همه هنرها تاثیر فراوانی روی سبک زندگی انسانها دارند و میان هنرها معماری اثری بطئیتر و کندتر اما عمیقتر از سایر هنرها دارد. چه اینکه انسان در هر فضایی حضور مییابد، فضایی حاصل از هنر معماری است و همه انسانها مخاطب این هنر هستند پس هنر معماری این فرصت را دارد که همواره روی سبک زندگی انسانها اثر بگذارد. در چنین شرایطی معماری یکصدسال اخیر کشورمان دستخوش تحولات شگرفی شده که میان سنت و مدرنیته بارها تغییر ریل داده است و لازم است که این مسیر یک صد ساله مورد مداقه ما ساکنان سرزمین معماران قرار گیرد.
خبرگزاری فارس بر اساس این ضرورت با ابراهیم ارجمندی کارگردان مستند «چهلگره» گفنگویی انجام داده که درادامه می خوانید:
**آقای ارجمندی لطفا در مورد ایده شکل گیری این مجموعه توضیح دهید. «چهلگره» در گام نخست و اول چگونه شکل گرفت؟
-در حقیقت کسی که روی موضوع معماری نظر دارد در واقع یک دغدغه تمدنی را با خود حمل میکند. از این رو که تمدن ایرانی را وقتی مورد مداقه قرار می دهیم؛ آثار باقی مانده از این تمدن بیش از هر چیز در حوزه معماری است. و هرگاه که از شکوه تمدن پارس یاد میکنیم؛ سراغ از آثاری همچون پاسارگاد و تخت جمشید و شوش و هفت تپه میکنیم و تا به امروز این آثار معماری را از پیش رو میگذرانیم و گنبدهای سلجوقی و نقوش تیموری و کاشی کاریهای رویایی صفوی و فضاهای شاعرانه قاجاری را خوب میشماریم به گونهای که احساس میکنیم این آثار به خوبی ایران را نمایندگی میکند.
حال اینکه وقتی به آثار دورههای اخیر نظاره میکنیم، انگار با غریبههایی روبرو هستیم که چهرهشان را بهجا نمیآوریم. و همهی این اتفاقات در یک قرن اخیر رخ داده است. لذا بر آن شدیم که تاریخ معماری یک قرن اخیر را جلوی دوربین بنشانیم و سوالاتی بپرسیم که چرا امروز با چنین معماری روبرو هستیم؟ آیا هنوز میتوان نام ایرانی بر آن نهاد یا آنکه فقط معماری ایرانی را در قوس و گنبد و کاشی و اندرونی و گنبد جستجو کنیم؟
**مگر در یک قرن اخیر چه اتفاقاتی برای معماری ایرانی رخ داده است که این بازه زمانی برای روایت مجموعه چهلگره انتخاب شد؟
-مساله اساسی برای هر ملتی رویایی است که در سر میپروراند. رویای ایرانی هموراه در طول قرنها و با آمد و شد سلسلهها پیگیری میشده و هر حکومتی که در این سرزمین مستقر شده تلاش کرده تا عمارتی بنا کند که معرف معماری مطلوب آن حکومت باشد و این رویا همواره مرتبط بوده با جغرافیا و فرهنگ و بوم این سرزمین ارتباط داشته است. اما زمانی فرا رسید که گوی تجددخواهی در خم چوگان مردم این سرزمین قرار گرفت و رویای مردم ایران اعم از حاکمان و طبقه موثر جامعه ایرانی به جای اینکه خاستگاهی از همین سرزمین داشته باشد، خاستگاهی از سرزمین بیگانگان یافت و نوعی فرنگی مابی در معماری بناهای ایران ترویج یافت.
این موضوع مربوط است به سالهای ۱۲۹۷ خورشیدی در حالی که خورشید قاجاری غروب میکرد و سیدضیا و بعد هم رضاخان بازی تاج و تخت را میبردند. به نظر بنده در آن دوران حیرتی بر مردم ایران حاکم بود که میان سنت و مدرنیته مخیر به انتخاب بودند. این انتخاب درست یا غلط صورت گرفت و یک تقدیر تاریخی رقم خورد و به زعم بنده دیگر آن معماری شاعرانهی قاجاری نه خواستنی بود و نه شدنی. سالها گذشت تا دلزدگی از فضای مدرن در دوره پهلوی دوم صورت گرفت و بازگشتی به معماری گذشته با عنایت به تمنای نو شدن رخ داد. تلاش ما بر این بوده تا عوامل انتخاب معماری مدرن را و نیز فراز و فرودهای پیش روی ملت ایران را درحوزهی معماری روایت کنیم.
**بنمایههای علمی این مستند روی چه مبانی استوار است؟
-هر فیلم، مستند و یا مقالهای از یک سوال پایه آغاز میشود و سوالی که ما دنبال کردیم، حول مفهوم معماری ایرانی است. دقت کنید که ما هرگز نمیگوییم معماری سنتی (البته در جای خودش استفاده شده) بلکه از مفهوم معماری ایرانی استفاده میکنیم و سوال این است که در اثر این تحولات یکصد سالهی اخیر آیا معماری ایرانی روبروی معماری غرب توانسته خود را نو کند و به بقای خود ادامه دهد؟ یا آنکه به تاریخ پیوسته است؟ مبنای علمی مستند چهلگره این است که «نو شدن» از ارکان مقوم هر پدیدهای است؛ و معماری ایرانی نیز پدیدهای است که همواره بقای خود را در نو شدن یافته و با مرور روزگاران، خود را بهروز کرده است! حالا در عصری جدید که همهی تمدنها به گذشته خود پشت میکنند و تکنولوژی را به عنوان میوه درخت فلسفه غرب جایگزین خود میکنند؛ در عصری جدید که وفاداری به ژن و اصالت فرهنگی به عنوان یک ارزش دنبال نمیشود، حالا ما چقدر به ژن ایرانی وفادار هستیم؟
**همیشه صحبت از گذشته ی نزدیک با چالشی همراه است که آیا پژوهشگر تاریخی اسیر نگرشهای آلوده به سیاست و جانبداری از طرز فکری خاص شده است یا خیر. شما چگونه تلاش کردهاید که چهلگره از قضاوت تاریخ مصون بماند؟
-راستش این مستند به سفارش مرکز رسانهای بسیج صداوسیما ساخته شده و چند نکته در این سفارش نهفته است. اولا روزی که با مدیر گروه مستند بسیج صدا و سیما قرار و مدار ساخت را میگذاشتیم؛ سفارش واضح بود. از ما خواسته شد که اصلا به فکر این نباشید که قرار است این مستند از تلوزیون پخش شود و در نتیجه لازم نیست اسیر پیشداوری و خودسانسوری شوید. قرار شد برویم و به یک چیز وفادار باشیم و آن حقیقت است. به خاطر دارم که مدیر گروه مستند میگفت پخش به عهده ماست و وفاداری به عهده شماست پس تلاش کنید که روایت کنید نه قضاوت! ما بر همین اساس پژوهش کردیم و در این زمینه با معمارانی از جمله جناب سیدمحمد بهشتی و دکتر اسکندر مختاری هماهنگ شدیم تا روایتی از تاریخ و میراث معماری مدرن روایت شود
همه عواملی که باعث میشد بنایی مدرن ساخته شود را برمیشمردیم. حضور معماران خارجی، مقاطعهکاران اروپایی، ساخت سفارتخانهها به سبک غربی در تهران، حضور اساتید فرنگی در آموزشگاههای معماری، ورود معمارن ایرانی از فرنگ برگشته به بازار معماری، واردات مصالح مدرن و قدرت گرفتن جریان تجدد خواه؛ همه و همه منجر به تحول در نظام معماری شهرهایمان میشد. و ما فقط روایتگر این عوامل و تغییرات حاصل از آن باید میبودیم و همه این تحولات را حول یک سوال بررسی میکردیم که ؛ آیا معماری ایرانی به تاریخ پیوسته است؟
به هرحال به توصیه بسیج به عنوان کارفرما عمل کردیم اما از اصلاحات پخش همواره نگران بودیم. وقتی در مراسم رونمایی از مستند که بهمنماه ۹۸ در دانشگاه هنر صورت گرفت اساتید معماری به سخنرانی پرداختند، اذعان کردند که فیلمساز به بیقضاوتی تاریخ وفادار بوده و این مساله ما را بسیار خوشحال کرد. تا اینکه پخش شبکه سه سیما نیز بدون ذرهای اعمال سلیقه آن را به روی آنتن فرستاد.
**در خصوص بناهایی که در خلال مستند مطرح شده، آرشیوهای بسیار خوبی در کار استفاده شده و عکسهای تاریخی با نحوهی ارائه مناسبی که حاصل ویرایش عکسهاست در کار استفاده شده است. نحوه دسترسی شما و یافتن آرشیوها به چه صورت است؟
-بله، وقتی صحبت از فیلمهای آرشیوی معماری میکنیم، باید بدانیم که قدر و قیمت این فیلمها از فیلمهای تولیدی بسیار بیشتر است. ما تلاش داشتیم که هر بنایی را در مستند مورد واکاوای قرار میدهیم، تصویری از گذشته این بنا و وضعیت کنونی آن به مخاطب ارائه دهیم. در این بین بناهایی مثل تلگرافخانه که تخریب شده است را توانستیم فیلم با ارزشی را نمایش دهیم و ساختمان برج مخابرات فعلی را کنار آن قرار دهیم و تفاوت سبکی بین این دوساختمان را به عنوان تحول معماری پیش روی مخاطب قرار دهیم. اما بسیاری از بناها را فقط به عکسهای ذیقیمتی بسنده کردیم و عکسها را به صورت ویرایش شده ارائه کردیم. در مورد عکسهای تاریخی علاوه بر اینکه ویرایش و مرمت عکسهای آسیبدیده با دقت فراوان صورت میگرفت، بنا به سوژه و موضوع ارایه عکس در مستند، قسمتهایی از عکس انتخاب و رنگ میشد. ما در گرافیک این مستند تلاش کردیم علاوه بر تصویربرداری هوایی و زمینی از بسیاری از لوکیشنها، عکسهای تاریخی و نیز یک اسکیس معمارانه از سوژه ارایه شود. به اینصورت تصور درستی از بناهای تاریخ معاصر شکل میگرفت. گاهی تصاویری تاریخی را خریداری کردیم و به کار افزودیم که تاکنون منتشر نشده؛ برخی از عکسهای عمارت مسعودیه به ندرت دیده شده است.
**در بسیاری از قسمتهای مستند که از تصاویر تولیدی استفاده شده، ما تصویر متحرک درستی از بناها میبینیم. نحوهی تصویربرداری شما و نحوهی ارایهی یک ساختمان را با ایدهی خاصی صورت گرفته است؟
-خب وقتی قرار است تصویری از یک ساختمان را در مستند ارائه دهیم؛ با یک سوژه عظیمالجثه ثابت طرف هستیم و به هر حال وقتی سوژهای در این ابعاد ثابت است بهتر است که دوربین متحرک باشد.
ما سبک تصویربرداری را از روی رفتار مخاطب انتخاب کردیم؛ وقتی یک فرد به تماشای یک ساختمان میرود، گویی که قصد ملاقات آن بنا را دارد چه رفتاری ارایه میدهد؟ تلاش میکند که تمام نماهای ساختمان را از تمام زوایا ببیند، پس ما هم رفتار دوربین را به همین صورت تنظیم کردیم که به دور ساختمان بچرخد تا مخاطبمان را به ملاقات آن بنا ببریم حتا گاهی بهترین زاویه ساختمان را یافتیم و ترسیمی معمارانه از آن کردیم و با نمای اول سکانس تطبیق دادیم، که به منزله سلام اولیه باشد تا با آن بنا صمیمیشویم و آن بنا هم بتواند خودش را و ظرایف و لطایفش را و قصهای که بر او گذشته بر ما هویدا کند! در گفتار متن هم با همین رویکرد به بناها نزدیک شدیم. رویکردی که به دنبال قصهگویی بناهای تاریخی شهر است نه آنکه صرفا به کمیتها و متراژهای بنا بپردازد و رویکردی کمی و ظاهری را دنبال کند.
سری مستند «چهل گره» در قسمتهای ابتدایی به انتهای قاجاریه و تاثیر تجددخواهی بر معماری معاصر میپردازد و سپس روایتی از انتخاب پهلوی میان سنت و مدرنیته را به تصویر میکشد. این مستند ترکیبی که از تصاویر تولیدی و آرشیوی بسیار غنی بهره برده، بر اساس مستندات موجود روایت عکسهای سیاه و سفید تاریخی را بازسازی و مرمت نموده و به صورت رنگی ارایه می دهد. عکسهایی که بسیاری از آنها برای نخستین بار به مخاطبان ارایه میشود.
همچنین برای بیان وقایع تاریخ معماری از فیلمهای نابی استفاده شده که نخستین بار است در قاب تلویزیون به نمایش در میآید.
این مستند هر چه به قسمتهای آخر و سالهای اخیر نزدیک میشود بیشتر از تصاویر تولیدی از بناهای تاریخ معاصر بهره میبرد، تصاویر هوایی و زمینی که صرفا برای این مستند تولید شده است؛ تا ماموریت خود را برای روایت یکصد سال تاریخ معماری معاصر از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۹۸ به درستی به ثمر برساند.
گفتار متن آن به قلم ابراهیم ارجمندی و با همکاری پژوهشی حدیث عرفانیان و فاطمه توفیقی نوشته شده و تدوین این سری مستند توسط کمیل ارجمندی و گرافیک مریم روزبهانی صورت گرفته است. به گفتهی تهیه کنندهی مستند ؛ این مجموعه در حال ترجمه به زبان انگلیسی و آماده شدن برای پخش از شبکه پرستیوی برای مخاطبان انگلیسی زبان میباشد و پس از اتمام پخش از شبکه سه سیما و شبکه مستند، به آنتن وپرستیوی هم میرود.