امروز جمعه  ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
پشت پرده تشدید فشارها برای حذف«پرس تی وی» از توئیتر و فیس‌بوک
پشت پرده تشدید فشارها برای حذف«پرس تی وی» از توئیتر و فیس‌بوک

یک بام و دو هوای دموکراسی به سبک غربی

مشاهده ۳۹۸
۱۴۰۲/۰۲/۳۱- ۱۱:۱۶
تعداد بازدید:398

شبکه پرس تی وی به‌تازگی، هدفِ حملات گسترده جریان‌های سیاسی به‌ویژه رسانه‌ای در بریتانیا قرار گرفته‌است. تحرکات اخیر در بریتانیا با فشار و تحریکات لابی‌های حامی رژیم اشغالگر قدس علیه شبکه پرس تی وی جهت حذف این شبکه از توئیتر و فیس‌بوک، در کلیت خود از عزم جدی جریان مخالف با پرس تی وی، چه در حوزه سیاسی، چه رسانه‌ای و چه جریان‌های پشت پرده لابی‌گر، جهت قطع کامل صدای پرس تی وی در بریتانیا حکایت دارد.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، در این میان، نکته مهم این است که جریان‌های مخالف با فعالیت‌های شبکه پرس تی وی در بریتانیا که عمدتا وابسته به شبکه‌ها و نهادها و شخصیت‌های متنفذ صهیونیستی هستند، اتهاماتی را علیه این شبکه مطرح می‌سازند که این اتهامات حداقل از سه منظر بی‌پایه و اساس است.

 افشاگری

شبکه پرس تی وی در قالب برنامه‌های مختلف تولیدی خود نظیر«فلسطین، محرمانه‌زدایی»و دیگر برنامه‌ها، به افشاگری و واکاوی موضوعاتی می‌پردازد که کم‌تر جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای بریتانیا به آن‌ها می‌پردازند. در این میان نکته مهم این است که پرس تی وی در قالبی کارشناسانه و با حضور ناظران و تحلیلگرانِ آگاه به مسئله، به بررسی موضوعات می‌پردازد. در این فضا، دو نکته مهم مطرح می‌شود: اول اینکه اگر به‌راستی جریان‌های مخالف با پرس تی وی معتقدند که این شبکه به ترویج نظریه‌های توطئه و نفرت می‌پردازد، چرا آن‌ها نیز با زبان منطق و استدلال با آن مواجه نمی‌شوند و راهِ برخوردهای قهری نظیر قطع کامل این شبکه و مسدودسازی حساب‌های کاربری آن را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند؟ دوم اینکه به نظر می‌رسد بخش زیادی از جریان‌سازی‌ها و دشمنی‌هایی که علیه شبکه پرس تی وی در بریتانیا ابراز می‌شود، صرفا به این دلیل است که این شبکه در قالب برنامه‌های تحلیلی خود دست روی نکاتی می‌گذارد که در بریتانیا به نوعی خط قرمز محسوب می‌شوند و جریان‌های به‌ویژه سیاسی در بریتانیا به هیچ عنوان مایل نیستند که کسی در باب آن‌ها سخن بگوید و افکار عمومی در بریتانیا از آن‌ها آگاهی کسب کند. در این زمینه به طور خاص می‌توان به افشاگری‌های گسترده پرس تی وی از فعالیت‌های مخرب لابی‌ها و جریان‌های حامی رژیم صهیونیستی در بریتانیا اشاره کرد.

 مسائلی که افکار عمومی غربی کم‌تر از آن‌ها اطلاع دارند

ثانیا، پرس تی وی در قالب برنامه‌های تحلیلی خود، موضوعاتی را هدفِ افشاگری قرار داده که افکار عمومی غربی کم‌تر در باره آن‌ها اطلاع دارند. به عنوان مثال این شبکه از تحرکات جدی لابی‌های حامی رژیم اشغالگر قدس جهت نفوذ به مدارس بریتانیا و اثرگذاری بر اذهان کودکان و نوجوانان بریتانیایی افشاگری کرده‌است. در نمونه‌ای دیگر، این شبکه به افشاگری از روابط پر جنجال میان آمریکا و رژیم اشغالگر قدس باوجود ژست‌های ظاهری و دوستانه آن‌ها پرداخته‌است.  در این رابطه نکته درخور تامل این است که درستیِ تحلیل و تفسیرهای ارائه شده در شبکه پرس تی وی در باره موضوعات مذکور را اسنادی که اخیرا پنتاگون افشا کرده نیز تایید می‌کنند. از این رو، تا حد زیادی اینکه گفته شود پرس تی وی در پی ترویج نظریه‌های توطئه است، نوعی ادعا را در ذهن تداعی می‌کند که به دنبال تسهیل برخورد با شبکه پرس تی وی است.

 ادعای دروغین دموکراسی

ثالثا، اینکه نهادهای رسانه‌ای و البته قانونی در بریتانیا به خود اجازه دهند بدون اینکه فرصتی را در اختیار  پرس تی وی قرار دهند تا این شبکه نیز به دفاع از عملکرد خود در برابر سیل اتهامات روانه  شده بپردازد، حاکی از این مسئله است که اساسا دولت‌های غربی به عنوان مدعیان اصلی دموکراسی و آزادی در جهان در عمل هیچ اعتقادی به این مفاهیم ندارند و صرفا استفاده ابزاری از آن‌ها را در دستورکار قرار داده‌اند. در این زمینه، اساسا مشخص نیست که منظور بریتانیا از ترویج نفرت یا نظریه‌های توطئه توسط شبکه پرس تی وی چیست؟ اساسا دلیل وجود ابهام قانونی در این رابطه چیست؟ آیا هر فرد دیگری در بریتانیا می‌تواند رسانه‌های حامی رژیم اشغالگر قدس را نیز آن هم در شرایطی که اسناد مختلفی علیه آن‌ها ارائه می‌شود، متهم به نفرت‌پراکنی و در پیش گرفتن رویه‌های منفی در خاک بریتانیا کند؟ یا خیر، پیوندهای سیاسی و نفوذ صهیونیست‌ها در بریتانیا به قدری قوی هستند که آن‌ها با صِرف ادعا، می‌توانند اهداف و منافع خود را با کم‌ترین هزینه‌ای علیه رقبایشان به پیش ببرند.

 از سوی دیگر، تلاش‌ها برای حذف پرس تی وی از پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی برای جلوگیری از طرح ایده‌ها و افکار مستقل این شبکه و کارشناسان و تحلیلگرانش، معادله‌ای است حامل چهار نکته مهم و محوری:

- رصد تحولات اخیر در بریتانیا حاکی از این است که یک طرح و نقشه منسجم علیه شبکه پرس تی وی در بریتانیا با هدایت اتاق های فکرِ رژیم صهیونیستی و جریان‌های متحد با آن دنبال می‌شود. در این زمینه شاهد آن هستیم که ابتدا پخش شبکه پرس تی وی در بریتانیا برای چندمین مرتبه با اخلال و مانع روبه‌رو می‌شود.

سپس علیه چهره‌های سرشناس بریتانیایی فعال در این شبکه نظیر«کریس ویلیامسون» مجری برنامه «فلسطین؛ محرمانه‌زدایی» شبکه پرس تی وی که خود از چهره‌های مخالف با رژیم صهیونیستی است، پرونده‌سازی می‌شود و به طور خاص ویلیامسون به عنوان عضو سابق پارلمان بریتانیا از برخی مزایا و امتیازاتی که در زمینه دسترسی به پارلمان این کشور برخوردار است، محروم می‌شود(به بهانه آنچه فعالیت وی در پرس تی وی به عنوان یک رسانه ایرانی عنوان شده) و اکنون نیز شاهد آن هستیم که فشارهای رسانه‌های بریتانیایی تحت تاثیر القائات لابی‌های صهیونیستی که تاکنون شبکه پرس تی وی در برنامه‌های مختلف خود بارها و بارها از قدرت و نفوذ آن‌ها در بریتانیا سخن گفته، جهت مسدودسازی حساب‌های کاربری پرس تی وی در شبکه‌های اجتماعی توئیتر و فیس‌بوک، به اوج خود رسیده‌است؛ معادله‌ای که در کلیت خود از عزم جدی جریان مخالف با پرس تی وی، چه در حوزه سیاسی، چه رسانه‌ای و چه جریان‌های پشت پرده لابی‌گر، جهت قطع کامل صدای پرس تی وی در بریتانیا حکایت دارد و اینکه تحولات اخیر و احتمالا آتی را صرفا پدیده‌هایی منفرد و جدا از هم در نظرگیریم، چندان منطقی و درست به نظر نمی‌رسد.

- نشریه تلگرافِ بریتانیا به طور خاص یکی از استدلال‌های اصلی خود را در برخورد با شبکه پرس تی وی و ضرورت پایان دادن به کنشگری فعال آن در شبکه‌های اجتماعی توئیتر و فیس‌بوک را مستند به این موضوع کرده که شبکه پرس تی وی در برنامه‌های مختلف خود، ترویج نفرت می‌کند. حال نکته مهم‌تر این است که این ادعا متکی بر آن چیزی است که انجمن«ضدافترا»، به عنوان یک نهاد شناخته شده صهیونیستی در باره شبکه پرس تی وی مطرح می‌کند.

به بیان ساده‌تر، یک نهاد حامی رژیم اشغالگر قدس در بریتانیا، ادعایی را علیه شبکه پرس تی وی به عنوان یک رسانه ایرانی مطرح ساخته و نهادهای حاکم در بریتانیا آن ادعا را مبنای برخورد با پرس تی وی قرار داده‌اند؛ معادله‌ای که در کلیت خود نشان می‌دهد که تا چه اندازه تحرکات اخیر و جاری در بریتانیا علیه شبکه پرس تی وی، بی پایه و اساس است.

- جالب است که چند ماه قبل، «ایلان ماسک» مالک شبکه اجتماعی توئیتر اعتراف کرد که تا حد زیادی می‌تواند در باره معادله تشدید  تقابلات با پرس تی وی در بریتانیا از سوی جریان‌ها و لابی‌های حامی رژیم اشغالگر قدس نیز معنا و مفهوم خاص خود را داشته‌باشد. ماسک در موضع‌گیری می‌گوید که از شدت جاسوسی دولت آمریکا در قالب شبکه‌های اجتماعی نظیر توئیتر، فیس بوک و اینستاگرام از شهروندان کشورهای مختلف جهان شگفت زده و البته شوکه شده است.

او حتی در جایی می‌گوید که وقتی با ابعاد گسترده نقض حریم خصوصی کاربران شبکه‌های اجتماعی غرب‌محور از سوی دولت آمریکا آشنا شده، مغزش منفجر شده‌است. در این نقطه، کاملا بدیهی است که کنشگری فعال شبکه پرس تی وی و اقبال گسترده به این شبکه به‌ویژه در میان مخاطبان بریتانیایی،  زنگ خطری جدی را در آمریکا و البته برای صهیونیست‌ها به صدا در آورده‌است و آن‌ها تقابل با پرس تی وی را برای ساکت کردن صدای این شبکه به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی به مثابه اقدامی اجتناب‌ناپذیر یافته‌اند.

- در نهایت باید از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی پرسید که برخوردهای غیرقانونی و نامشروع آن‌ها با رسانه‌ای نظیر شبکه پرس تی وی، آن هم در حالی که هیچ سند و مدرک مستدلی علیه آنچه اقدامات خلاف و غیرقانونی این شبکه ادعا می‌شود مطرح نمی‌شود و صرفا ادعاهای جریان‌های حامی رژیم صهیونیستی علیه شکبه پرس تی وی تکراری است، چه تناسبی با ادعاهای دور و دراز آن‌ها در تعهدشان به مفهوم آزادی بیان و مطبوعات و دموکراسی دارد؟ آیا مگر آزادی و دموکراسی حقیقی، گفت‌وگوی عاری از زور و شنیده شدن تمام صداها را فریاد نمی‌زنند؟ آیا خودِ غرب سال‌ها با همین استدلال حتی راه تجاوز و حمله به دیگر کشورهای جهان را در پیش نگرفته‌است؟ حال چه شده که وقتی صدای شبکه پرس تی وی را برای منافع خود نامساعد دیده، راه چاره را در ساکت کردن این صدا دیده‌است؟

پاسخ کشوری نظیر بریتانیا به قدرت و نفوذ مخرب جریان‌های حامی رژیم اشغالگر قدس در این کشور که حتی بر دستورکارهای رسمی دولت این کشور نیز اثر می‌گذارند و رد پای واضح آن‌ها در اقدامات تقابلی علیه شبکه پرس تی وی در برتیانیا نیز به وضوح قابل مشاهده‌است، چیست؟ البته که بعید است جهان غرب و امپراتوری رسانه‌ای آن، به دلیل ضعف استدلال‌های خود، به این زودی‌ها پاسخ‌هایی را برای این پرسش‌ها ارائه کنند و انتظار می‌رود همچون همیشه، راهِ لاپوشانی و کتمان حقایق را در پیش گیرند. 

امتیاز شما