوهبر اینکه به دانش نیاز دارد، به شجاعت، ایثار و فداکاری هم نیاز دارد. وی با اشاره به مهمترین ویژگی که یک خبرنگار باید داشته باشد که شغل او را از دیگران متمایز میکند عنوان میکند: خبرنگار باید بداند که مخاطب و بیننده خبر تا چه اندازه برای شنیدن و دیدن گزارش خبری او حساس و هوشیار است. بنابراین هر چه شناخت خبرنگار از خبر بیشتر و از نیازها و حساسیتهای مخاطب آگاه باشد، در تهیه، تولید و نگارش خبر دقیقتر عمل میکند و این یکی از ویژگیهای مهم یک خبرنگار از دید من است. از دیگر ویژگیهای شغل ما ساعت کاری خبرنگار است که بسیار منعطف است و زمان مشخصی ندارد و تو باید در هرلحظه آنلاین باشی.
خبرنگار حوزه رسانه ایسنا درخصوص خبرنگاری در حوزه رادیو و تلویزیون میگوید: لازمه کار خبرنگاری این است که همهجا را محل کار و همهچیز را سوژه بدانیم. اگر فکر کنیم فقط در اداره و حوزه کاری و فقط در ساعات کاری خبرنگاریم هرگز خبرنگار حرفهای و برجسته نمیشویم همچنین هرگز نخواهیم توانست خبرهای متنوع و مورد نیاز مردم را به دست بیاوریم. یکی از ویژگیهای خبرنگاری در حوزه تلویزیون و رادیو این است که خبرنگار میتواند با جزئیات برنامهسازی و سریالسازی آشنا شود و از نزدیک روند ساخت این برنامهها را ببیند هم در پشت صحنه و هم در روی آنتن. به همین دلیل وقتی روی آنتن این برنامهها را میبیند میتواند نقد منصفانه داشته باشد.
وی از نگاهش به سازمان صداوسیما در هنگام تهیه خبر میگوید و تأکید میکند: نگاه من همیشه نگاهی بوده که اگر نقدی هم بوده منصفانه باشد و در طول ۱۳ سال فعالیتم در حوزه خبرنگاری و رسانه همیشه تلاش کردم با خبرها، گزارشها و مصاحبههایی که داشتهام تلویزیون تبدیل به رسانهای شود که مخاطبان حداکثری داشته باشد و برنامهسازانی در صداوسیما حضور پیدا کنند که واقعاً کار رسانه را میدانند. همیشه تأکید داشتم که صداوسیما نباید هنرمندان و افرادی که جایشان این روزها خالی است را از دست بدهد. شهبازی درباره مهمترین خبر یا گزارشی که در حوزه رادیو و تلویزیون منتشر کرده است میگوید: در طول این ۱۳ سال فعالیتم گزارشهای متعددی را منتشر کردهام و به عقیده خودم هرکدام بهنحوی بازتاب خوبی داشته است. شهبازی مطالبهای که از رئیس سازمان دارد را اینگونه بیان میکند: آقای جبلی انصافاً همواره پاسخگوی سؤالات ما در برنامههای مختلف بوده و انتظار من بهعنوان خبرنگار رسانه این است که بیش از هر چیزی به مطالبات مخاطبان که توسط خبرنگاران مطرح میشود، توجه بیشتری شود و اثر اصلاحی نقدهایی را که میشود، در خروجی تلویزیون شاهد باشیم.
احمدرضا معراجی، خبرنگار و دبیر خبرگزاری میزان
صداوسیما زبان گویای مردم باشد
دبیر و خبرنگار حوزه فرهنگ خبرگزاری میزان درباره این حرفه و علاقهمندیاش میگوید: شغل خبرنگاری بدون اغراق و بزرگنمایی و شعارزدگی، عشق و علاقه است. اگر عشق و علاقه نبود قطعاً خیلی از افراد در این حوزه نمیماندند چون هیچ توجیه اقتصادی برای این حجم از کار وجود ندارد.
معراجی با اشاره به مهمترین ویژگی که یک خبرنگار باید داشته باشد که شغل او را از دیگران متمایز میکند عنوان میکند: نوع نگاه خبرنگار با دیگران باید متمایز باشد، هوشمندی خبرنگار در سوژهها به او در بهتر بودنش کمک میکند. وی درخصوص خبرنگاری در حوزه رادیو و تلویزیون میگوید: در حوزه صداوسیما به دلیل نگاه ویژه مردم به این حوزه و اخبارش، خبرنگار وظیفه دشوارتری دارِد و البته بیشتر هم دیده میشود.
دبیر و خبرنگار حوزه فرهنگ خبرگزاری میزان از نگاهش به سازمان صداوسیما در هنگام تهیه خبر میگوید و تأکید میکند: تغییر در نوع ساخت سریالها و برنامهها و اینکه صداوسیما بتواند روند خوبی که در دهههای گذشته داشته تکرار کند مهم است.
معراجی مطالبهای را که از رئیس سازمان دارد، اینگونه بیان میکند: پاسخگویی بیشتر و تلاش در جهت اعتلای سازمان صداوسیما، اینکه صداوسیما زبان گویای مردم باشد، برای ما مهم است.
سید مرتضی حسینی، خبرنگار آنا
شنیدن صداهایی که شنیده نمیشوند
خبرنگار حوزه تلویزیونی خبرگزاری آنا درباره این حرفه و علاقهمندیاش میگوید: شغل خبرنگاری؛ ترکیب غریبی است! لغتنامه دهخدا در تعریف شغل میگوید: «آنچه مایه مشغولیت باشد». و در تعریفی دیگر آمده است که «شغل یا پیشه، فعالیتی منظم است که درازای دریافت پول انجام میشود». کار در رسانه بیش از آنکه «مایه مشغولیت» باشد، اسباب دلمشغولی است. آن خبرنگار جوان که عافیتطلبانه به دنبال فعالیت منظم باشد راه را اشتباه آمده و خود را مدیون و رسانهاش را محزون ساخته. «خبرنگاری» یعنی مواجهه نو به نو با اشخاص و وقایع نامعین در زمان و مکانهایی غیرمنتظره. پس با روند منظم و تکرار نسبی فعالیتها قرابتی ندارد. وی میافزاید: خبرنگار همچون سایر اقشار جامعه در کنار انگیزههای غیرمادی، به درآمدی ثابت و قابلاتکا نیاز دارد، ولی ماجرا این است که این حقوق با همه مخلفات و بالا و پایینش هیچ نسبتی با پیچوخمها و دستاندازهای کار خبرنگاری ندارد. اما با همه این احوالات، برای به رسمیت شناختن این قشر زحمتکش، چارهای جز قرار دادن آن در دایره تنگ طبقات شغلی نداریم. نتیجه اینکه خبرنگاری شغل است، اما خبرنگار واقعی در قالب هیچ ساختار شغلی و اداری نمیگنجد.
حسینی با اشاره به مهمترین ویژگی که یک خبرنگار باید داشته باشد که شغل او را از دیگران متمایز میکند عنوان میکند: مهمترین عامل تمایز، دیدن آن چیزهایی است که دیگران نمیبینند یا بهسختی میبینند و شنیدن صداهایی که شنیده نمیشوند و یا در هیاهو گم میشوند؛ سخن تازه گفتن در فضایی که بهظاهر چیز تازهای ندارد. انتقال خواسته فرودستان به فرادستان، پرهیز از تکرار و تلاش برای تنوع در محتوا و شکل کار و درنهایت داشتن آن چیزی که تحت عنوان «شمّ» و به تعبیر خودمانیتر «کِرم خبرنگاری» میشناسیم و هیچگاه هم تعریف واضحی از اینشم و کِرم نداریم!
به گفته این خبرنگار خبرنگاری در حوزه رادیو و تلویزیون هم از این موارد خارج نیست، با این تأکید و تفاوت که شما برخلاف خبرنگاران حوزههای دیگر، با پدیدهای از جنس خودتان یعنی «رسانه» مواجه هستید. رسانهای مدرن که از نگاه نسل جدید، ابزاری سنتی و گاه عقبمانده نامیده میشود. دستگاهی عریض و طویل، خاطرهساز، پرمخاطب، چندوجهی و با کارکردهای متنوع و گاه متناقض، جذاب اما پرمسئله، سرشار از فرصتهایی که در تنگناهای مدیریتی دیده نمیشوند و صدها ویژگی دیگر که کارتان را سخت و درعینحال پرهیجان میکند. نتیجه اینکه خبرنگاری رادیو و تلویزیون یعنی مطالبهگری و پیگیری از نهاد و آدمهایی از جنس خودت که کار سختی است. وی از نگاهش به سازمان صداوسیما در هنگام تهیه خبر میگوید و تأکید میکند: نگاه انتقادی؛ یک سازمان پردامنه از حیث فیزیکی، زیرساختی، نیروی انسانی، تجهیزات و بوروکراسی اداری که در رقابت با رسانههای نوین تا حد زیادی قافیه را باخته، اما هنوز از دور خارج نشده. دردهای مزمنی دارد که مربوط به این رئیس و آن مدیر و این چند سال نیست. ریشه این ناخوشی را باید شناخت و از پیگیری روند درمان تا تندرستی کامل، غافل نشد.
وی ادامه میدهد: در کنار این نگاه انتقادی، نمیتوان خاطرات خوشی که این رسانه از کودکی تاکنون برای ما ساخته را هم کنار گذاشت. نمیدانم؛ شاید نسلهای بعد این تعصب پنهان را نداشته باشند، امّا برای ما تلویزیون یعنی عضوی از دورهمیهای خانوادگی حسرتبرانگیز گذشته. درواقع خبرنگار رادیو و تلویزیون باید تلنگری مدام برای کارکنان و مدیران این رسانه باشد. تلنگری برای فرار از روزمرگی و حرکت بهسوی خلاقیت.
حسینی درخصوص مهمترین خبر یا گزارشی که در حوزه رادیو و تلویزیون منتشر کرده و از آن راضی بوده میگوید: همیشه دوست داشتم با برنامهسازان فعال در دهههای پنجاه تا هشتاد رادیو و تلویزیون گفتوگوهایی مفصل داشته باشم. از دوران شکلگیری، تثبیت و گسترش این دو رسانه و بهموازات آن تحولات چشمگیر سیاسی و اقتصادی: انقلاب و جنگ و سازندگی. نامها در بین هنرمندان و برنامهسازان و مدیران فراواناند و در حوصله این نوشته نمیگنجند؛ بااینحال نقدها و گزارشهایم از مجموعه «خاک سرخ» در مجله سروش در سال 1381، گزارشی از پشتصحنه سریال «بر سردوراهی» در سال 1398، گفتوگو با گیتی خامنه درباره برنامهسازی برای کودکان سال 1399 و گفتوگو با سعید توکل (برنامهساز پیشکسوت رادیو) درباره برنامههای پرمخاطب این رسانه صمیمی در دهههای گذشته در پاییز سال 1400 را بیشتر به یاد دارم.
خبرنگار خبرگزاری آنا میگوید: انتظار ما از سازمان صداوسیما در قبال خبرنگاران رسانهها همواره بر لزوم شفافیت و صراحت و مهارتهای ارتباطی و پاسخگویی بیشتر به مطالبات و پرسشهای خبرنگاران این حوزه متمرکز است. تسهیل دسترسی خبرنگاران به بانکهای اطلاعات و آرشیوها (با رعایت جوانب و معیارهای لازم) هم برای ما بسیار مهم است که امیدوارم عملی شود.